دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
جمعه, 31 فروردین,1403

رایه الهدی (منشور جوان)/(قسمت هفتم)


 رایه الهدی  (منشور جوان)/(قسمت هفتم)

 آداب دوستی و معاشرت در کلام مولا علی (علیه‌السّلام)/ استاد نوقانی

اسلام دینی است که دستورات اخلاقی زیادی در خصوص دوستي و معاشرت دارد. اساس روش پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ائمّه‌ی طاهرین (علیهم‌‌السّلام) هم همین بوده كه سعی داشته­اند بین مؤمنین رابطه‌ی دوستی و محبّت برقرار باشد. حتّی در روز غدیر عقد اخوّت را بین آنان برقرار نموند و این رابطه را تا مرحله­ي برادری و خواهری رساندند. لذا در علم اخلاق اسلامی بابی به عنوان آداب معاشرت آمده که در آن دستورات زیادی ذکر شده است؛ دستورات عام و خاص.

معاشرت بين مؤمنين

دستور عام این است که باید با تمام افراد بشر و همنوعان، برخوردی مسالمت‌آمیز و نیکو براساس عدالت و رعایت حقوق آن‌ها داشت. در سوره­ ي ممتحنه آیه ­ي 8 آمده: «لَا یَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوكُم مِّن دِیَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ»؛ خدا نهی نفرموده از احسان و رفتار عادلانه با کسانی‌که به جهت دین و ایمان به خدا، با شما دشمنی و جنگ ندارند و شما را از شهر و دیارتان بیرون نکردند، خدا عدالت‌کاران را دوست دارد.

این آیه و آیات دیگر مثل آیه­ ي 9 همان سوره و نيز سوره­ ي مجادله آیه‌ی 22 دستورات عامی است برای همه‌ی مسلمانان که چگونه با کفّار و مشرکین و دشمنان خدا رابطه برقرار کنند.

امّا دستور خاصی که درباره­ي آداب معاشرت و دوستی و رابطه­ ي بین مؤمنین است؛ مولا در فراز 98 نامه‌ی 31

 می‌فرمایند: «اِحْمِلْ نَفْسَكَ مِنْ أَخِيكَ عِنْدَ صَرْمِهِ عَلَى الصِّلَهِ وَ عِنْدَ صُدُودِهِ عَلَى اللَّطَفِ وَ الْمُقَارَبَهِ وَ عِنْدَ جُمُودِهِ عَلَى الْبَذْلِ وَ عِنْدَ تَبَاعُدِهِ عَلَى الدُّنُوِّ وَ عِنْدَ شِدَّتِهِ عَلَى اللِّينِ وَ عِنْدَ جُرْمِهِ عَلَى الْعُذْر»؛ در برابر برادر و خواهر دینی‌ات این اخلاق را رعایت کن، موقعی که او قطع رابطه می‌کند تو به او پیوند نما و هنگامی‌که از تو قهر کرد و روی برگرداند تو با ملاطفت و محبّت به او نزدیک شو، هرگاه او بخل می‌ورزد از جانب تو بذل و بخشش باشد و در زمانی که او از تو دور می‌شود، تو به او نزدیک شو و رابطه برقرار کن و هرگاه عصبانی می‌شود و شدّت به خرج می دهد تو نرمی و ملایمت نما و هنگامی که از او جرمی سرمی‌زند عذرش را بپذیر.

در فراز 99 می‌فرمایند: «حَتَّى كَأَنَّكَ لَهُ عَبْدٌ وَ كَأَنَّهُ ذُو نِعْمَةٍ عَلَيْكَ وَ إِيَّاكَ أَنْ تَضَعَ ذَلِكَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِهِ أَوْ أَنْ تَفْعَلَهُ بِغَيْرِ أَهْلِه»؛ آن چنان‌که گویا تو بنده‌ی او هستی و او صاحب نعمت و مولای توست. امّا برحذر باش از این که آن‌چه گفته شد در غیر موضع و محلّش به جای آوری و یا درباره­ی کسی که اهلیت و لیاقت خوبی و گذشت را ندارد، انجام دهی؛ چون در بعضی مواقع و موارد چشم‌پوشی از بدی‌ها و نرمی و ملاطفت موجب جری شدن صاحب جرم می‌گردد، خصوصاً در افراد پست و بی‌ایمان که از گذشت و بزرگواری دیگران سوء‌استفاده می‌کنند.


آداب دوستي

مولا در فراز 100 نامه ­ي 31 می‌فرمایند: «لَا تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صَدِيقِكَ صَدِيقاً فَتُعَادِيَ صَدِيقَكَ وَ امْحَضْ أَخَاكَ النَّصِيحَهَ حَسَنَهً كَانَتْ أَوْ قَبِيحَهً وَ تَجَرَّعِ الْغَيْظَ فَإِنِّي لَمْ أَرَ جُرْعَهً أَحْلَى مِنْهَا عَاقِبَهً وَ لَا أَلَذَّ مَغَبَّهً وَ لِنْ لِمَنْ غَالَظَكَ فَإِنَّهُ يُوشِكُ أَنْ يَلِينَ لَكَ وَ خُذْ عَلَى عَدُوِّكَ بِالْفَضْلِ فَإِنَّهُ [أَحَدُ] أَحْلَى الظَّفَرَيْن»؛ با دشمن دوستت هرگز دوستي مکن که با این کار با دوستت دشمنی کرده‌ای. پند و نصیحت را درباره‌ی برادر دینی‌ات خالصانه انجام ده. خواه آن نصیحت در نظر او خوب باشد یا بد. خشم خود را فرو بر، زیرا من جرعه‌ای شیرین‌تر از آن ننوشیده‌ام و سرانجامی لذّت‌بخش‌تر از آن ندیده­ ام. در مقابل کسی که با تو به درشتی و خشونت رفتار کند، تو ملایم و نرم باش زیرا به زودی او در برابر تو نرم خواهد شد.

با دشمنت به فضل و بزرگواری رفتار کن. زیرا از میان دو پیروزی و غلبه شیرین‌ترین را برگزیده‌ای؛ یعنی یکی انتقام و دیگری گذشت و احسان و معلوم است گذشت شیرین‌تر از انتقام است.


فراز 102: «وَ إِنْ أَرَدْتَ قَطِيعَهَ أَخِيكَ فَاسْتَبْقِ لَهُ مِنْ نَفْسِكَ بَقِيَّهً يَرْجِعُ إِلَيْهَا إِنْ بَدَا لَهُ ذَلِكَ يَوْماً مَا»؛ اگر خواستی از دوستت ببری و قطع رابطه کنی جای بازگشتی بگذار که اگر روزی پشیمان شد و خواست برگردد بتواند و یا تو پشیمان شدی و خواستی برگردی بتواني؛ يعنی هرچه بر زبانت آمد، مگو و هر کاری از دستت برآید، مکن که روی آشتی و بازگشت نداشته باشی.


فراز 103: «وَ مَنْ ظَنَّ بِكَ خَيْراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ وَ لَا تُضِيعَنَّ حَقَّ أَخِيكَ اتِّكَالًا عَلَى مَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ فَإِنَّهُ لَيْسَ لَكَ بِأَخٍ مَنْ أَضَعْتَ حَقَّه»؛  پسرم کسی که به تو گمان خیر و نیکی دارد (حس‌ظن دارد) با عمل و رفتارت گمان او را تصدیق کن. هیچ‌گاه حقّ برادر دینی‌ات را به اعتماد و دوستی و صمیمیتی که بین تو و اوست ضایع مکن، زیرا کسی‌که حقّش را نادیده بگیری و ضایع کنی با تو برادر نخواهد بود؛ یعنی کسی‌که به تو سوء‌ظن دارد گمان او را تصدیق کن و حقّ برادرت را ضایع نکن.


فراز 104: «وَ لَا يَكُنْ أَهْلُكَ أَشْقَى الْخَلْقِ بِكَ وَ لَا تَرْغَبَنَّ فِيمَنْ زَهِدَ عَنْكَ وَ لَا يَكُونَنَّ أَخُوكَ أَقْوَى عَلَى قَطِيعَتِكَ مِنْكَ عَلَى صِلَتِهِ وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَى الْإِسَاءَهِ أَقْوَى مِنْكَ عَلَى الْإِحْسَان»؛ پسرم افراد خانواده‌ات بدبخت‌ترین مردم نسبت به تو نباشند. توجّه تو نسبت به خانواده‌ات از دیگران کمتر نباشد. در تربیت و هدایت و رفاه آنان کوشش کن تا محبّت آنان را نسبت به خود جلب کنی. با کسی‌که به تو رغبت و علاقه ندارد دوست و علاقه‌مند مباش. (چون دوستی و علاقه باید طرفینی باشد تا دوام داشته باشد و یک طرفه مایه‌ی دردسر و گرفتاری خواهد بود). پسرم نباید برادر تو در موقع قطع رابطه‌اش با تو نیرومندتر در وصل و رابطه باشد (یعنی اگر او رابطه را قطع کند تو باید پیش­قدم به وصل و رابطه باشی). نباید در بدی و ناراحتی که او سبب شده به احسان و نیکی سبقت بگیرد؛ یعنی گرچه او بدی و خطایی مرتکب شده تو در مقابل، احسان و نیکی کن و در این عمل نیک تو پیش‌قدم باش.


فراز 105: «وَ لَا يَكْبُرَنَّ عَلَيْكَ‏ ظُلْمُ مَنْ ظَلَمَكَ فَإِنَّهُ يَسْعَى فِي مَضَرَّتِهِ وَ نَفْعِكَ وَ لَيْسَ جَزَاءُ مَنْ سَرَّكَ أَنْ تَسُوءَه»؛ نباید ظلم کسی‌که به تو ظلم و ستم می‌کند گران و دشوار باشد چرا که او در واقع و حقیقت به زیان و ضرر خود و سود و نفع تو تلاش می‌کند. (چون نتیجه­ي ظلم ستمگر به خودش برمی‌گردد). پاداش کسی که تو را خوشحال می­کند این نیست که با او بدی کنی؛ چنان‌كه قرآن کریم می‌فرماید: «هَلْ جَزَاء الْإِحْسَان إِلَّا الْإِحْسَان» (الرحمن/72) و «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیا بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»؛ مردان مؤمن و زنان مؤمن نسبت به یکدیگر جنبه‌ی نظارت و سرپرستی دارند و یکدیگر را امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند (توبه/71).

در سوره‌ی حجرات آیه‌ی 10 آن‌ها را به منزله‌ی خواهر و برادر می‌داند و می‌فرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»؛ مؤمنین با هم برادرند؛ اگر کدورتی بین آن‌ها ایجاد شود دیگران باید واسطه شوند و بین آنان را صلح دهند.

لذا همان حقوقی که بین خواهر و برادر دینی باید اجرا شود بین تمام مؤمنین باید رعایت گردد به جز ارث و این حقوق همان حقوق طرفینی و متقابل است.


فراز 110 نامه‌ی 31: «وَ الصَّاحِبُ مُنَاسِبٌ وَ الصَّدِيقُ مَنْ صَدَقَ غَيْبُهُ»؛ پسرم! دوست و هم‌نشین خوب و باایمان به منزله‌ی خویشاوند است (شاید مقصود مولا این است که حقّ دوستی کمتر از حقّ خویشاوندی نيست) و دوست آن است که در غیاب انسان حقّ دوستی را رعایت کند و از جان و مال و آبرویت دفاع کند. اگر چنین دوستی را دیدی این مثل خویشاوند توست. در این جمله مولا دوست حقیقی را از دوست ظاهری و دوروی جدا مي­كنند و او را چون خويشاوند معرّفي مي­نمايند. «وَ الْهَوَى شَرِيكُ الْعَمَى»؛ فرزندم هوی و هوس شریک کوری است. این جمله کنایه از این است که هوی و هوس‌ها جلوی دید و بصیرت انسان را می‌گیرد و هم‌چنان که شخص نابینا راه را از بیراهه تشخیص نمی‌دهد، جوان هم که در کوری هوی و هوس‌ها قرار گرفته نمی­تواند به تنهایی و به رأی خود صلاح خویش را تشخیص دهد.


فراز 111: «وَ رُبَّ بَعِيدٍ أَقْرَبُ مِنْ قَرِيبٍ وَ قَرِيبٍ أَبْعَدُ مِنْ بَعِيد»؛ فرزندم! چه بسا افراد دور و بیگانه‌ای كه از خویشاوندان نزدیک‌ترند و خویشاوندانی که از هرکس و هر بیگانه‌ای دورترند؛ چون انسان موجودی است که انس و علاقه­ي او با دیگران براساس ایمان و عقیده و هم‌فکری برقرار می‌گردد. بنابراين اگر بیگانه از جهت فکر و عقیده موافق باشد از خویشاوندی که هم‌فکر نباشد نزدیک‌تر خواهد بود. «وَ الْغَرِيبُ مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ حَبِيب»؛ فرزندم! غریب کسی است که دوست نداشته باشد؛ یعنی کسی‌که نتواند برای خود دوستی انتخاب کند و با دیگران رابطه ­ي هم‌زیستیِ  محبّت‌آمیز نداشته باشد در واقع غریب و بی‌کس خواهد بود.

«مَنْ تَعَدَّى الْحَقَّ ضَاقَ مَذْهَبُهُ وَ مَنِ اقْتَصَرَ عَلَى قَدْرِهِ كَانَ أَبْقَى لَه»؛ کسی که از حق تجاوز کند در تنگناها قرار می‌گیرد؛ چون راه حق وسیع است و راه‌های باطل و انحراف‌ها به بن‌بست کشیده می‌شود. پسرم کسی که ارزش خود را بشناسد و امکانات خویش را باور داشته باشد اتّکا به نفسش بیشتر است و هرکس متّکی به خود باشد مقاوم‌تر خواهد بود.


فراز 112:«أَوْثَقُ سَبَبٍ أَخَذْتَ بِهِ سَبَبٌ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ مَنْ لَمْ يُبَالِكَ فَهُوَ عَدُوُّك»؛ فرزندم! محکم‌ترین و مطمئن‌ترين وسیله‌ای که می‌توانی به آن چنگ بزنی (و از دیگران بی‌نیاز باشی) وسیله‌ای است که بین تو و پروردگارت رابطه برقرار کند و کسی که درباره‌ی امور تو بی‌اهمّیت است در حقیقت دشمن توست.

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 24


تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (2009)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort