تاریخ ارسال خبر: 01 مرداد 1391 | گروه خبری:
تغذیه و سلامت
ابوعلی سینا و روز پزشک
*دکتر فاطمه معدلی
حضرت امام خمینی(ره) در تاریخ 6/8/58 فرمود: «سابق این طور بوده که کتب طبّی شرق، اروپا رفته است. [آنكه] اروپا را طبیب کرده و آن طبیبهای بزرگ را درست کرده، کتب شرق بوده است؛ کتاب شیخ الرئیس بوده؛ کتب رازی بوده است و اینها کار کردند. حال چه شدهاست که باید بعد از این که تمدّن از شرق به غرب رفته است، شرق تمدّن را صادر کرده به غرب، حالا ما به واسطهي یک کارهای ناشایستهای باید عقب افتاده باشیم و دستمان را طرف غرب دراز کنیم؟ باید شرق سرپای خودش بایستد و خودش را بیابد».[1]
همه ساله در اول شهریور، روز بزرگداشت شیخ الرئیس، حکیم بوعلیسینا، را روز پزشک مینامیم و آن را جشن میگیریم... ، امّا به راستی از این حکیم و طبیب بزرگ ایرانی اسلامی چه می دانیم؟
شیخ الرئیس ابوعلیسینا، در سوم صفر 370 ه. ق (980 میلادی) در بخارا متولّد و در آدینهي اول رمضان 428 ه ق در سن 58 سالگی وفات یافتهاست. وی در ده سالگی قرآن و در 16 سالگی طب، فقه و سایر علوم متعادل را آموخته و توانسته بود نه تنها از استاد بی نیاز شود، بلکه بر او خرده هم بگيرد. در 18 سالگی شهرت او به درجهای رسید که او را بر بالین نوحبنمنصور فرمانروای سامانی، که سایر پزشکان از درمان وی عاجز مانده بودند، احضار کردند. وی بیماری او را که ذات الجنب(پنومونی) بوده است به درستی تشخیص داد و درمان کرد. در نبوغ وی همین بس که سرآمد دانشمندان زمان خود از جمله: فلسفه، کلام، نجوم، هندسه و طب بوده است. امروزه به برخی از آثار ابن سینا و محمّدبنزکریایرازی دسترسی نداریم و سراغ آن را باید از موزهی بریتانیا بگیریم.[2]
همان طور که میدانید مهمترین اثر طبّی بوعلیسینا قانون است. در کتاب تاریخ طب در ایران آمده است: «کتاب قانون مهمترین، مفصّلترین و مشهورترین آثار طبّی شیخ و از مهمّات کتابهای طبّی شرق و غرب است. این کتاب از روز تألیف تا قریب 7 قرن بعد (اواسط قرن 17 میلادی)، در اروپا و تاکنون در مشرق زمین مورد نظر طالبان طب و از کتابهاي درسی دانشگاهها بوده است. قانون، اوّلین کتاب طبّی است که در اروپا ترجمه و طبع گردیده و تا سال 1650 میلادی در دو دانشگاه Louvain (بلژیک) و مون پولیه(فرانسه) تدریس میشده و بدین مناسبت ابن سینا در اروپا رئیس و ملک الاطباء لقب یافته است. [3]
جالب اینجاست که نفوذ کتاب قانون در اروپا، به حدّی بوده است که پزشکان اروپا هر وقت در مباحث خود به مشکلی برمیخوردند، برای حلّ آن به گفتهي ابن سینا در کتاب قانون استناد کرده، میگفتند: «استاد چنین گفته است» واین جمله را به عبارت لاتین چنین بیان می کردند: .magister dexit[4]
نکتهی بسیار مهمّی که در مورد زندگی ابنسینا وجود دارد این است که مورّخین غربی، چهرهی این طبیب مسلمان و عالیقدر را در نوشتههای خود بسیار زشت جلوه دادهاند. چنان که دکتر «گوستاولوبون» فرانسوی در این مورد گفته است:« ابن سینا همان قدر که به علوم شوق و علاقه داشت، همان قدر هم عیّاش و خوشگذران بوده است و همین بیاعتدالیهای او در عیّاشی سبب کوتاهی عمر او گردید. این جاست که گفته میشود که نه فلسفه به او عقل بخشید و نه طب به او صحّت». [5]
کذب بودن چنین تهمتهایی در مورد ابنسینا به حدّی واضح است که نیاز به دفاع ندارد. آن هم شخصیّتی مثل بوعلی که خود در مورد ارتباطش با خداوند متعال میگوید: «در هر مسألهای که مردّد میماندم به مسجد میشتافتم و نماز میخواندم و دست نیاز به درگاه خداوند دراز میکردم و از خداوند میخواستم تا درهای بسته را به روی من بگشاید و دشواریها را بر من آسان کند».[6]
یکی از شاگردان استاد به نام ابوعبید جوزجانی در احوال ایشان در اواخر عمر میگوید: «بخشی از داراییاش را به بینوایان ودرماندگان بخشید و اینک با وجود ناتوانی هر سه روز یک بار قرآن را ختم میکند و گاه و بیگاه به هنگام نماز و تلاوت قرآن، آه و سوز توبه و انابهی او به گوش می رسد».[7]
بدیهی است که به سرقت بردن آثار علمی مسلمانان و تخریب و تحقیر چهرههای برجستهی علمی عالم اسلام از اهداف اساسی استعمارگران برای تسلّط علمی - فرهنگی بر مسلمانان محسوب میشود و شواهد از این دست در تاریخ فراوان است. شهید مطهری(ره)، در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، به برخی تحریفهای تاریخی در مورد شرق شناسی غربیها اشاره کرده است که از موارد جالب آن گفتههای سرجان ملکم، نمایندهي انگلیسی، (در مورد فتح ایران توسط مسلمانان) است.
شهید مطهری با بیان این مطلب که گفتههای این مورّخ بر اساس اسناد غیر مرئی است که جز در آرشیو وزارت خارجهی انگلستان پیدا نخواهد شد، به ردّ اظهارات وی پرداخته و شواهد تاریخی موجود علیه گفتههای وی را ارائه میدهد.[8]
حضرت امام خمینی (ره) نیز در سخنرانی مورخه 24/7/60 ابن سینا را دست پروردهی فرهنگ اسلامی نامیده، میفرماید: «اجانب با فعالیّت خود مدارس و دانشگاههای ما را از محتوا خالی کردهاند... امیدوارم همهی آقایان کمک کنند تا فرهنگمان و فرهنگ اسلامیمان، فرهنگی که شیخ الرئیس را درست کرده است بازیابیم».[9]
اکنون سالها از دوران اوج طب در ایران می گذرد؛ آیا روا نیست که از میان بیش از 200 واحد درسی که در طی 7 سال دوران پزشکی عمومی، مجبور به گذراندن آن هستیم، یک واحد را به طبّ اسلامی و سنّتی خود اختصاص دهیم و این چنین مقام بوعلیسیناها را اجر نهیم؟باشد که مشمول آیهی شریفه قرآن قرار بگیریم: ِ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ (رعد، آیه 11)
مطالب مستند اين نوشته به طور خلاصه از کتاب "طبّ اسلامی گنجینهي تندرستی" نوشته دکتر رضا منتظر گرفته شده است.
پي نوشت:
- قرآن کریم
[1] - اسدی مقدم کبری، دیدگاه های فرهنگی امام خمینی(ره) مؤسّسهي نشر و تحقیقات ذکر ، چاپ دوم 1374.
[2] - دکتر رضا منتظر، طب اسلامی، گنجینه تندرستی، انتشارات نسل نیکان، چاپ سوم، 1389.
[3] - نجم آبادی محمود، تاریخ طب در ایران، انتشارات دانشگاه تهران، ج دوم.
[4] - گوستاولوبون، تاریخ تمدن اسلام و عرب
[6] - حجت رضا، مرد هزار ساله، انتشارات اطلاعات 1374.
[7] -همان
[8] - مطهری مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، نشر دفتر انتشارات اسلامی، 1377.
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 21