دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
پنجشنبه, 30 فروردین,1403

خاطرات تربیتی/ در امتداد ولایت


خاطرات تربیتی/ در امتداد ولایت

تربيت از نگاه استاد طاهايي

در سال 87، در اردویی به نام اردوی رضوان در خدمت استادان حوزه‌های علمیه‌ی کل کشور بودیم که به خدمت علی بن موسی‌الرضا (علیه‌السّلام) مشرف شدیم. در جلسات درسی خانم طاهایی تحت عنوان «شرح زیارت جامعه‌ی کبیره» شرکت می‌کردیم. سخنان ایشان واقعاً تأثیرگذار بود به حدی که می‌تواند تحول دینی در افکار همه به ویژه جوانان ایجاد کند. امروزه در جامعه سخنران و کسانی که مسایل دینی را بیان می‌کنند زیاد است ولی کسی که تأثیرگذار باشد واقعاً کم است. مادر آن یک هفته از محضر خیلی از اساتید استفاده کردیم، اما ایشان شخصیتی دیگری داشتند که بسیار هم از رفتارهای عملی ایشان و بیاناتشان استفاده کردیم که به نظر بنده اگر مبلغان به دنبال تأثيرگذاري در مخاطبشان هستند و مي‌خواهند پيام دين را آن چنان كه شايسته‌ي دين اسلام است ابلاغ كنند بهترين راهش همين است كه سخنانشان از باورشان و اعتقادشان برخواسته باشد. شايد در آن جلساتي كه خدمتشان مي‌رفتيم از نظر علمي بعضي از آن مطالب را مخاطبين شنيده بودند ولي همان مطالب از زبان كسي كه خودش عامل به آن‌هاست و به آن‌ها باور و اعتقاد قلبي دارد،‌ بيان مي‌شد، روي همه تأثير ديگري مي‌گذاشت حتي روي كساني كه خودشان اين مطالب را مي‌دانستند و اين تأثير، خلأ تبليغ امروز ماست. ما به شكر خدا در حكومتي زندگي مي‌كنيم كه جمهوري اسلامي است و زمينه‌ي ‌ازي ديني وجود دارد و خيلي از افراد هم هستند كه مسایل ديني را بيان مي‌كنند ولي تأثير كمي دارد و اين شايد به اين علت باشد كه ما به اعتقاداتمان باور قلبي نداريم و به همين دليل به مرحله‌ي عمل نمي‌رسيم لذا مي‌بينيم كه تأثيري در مخاطب ندارد. امّا خانم طاهايي هم به عقايدشان باور قلبي داشتند و هم عمل مي‌كردند. كلام آرام و در عين حال خيلي پر محتوا و متين ايشان در محافل علميشان تأثير فوق‌العاده‌اي داشت كه ما وقتي از اساتيد در خصوص جلساتي كه برگزار كرده بوديم نظرسنجي كرديم اكثراً همين نكته را مي‌گفتند كه جلسات ايشان تأثير عميقي روي ما گذاشت؛ بنابراين نتيجه‌اي كه من خودم شخصاً به عنوان مجري آن برنامه كه خودم هم،‌ از وجود مبارك ايشان استفاده كردم؛ گرفتم، اين بود كه خانم طاهايي به آن چيزي كه مي‌گفتند؛ 1ـ باور داشتند،‌ 2ـ‌ عمل مي‌كردند. اين دو مولفه در سخنان ايشان باعث شده بود كه در مخاطب ايشان واقعاً تأثير بگذارد و كم‌ترين ثمره‌ي اين نوع زندگي كه به همراه باور به اعتقادات باشد اين مي‌شود كه در محافلي كه خدمت عزيزان مشهدي بوديم به ندرت ما ديديم يك چنين استقبالي مردم به صورت خودجوش از يك مجلس ختمي داشته باشند و اين همه نشان از تأثير بسيار عميق سخنان ايشان است و اين هم نيست جز اين كه ايشان به آن چيزي كه مي‌گفتند باور داشتند و دوم اين كه در خودشان ايجاد و پياده كرده بودند. لذا حرفي كه از دل برآيد لاجرم بر دل نشيند. اين‌ها درس‌هاي خوبي براي همه‌ي ماست به ويژه براي طلاب علوم ديني ما كه بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه آن چيزي كه ياد مي‌گيرند اول و آخرش براي اين باشد كه خودشان عمل كنند، حال در كنار اين يادگيري اشاعه‌ي آن باشد. اين ديگر قدم بعدي است، اما مرحله‌ي اصلي تأثيري است كه خودمان بايد بگيريم و اگر براي ما مفيد بود خداوند متعال خودش اثر را در آن فايده قرار مي‌دهد. نگاه شخصي كه عامل است خودش درس است،‌ اصلاً نيازي نيست كه صحبتي بكنند. اين پيامي است كه من براي همه‌ي طلبه‌ها دارم؛ اگر مي‌خواهيد در ديگران تأثير بگذاريد اول بايد تأثير را در خودتان پيدا كنيد. اگر شما اين كار را بكنيد خداوند متعال جاذبه‌اي در شما قرار مي‌دهد كه ديگران با نگاهشان از شما مي‌توانند درس دين بياموزند. اين به نظر من بهترين نكته‌اي است كه اگر ما به آن توجه كنيم دل خانم شاد مي‌ شود.

خانم طاهايي يك فرد متقي بودند. من با استاد نبودم كه ويژگي‌هاي ايشان را از حيث تقوي ببينم ولي اين ويژگي‌ها در همه‌ي افراد متقي يكسان است چون شاخصه‌ي تقوا يكي است. اين‌ها افرادي هستند با يك آرامش خاص، با صلابتي خاص و تبلور ذكر خدايند كه «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» دقيقاً ايشان همين طور بودند. هم خودشان آرامش داشتند و هم به ديگراني كه در ارتباط با خودشان بودند منتقل مي‌كردند و اين خيلي مهم است كه در دنياي پر استرس و پر التهام امروز ما شايد هيچ چيزي بالاتر از آرامش نتواند انسان را به مفهوم واقعي بندگي و هدف خلقت برساند كه اين حقيقت در وجود خانم طاهايي متبلور بود. (خانم زینب طالبی، مدیریت استادان در معاونت آموزش حوزه علمیه خواهران قم)

 كار مكتب از قديم قوي بود

جمعيتي كه امروز ديديد در مراسم تشييع جنازه و ختم استاد، محبت دو طرفه بود. خانم هميشه و به همه اظهار لطف داشتند. نسبت به همه‌ي مردم، نوعي رفتار مي‌كردند كه او فكر كند از همه بيشتر نزد خانم عزيز است. اولين ديدار من با ايشان به قبل از انقلاب بر مي‌گردد.

بنده ايشان را از جشن‌هاي نيمه‌ی شعبان مكتب شناختم و به ويژه در نمايش «موسي و فرعون» ايشان كه در آن روزها بسيار جذاب و سازنده بود.

چهل سال پيش، در اوج دوره‌‌ي اختناق پهلوي و سلطه‌ي ساواك، كار فرهنگي مذهبي كردن بدون اين‌كه رژيم حساس بشود خيلي دشوار بود. اما خانم از معدود كساني بودند كه اين حركت را آغاز كرده بودند و بسيار هم موفق بودند.

به دليل كمبود نيرويي كه وجود داشت، استاد خودشان نمايشنامه تنظيم مي‌كردند. خودشان كارگردان بودند و ساير استادان مثل خانم اعتمادي كه يار و همراه استاد در همه‌ي دوران زندگي خود بودند، اين نقش‌ها را بازي مي‌كردند. اصلاً غرور نداشتند كه حالا ما استاد هستيم، مي‌رويم سر كلاس درس مي‌دهيم، نخير، روي سن مي‌رفتند و نمايش اجرا مي‌كردند. ما جذب همين برنامه‌هاي مكتب شديم كه آمديم. به خاطر دارم كه خانم رثايي سوره‌‌ي «و الشمس» را تلاوت مي‌كردند و من چه قدر جذب قرآن خواندن ايشان شده بودم. خانم مؤمن زاده- مدیریت مدرسه‏ی علمیه نرجس(علیها‏السّلام) آشخانه

 

داروی آرام بخش همه

ما از جوانی با مادرمان به مکتب می‌رفتیم. خانم هم ما را می‌شناختند. خواهر بزرگم به خاطر بعضی از مشکلات دچار بیماری شدید و افسردگی شده بود. خانم از من سراغش را گرفتند؛ از حال او با خبرشان کردم. خودشان تلفن زده بودند و علاوه بر احوال‌پرسی از او خواسته بودند به مکتب بیاید. خواهرم هم با خوش حالی پذیرفته بود و گفته بود: «خانم می‌آیم به شرطی که با خودتان باشم». ایشان هم قبول کردند و همین عامل باعث شد تا خواهرم سلامتی کامل خود را به دست بیاورد و تا آخرین روز حیات خانم همیشه و در همه جا همراه ایشان بود. استاد داروی آرام بخش همه‌ی ما بودند و سعی می‌کردند از حال و کار همه با خبر باشند و با آن همه مشغله‌ی کاری و علمی و سفرهای تبلیغی حواسشان به همه بود. خانم معصومه احمدی پارسا- از اساتید مدرسه‏ی علمیه‏ نرجس(علیها‏السّلام)

 یؤتی الحکمه من یشاء

خانم طاهایی از اولیاءالله بودند. دارای حکمت بودند. یؤتی الحکمه من یشاء و من یؤتی الحکمه فقد اوتی خیرأ کثیرأ حکمت تمام مسایل انسانی را در بر میگیرد: اعتقادات، اخلاق، و احکام عمل و خانم در همهی این زمینهها سرآمد بودند. ایشان در همهی جوانب زندگی خود دقّت لازم را داشتند و حکیم نیز چنین است. حکیم هر چیز را در موضع خود قرار میدهد و محکم و استوار صحبت میکند. ایشان هم همینطور بودند؛ قول و عمل ایشان با حکمت توأم بود. خانم انیسی- از اساتید مدرسه‏ی علمیه‏ نرجس(علیها‏السّلام)

 اول خلاء حوزه را پر کنید

وقتی نظر استاد را درباره‌ی تحصیل و تدریس در دانشگاه یا سایر مراکز می‌پرسیدم، می‌فرمودند: «شما معلوماتتان از دانشگاه کمتر نیست، تا وقتی خلاء حوزه پر نشده به جاهای دیگر نروید، سعی کنید اول خلاء حوزه را پر کنید». به قول خانم اعتمادی (رحمه الله علیها) که می‌فرمودند غربت دانشگاه امام صادق(علیهالسّلام) را دریابید.

ـ یک سال که گرفتاری این جانب به دلیل شرکت در درس کفایه، تبلیغ و داشتن فرزند خردسال زیاد شده بود، متوجّه شدم برخی استادان مکتب که به مرخصی رفته بودند، بازگشته‌اند. این موضوع مرا بر آن داشت تا با حالتی شرمگین نزد استاد رفته، بگویم: اگر ممکن است امسال برای من تدریس نگذارید؛ زیرا احساس می‌کردم دیگر به حضور من نیازی نیست. استاد چیزی نفرمودند.

چندی بعد، خانم اعتمادی (رحمه الله علیها) که مسؤول آموزش بودند، پیغام دادند که نیاز هست و باید تدریس را قبول کنید. روز اول مهر که برای مراسم افتتاحیه رفته بودم، تا چشم استاد به حقیر افتاد، فرمودند: «پس چه شد که آمدی؟ عرض کردم چون استاد (خانم اعتمادی) امر فرمودند که نیاز هست آمدم. ایشان با مهربانی خاصّی فرمودند: «دوست ندارم اجباری این جار کار کنید، بلکه با میل و رغبت این جا باشید».

این سخن ایشان باعث شد دیگر هیچ‌گاه به خود جرأت ندهم که بگویم برایم درس نگذارید. 

-در همه‌ی کارها صبر و حوصله به خرج می‌دادند و خود را موظّف کرده بودند از حوزه‌های مختلف خبرگیری کنند. در سفر به سیستان و بلوچستان از قسمت‌های مختلف حوزه در ایرانشهر، زابل و زاهدان بازدید داشتند. گاه آن قدر خسته می‌شدند که خواب بر ایشان چیره می‌شد و هنگام گزارش دادن مراکز نمی‌توانستند چشم‌های خود را باز نگه دارند و می‌فرمودند: «چه کنم؟» و هر کسی راهی را پیشنهاد می‌کرد با روی باز استقبال و سعی در عمل می‌فرمودند. خانم شیخ‏الاسلامی- از اساتید مدرسه‏ی علمیه‏ نرجس(علیها‏السّلام)

ره صد ساله

ـ شخصيت استاد بسيار منحصر به فرد بود. ايشان هرگز سنتي و در گذشته نبودند. حتي در قديم كه بيشتر درس‌ها را خودشان تدريس مي‌فرمودند، دروس جديدي مثل «اقتصاد» را براي ما مي‌گفتند كه در حوزه‌ها سابقه نداشت و اقتصاد اسلام را با اقتصاد غرب مقايسه مي‌كردند. درس «نظام سياسي» را كه اسم آن بررسي مكاتب و فرقه‌ها بود به عنوان فوق برنامه تدريس مي‌كردند. ما را به آموختن زبان خارجي تشويق مي‌كردند. روزي يكي از شاگردان غير ايراني خانم به ايشان نامه‌اي بسيار محرمانه نوشته بودند. من ديدم كه اگر بخواهيم بازوان حقيقي خانم باشيم، بايد به سراغ آموختن زبان خارجي هم برويم.  

-مديريت در واقع اداره ي دل‌ها، قلب‌ها و عقل‌هاست. مدير موفق كسي است كه با همكارانش ارتباط عاطفي برقرار كند. ما مديريت را به صورت عملي از ايشان آموختيم. البته به اين معنا نيست كه در قالب تئوري آن را آموزش داده باشند، بلكه رفتار خود ايشان الگوي علمي ما در عرصه‌ي زندگي و مديريت بود. چند سال پيش يك بار به طلبه اي گفتم: به خانم بگو اجازه بدهيد يك روز از صبح تا شب با شما باشيم؛ ديگر راه صد ساله را يك شبه مي‌تواني بپيمايي.             

-نكته‌ي مهم ديگر در مورد استاد طاهايي، توكل منحصر به فرد ايشان بود. در هر مجموعه، مشكلات و اتفاقات پيش بيني نشده‌اي رخ مي‌دهد و گاه فشار كار روزمرّه،‌ روح و جسم انسان را تحليل مي‌برد؛ به ويژه در بعد اقتصادي و خانم با آن توكل عالي خود اين مشكلات را پشت سر مي‌گذاشتند. هر وقت از ايشان مي‌پرسيدم اين مخارج از كجا تأمين مي‌شود؟ مي‌فرمودند: خدا تأمين مي‌كند و به هنگام برخورد با مشكلات مي‌فرمودند: ما ارباب داريم. توسل ايشان به حضرت صاحبالامر بسيار عجيب بود. ايشان خود را خدمتگزار آقا (عجل الله تعالي فرجه الشريف) میدانستند.

ـ تعامل استاد با ديگران بسيار عالي بود. هميشه در صدد بودند با همه‌ي افراد از هر قشري رابطه برقرار نمايند. تلاش زيادي مي‌فرمودند كه با حوزه‌هاي داخل مشهد،‌ شهرستان‌ها، حوزات سراسر كشور و حتّي خارج از مرزها ارتباط برقرار كنند. مي‌گفتند: ما براي وصل كردن آمديم،‌ ني براي فصل كردن آمديم.

در سفري كه به اصفهان داشتيم،‌ خودشان رفتند و به يكي از حوزه‌هاي بانوان آن جا سر زدند و زمينه‌ي آشنايي با مسئول آن را فراهم كردند. ايشان از اين طور كارها اصلاً‌ ابايي نداشتند و هميشه در صدد آشنايي با افراد جديد و جذب آن‌ها به اسلام بودند.  

ـ بسيار مي‌فرمودند: مدير بايد روش داشته باشد و خودش سر مشق ديگران باشد. با استناد به آيه‌ي سوره‌ي احزاب «وَ لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» رسول خدا را برترين الگوي مديريتي معرفي مي‌كردند كه شايسته است هر مديري روش ايشان را بياموزد و عيناً پياده كند.

-در زمينه مديريت به بعضي نكات بسيار تأكيد داشتند. هميشه مي‌گفتند: مديريت امانت الهي است. مي‌فرمودند: به مسائل مادي چشم داشتي نداشته باشيد و خدمت در راه اسلام را يك تكليف شرعي بدانيد. با استناد به آيه مباركه‌‌ي سوره‌ي يس «اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» مي‌فرمودند مدير به مسائل مادي نبايد توجّه كند.

ـ ما اردوهاي زيادي را در خدمت خانم بوديم. از همان ابتداي سوار شدن به اتوبوس تا رسيدن به مقصد هواي همه را داشتند. مثلاً سال 1359 كه براي ديدار با حضرت امام مي‌رفتيم، هر جا كه اتوبوس متوقف مي‌شد، سوار اتوبوس ديگر مي‌شدند. داخل هر اتوبوس هم جاي خود را عوض مي‌كردند. يك مقدار جلو، ‌مدتي وسط و مقداري هم آخر اتوبوس مي‌نشستند تا همه از حضورشان بهره‌مند گردند.

ـ مقيد بودند با همه صحبت كنند. در مكتب هم زنگ‌هاي استراحت صندلي خود را بين در دفتر و سالن مي‌گذاشتند و در برابر تعارف استادان كه مي‌خواستند جاي خود را به ايشان بدهند، مي‌فرمودند: مي‌خواهم بچه‌ها را ببينم. خانم منصوره اعدادی- مسئول مرکز مدیریت خواهران خراسان

 مديريت استعدادها

آهسته به خانم بلياني (مسئول بخش اعزام مبلغ مكتب) گفتم: «من به جاي استاد به آن جا نمي‌روم» خانم صداي ما را شنيدند و گفتند: «به تو مي‌گويم برو» با وجود دلهره زياد قبول كردم. تدريس در جايگاهي كه سال‌ها استاد در آن درس گفته بودند، كار دشواري بود. من زياد تبليغ نمي‌رفتم. چند جلسه به همراه خانم به بني فاطمه رفتم. ايشان خيلي تشويق مي‌كردند. يك روز بعد از اين كه 10 دقيقه خودشان صحبت كردند، يك دفعه به من گفتند: «پاشو بيا!».

گفتم آمده‌ام استفاده ببرم. فرمودند: «بلند شو خودت را لوس نكن».

جلو رفتم و صحبتم را شروع كردم ايشان نزديك به يك ساعت كنار نشستند و با لبخند و حركات سر خود به من اعتماد به نفس مي‌دادند حرف‌هايم را تأييد مي‌كردند. به جرأت مي‌توانم بگويم اين بر خورد استاد مهم ترين عامل دلگرمي و موفقيت من در طي اين سال‌ها بوده است. خانم روش‌هاي مديريت و استعدادها را خوب بلد بودند و به كار مي‌بستند. 

خانم معصومه احمدی پارسا- از اساتید مدرسه‏ ی علمیه‏ نرجس(علیها‏السّلام)

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 19


تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (2001)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort