مروری بر نهضت انقلاب اسلامی با تاکید بر وصیّتنامهی امام خمینی(ره)
تنظیم: خانمها اثنی عشری و نخعی
رهبریت مثل خونی که در رگها جاری است و مایهی حیات است، در رأس جامعه قرار دارد و حکم همان قلب است که خونرسانی به همهی اعضا را به عهده دارد. اگر ولایت فقیه را تضعیف کنیم، مثل این است که قلب جامعه را از کار انداختهایم و وقتی قلب جامعه از کار بیفتد بقیهی اعضا هم نمیتوانند کار خودشان را درست انجام دهند و روی پای خود بایستد و مستقل باشند. استقلال و آزادی هنگامی حاصل میشود که این قلب درست کار کند. حضرت آیتالله خامنهای در15خرداد1389 جوانان را به قرائت و تفکّر در وصیتنامهی امام(ره) توصیهی مؤکّد کردند و افزوند: خلاصهی اندیشهی امام و مبانی ایشان در این وصیّتنامه منعکس است.
از این رو در این گفتار نهضت انقلاب اسلامی را با تأکید بر مواضع امام(ره) در وصیّتنامهی سیاسی-الهی ایشان در سخنرانیهای استاد اعتمادی پی میگیریم.
در بررسی و مطالعهی هر انقلابی باید اصول آن انقلاب را پیدا نمود. به عبارتی هر انقلابی چند اصل را در بر دارد:
1. علل انقلاب
2. هدفهای انقلاب
3. شعارهای انقلاب
4. نقش رهبری و تاکتیکهای رهبر در انقلاب
5. شرکتکنندگان در انقلاب
6. گسترش و فراگیر بودن یک انقلاب
این 6 اصل در بررسی هر انقلابی لازم و ضروری است.
پیگیری این اصول در انقلاب اسلامی ایران
اصل اوّل: بار این انقلاب بر دوش کیست؟ بر شانهی مردم است و علّت آن بیداری و آگاهی مردم است که باعث شد از تمام اقشار جامعه با جان و دل آن را پذیرفته و در صحنه حاضر شوندو لذا انقلاب اسلامی پایهی محکمی پیدا کرد.
اصل دوم: علل به وجود آمدن انقلاب
علّتهای انقلاب چیست؟
ـ استبداد 50 سالهی خاندان پهلوی
ـ تحریف در میراث فرهنگی و دور نگه داشتن مردم از اسلام ناب محمّدی(ص)
ـ کشتار بیرحمانهی رژیم پهلوی اعم از جوانان، دانشجو، بازاری و کارمند
اصل سوم، چهارم و پنجم: هدفهای انقلاب، شعارهای انقلاب و نقش رهبری
در خصوص هدفها باید گفت هدف اوّل، امام شناسی یا رهبر شناسی است که تا عمل رهبر را مورد بررسی قرار ندهیم، رهبر شناس نخواهیم بود. او میخواهد هدف انقلاب را به مردم و دنیا نشان بدهد. میخواهد مردم را با خدا آشنا کند که مردم شما مسلمانید و کشور شما کشور اسلامی و شیعه اثنی عشری است؛ پس فقط باید خدا حاکمیت داشته باشد نه غیر خدا.
از آنجایی که امام خمینی میخواست هدف انقلاب را به دنیا نشان دهد و به مردم دستور داد شعار شما «الله اکبر» باشد تا مردم هم تصوّر نکنند خمینی ادّعای مقام و ریاست دارد. همچنین شعار دیگری که به شورای انقلاب اجازه دادند شعار «نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی» بود. امام این شعار را از مکتب جدّ خود علی ابن ابی طالب(ع) امام علی(ع) که در خطبهی معروف خود که در کوفه برای مردم ایراد کردند، فرمودند: «الْيَمِينُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِيقُ الْوُسْطَى هِيَ الْجَادَّة» (نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه16) تا مردم بدانند تمایل به راست و یا چپ هر دو مذلّت و خواری است. آقایی و بزرگواری شما حرکت در صراط مستقیم الهی است. راهی که خدا تعیین کرده، راهی که در شبانه روز حداقل 10 مرتبه از خدا تقاضا میکنیم و مذلّت شما در دوری از قرآن و سنّت است.
امام در یکی از سخنرانیها به مردم میگویند: ... از حصر اقتصادی نمیترسیم، از دخالت نظامی نمیترسیم، آن چیزی که ما را میترساند، وابستگی فرهنگی است. ما از دانشگاه استعماری میترسیم. (بیانات امام خمینی در جمع دانشجویان عضو انجمنهای اسلامی، صحیفهی نور، 1/2/ 59، جلد 12، ص252) و در توصیه به دانشگاهیان میفرمود:
بزرگترین وابستگی ملّبتهای مستضعف به ابرقدرتها و مستکبرین، وابستگی فکری و درونی است که سایر وابستگیها از آن سرچشمه میگیرد... شما استادان و فرهنگیان و دانشجویان دانشگاهها و دانشسراها... باید کوشش کنید و مغزها را از این وابستگی فکری شستشو دهید و با این خدمت بزرگ و ارزنده، ملّت و کشور خود را نجات دهید. (صحیفه امام خمینی، ج 10، ص 78 تا 81)
امام خامنهای نیز بیان میدارند: ما میتوانیم به صورت قاطع ادّعا کنیم که در نظر رهبر کبیر فقید ما، مسألهی دانشگاهها، جزو مسایل طراز اوّل برای انقلاب و کشور بوده است. یک وقتی در دیدار جمعی از مسؤولان فرهنگی کشور ایشان فرمودند: مسألهی جنگ، یک امر موقّت است؛ در صورتی که مسألهی مهم و ماندگار و اساسی ما، دانشگاههاست. این، یک واقعیّت است. دانشگاه که قوام اصلی آن به استاد و دانشجوست، حقیقتاً پایهای برای آیندهی کشور محسوب میشود. در این نظام مردمی، دانشجویان که طبقهی پیشرو و پیشاهنگ و زبده و بانشاط پیکرهی اجتماع هستند، باید در سازندگی آینده و ترسیم حرکت عمومی جامعه، بیش از جاهای دیگر نقش و اثر داشته باشند. (بیانات در مراسم بیعت دانشجویان، 23/3/1368)
امام در وصیّتنامهی خود بر این مسألهی مهم تأکید دارند:
«من اکنون به ملّتهای شریف ستمدیده و ملّت عزیز ایران توصیه میکنم که از این راه مستقیم الهی که نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر کافر وابسته است، بلکه به صراطی که خداوند به آنها نصیب فرموده است محکم و استوار و متعهّد و پایدار پایبند بوده و لحظهای از شکر این نعمت غفلت نکنند.» شکر نعمتی که ما تسلّط بیگانگان را از خود کنار زدیم و اجازه ندادیم بر ما تسلّط داشته باشند. (وصیتنامهی امام خمینی، ص18) در زمانی که امام از نجف نوارها را میفرستادند، میفرمودند: ملّت مسلمان شما باید از پیامبر
درس بگیرید. پیامبری که در هدایت خدا، در پیشبرد راه و نهضت خود از هیچ گروهی کمک نگرفت، تنها کمک او از خدا بود و بس.
لذا امام می فرمایند:
«ما منطقمان منطق اسلام است این است که سلطه نباید از غیر بر شما باشد. و نباید تحت سلطهی غیر بروید (سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج دربارهی مأموریت شاه از سوی آمریکا، 29/7/57»
و در 15 خرداد سال 42 در حوزهی علمیهی قم فرمود:
«ملّت ایران مسلمانند، قرآن دارند، سنّت پیامبر(ص) دارند، پیرو دوازده نور پاک هستند، قال الصادق و قال الباقر دارند» ولی امر مسلمین، نیز، یکی از مبانی و شاخصهای اصلی اندیشهی امام خمینی(ره) را اسلام ناب محمّدی(ص) دانستند و خاطر نشان کردند: اسلام ناب در اندیشهی امام، اسلامِ ظلمستیز، عدالتخواه، طرفدار محرومان و حقوق پابرهنگان و مستضعفان است.
و در وصیتنامهی خود اینگونه بیان میکنند که:
«ما مفتخریم که پیرو قرآنیم، ما مفتخریم که رهبر ما رسول الله(ص) است. ما مفتخریم که مذهب ما از امام صادق(ع) است. کتابی همچون نهج البلاغه داریم که بعد از قرآن، بهترین هدایتگر برای همهی حکّام و مردم آزاده است». (وصیتنامهی امام خمینی، ص15-16)
امام یک به یک افتخاراتش را بیان میکند تا آنجا که میفرماید: «ما مفتخریم علاوه بر قرآن و نهج البلاغه، صحیفهی سجّادیه داریم. ما مفتخریم که پیرو دوازده نوری هستیم که یکی بعد از دیگری در راه تعالی دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکی از ابعاد آن است، در حبس و تبعید به سر برده و عاقبت در راه براندازی جائران و طاغوتیان زمان خود شهید شدند و ما امروز مفتخریم که میخواهیم مقاصد قرآن و سنّت را پیاده کنیم». (همان، ص16)
اینکه امام در وصیّتنامه میفرماید ما مفتخریم، ما مفتخریم،... چه میخواهد بگوید؟ امام نفرمود ما مفتخریم این همه زمین داریم، نفت اریم، ضرّاب خانه داریم، انبارهای پر از اسلحه داریم، امام میخواهد به همهی مردم دنیا بفهماند که حکومت ایران وابسته به خداست. میفرماید: چرا تسلّط غیر مسلمان بر مسلمان؟ ملّت مسلمان قانون دارد، قرآن دارد، دو سوم آیات قرآن مربوط به قوانین اجتماعی است که دنیا به آن غبطه میخورد.
در وصیّتنامهی خود درباره قرآن سخن میگویند که: «قرآن را از گورستانها و مجالس ختم به صحنهی اجتماع کشاندیم. حکومت را از دل قرآن درآوردیم و حاکم بر کشور و ملّت نمودیم». (همان، ص14) قرآن، قانون دارد. درمانده نیست، بیشترین آیات یعنی دو سوم در زمینهی مسائل اجتماعی است. یک سوم آن در زمینهی احکام و فقه است
باور کنید این وصیّتنامه تفسیر میخواهد، خیلی میخواهد رویش کار شود، تفسیر جزء جزء این وصیّتنامه خیلی مهم است که متأسّفانه تا کنون که چند سال از انقلاب میگذرد، روی آن کار نشده است. باید روی این وصیّتنامه کار شود، در زندگی و جامعهمان پیاده و عمل شود نکته به نکته، عبارت به عبارت...
این علل مردم را برای انقلاب آماده کرد و همراه با اعلامیههای امام، نتیجه این شد که انقلاب اسلامی به وقوع پیوست.
هدفهای انقلاب: هدف انقلاب اسلامی ما، فقط رساندن مردم به خدا بود. امام میخواست مردم را از مسائل دست و پاگیر به مسألهی مهمتری توجه دهد که حواستان جمع باشد. امام مبارزه با نفس را مطرح و سفارش میکند: نفس را مهار کنید، عقل را حاکم کنید تا بتوانید به خدا نزدیک شوید. شما مردمی هستید که قرآن دارید و امّت واحدی هستید: «كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَة» (بقره/ 213) شما امّت واحدی هستید که باید در آینده رهبر و اسوه برای بقیهی مردم دنیا باشید. این، هدف انقلاب بود.
امام در وصیتنامهی خود مینویسند: «دنیا بداند مسلمانها چه از نژاد آریا (ایرانیها) و چه عرب (کشورهای دیگر اسلامی)؛ ملّت ایران و عرب؛ هیچکدام از نظر استعداد از ملّت آمریکا، فرانسه، شوروی، انگلستان کمتر نیستید. چرا روی پای خود نمیایستید، چرا خودتان کارخانه نمیسازید و اداره نمیکنید، روی پای خودتان بایستید تا بر مردم دنیا افتخار کنید.
امام اینگونه ما را ساخت و پرورش داد. شخصیت داد، بزرگ کرد در دنیا، حیات داد، همه چیز به این کشور و مردم داد.
عزّت امروز ما، استقلال امروز ما، سربلندی امروز ما در دنیا همه را مرهون امام هستیم و این امام بود که ما را زنده کرد. ما را به خودمان شناساند. و لذا این آیه بر ملّت ما مصداق پیدا کرد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ...»(انفال/24) حقیقتاً «تا وقتي که نظام جمهوري اسلامي در خطّ صحيح حرکت ميکند و تا وقتي که آرمانها و اهداف قرآني و الهي و اسلامي بر ما و بر اين نظام حاکم است، به قوّت خود باقي است»(بيانات مقام معظّم رهبرى در آستانه سالروز تسخير لانه جاسوسى امريكا و روز ملّى مبارزه با استكبار؛11/08/73)
لبیک یا خمینی، لبیک یا خامنهای
منابع
* قرآن کریم
** نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه16.
1. بیانات مقام معظم رهبری(15خرداد89 و 11/8/1373)
2. سخنرانی مرحومه خانم اعتمادی ( سال 83 پیرامون انقلاب اسلامی ایران)
3. صحیفهی امام خمینی، ج 10.
4. وصیتنامهی امام خمینی
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 31