دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
شنبه, 01 اردیبهشت,1403

پاک‏تر از آفتاب


پاک‏تر از آفتاب

شأن نزول آیه‌ی تطهیر/ نسرین هژبری

قرآن کریم کتاب هدایت و مایه‌ی تذکّر برای جهانیان است. چنان که خداوند در وصف آن می‌فرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنين؛ ای مردم اندرز از سوی پروردگارتان برای شما آمده است و درمانی برای آن‌چه در سینه‌هاست و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان». ‏(یونس/57)

آیات این کتاب آسمانی با توجّه به اختصاص شأن نزول آیات به مورد خاص یا عام به دو دسته تقسیم می‌شوند: دسته‌ی اول آیاتی که با وجود داشتن شأن نزول ویژه در آینده نیز مصداق‌های متعدّدی پیدا خواهند کرد مانند آیاتی که درباره‌ی مجازات خیانت فردی خاص نازل شده است و مسلّماً این حکم عام بوده و در هر زمانی و در مورد هر فردی قابل اجراست.

دسته‌ی دوم آیاتی که شأن نزول خاص داشته و شامل موارد دیگر نمی‌شوند که البته تعداد این آیات محدود است. آیه‌ی تطهیر از جمله‌ی این آیات می‌باشد. در مورد شأن نزول این آیه دیدگاه‌های متعددی از سوی علمای شیعه و اهل تسنّن ارائه شده است و ما در این نوشتار محدود به بیان و نقد این دیدگاه‌ها می‌پردازیم. برای این منظور ابتدا مروری اجمالی بر تفسیر آیه‌ی تطهیر خواهیم داشت؛ سپس دو دیدگاه کلّی را درباره‌ی آیه‌ی تطهیر مطرح نموده و در بخش آخر روایات وارده را از طریق راویان شیعه و اهل سنّت ذکر می‌نماییم.

«إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»

تفسیر اجمالی آیه‌ی تطهیر

سوره‌ی احزاب در مدینه نازل شده و مجموعا 73 آیه است. در قرائت فضیلت این سوره پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) می‌فرمایند: «هر کس سوره‌ی احزاب را تلاوت کند و به خانواده‌ی خود تعلیم دهد از عذاب قبر در امان خواهد بود». در این سوره به پاره‌ای از خرافات زمان جاهلیت اشاره کرده و آن‌ها را باطل می‌شمارد. مهم‌ترین بخش این سوره مربوط به جنگ احزاب است و در بخشی دیگر به وظایف همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) اشاره می‌شود و در لا‌به‌لای این آیات، آیه‌ی تطهیر قرار گرفته است.

در این آیات آمده است: ای همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) شما مانند زنان معمولی نیستید، اگر تقوا پیشه کنید پس به گونه‌ای هوس‌انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، بلکه سخن شایسته بگویید. در خانه‌های خود بمانید و مانند جاهلیت نخستین در میان مردم ظاهر نشوید، نماز به پا دارید و زکات بدهید، خدا و رسولش را اطاعت کنید، خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت(علیهم السلام) دور کند و کاملاً شما را پاک سازد. (احزاب/32و33)

در این آیات خداوند هفت دستور مهم به همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) می‌دهد:

1- مراعات تقوا      2- شایسته سخن گفتن           3- در خانه ماندن و آشکار نکردن زینت برای بیگانگان

4- اقامه‌ی نماز      5- پرداخت زکات                  6- اطاعت خدا و رسول

در پایان آیه نیز می‌فرماید: «خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت(علیهم السلام) دور کند».

توضیح لغات کلیدی آیه

1- تعبیر (انّما) در زبان عربی برای حصر و محدود کردن و یا اختصاص دادن ویژگی خاصّی به فرد یا گروهی می‌باشد. بنابراین در این آیه منظور این  است که این ویژگی فقط مختص خاندان پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) است.

2- جمله‌ی (یرید) به معنای اراده‌ی پروردگار در پاک ساختن اهل بیت پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) می‌باشد. اراده‌ی پروردگار به دو صورت به ایجاد اشیاء تعلق می‌گیرد:

الف- اراده‌ی تشریعی                                      ب- اراده‌ی تکوینی

اراده‌ی تشریعی خداوند به تمام مردم تعلّق می‌گیرد و همه به حکم شرع موظّف هستند از هرگونه گناه و پلیدی پاک باشند و اختصاصی به خاندان پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) ندارد. بنابراین در این آیه چون با کلمه‌ی (انّما) انحصار مورد نظر بوده پس باید به معنای اراده‌ی تکوینی پروردگار در پاک نگاه داشتن خاندان پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) از آلودگی و پلیدی می‌باشد و البته این اراده‌ی تکوینی موجب جبر نمی‌شود تا بتوان گفت خاندان پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) بدون اراده به سمت گناهان نمی‌روند، بلکه معصومین با اراده و اختیار خود و با تأییدات الهی به سراغ گناه نمی‌روند. (تبیین این مسأله نیاز به اثبات مقام عصمت معصومین دارد که در این مقاله در صدد بیان آن نیستیم و آن را به مقالات بعدی موکول می‌کنیم).

3- «رجس» به معنای شیء ناپاک از نظر طبع آدمی و یا به حکم عقل و شرع است. مانند: گناه و شرک و بخل و حسد و یا اعتقاد باطل و در حقیقت مفهوم «رجس» مفهومی عام و فراگیر است و چون با الف و لام جنس آمده است شامل همه‌ی موارد می‌شود.

4- «تطهیر» به معنای پاک ساختن و نفی پلیدی‌هاست.

5- «اهل البیت» به اتّفاق همه‌ی علمای اسلام و مفسران، به قرینه‌ی آیات قبل و بعد اشاره به اهل بیت پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) دارد. اما در این‌که اهل بیت(علیهم السلام) چه اشخاصی می‌باشند؟ در میان مفسّران بحث است، عدّه‌ای آن را مخصوص همسران پیامبر (صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) می‌دانند. عده‌ای دیگر آیه را شامل همه‌ی خاندان پیامبر (صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) اعم از مردان و همسران او می‌دانند و دسته‌ای دیگر با توجه به روایات اهل سنّت و شیعه مخاطب آیه را منحصر در پنج نفر می‌دانند: پیامبر (صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) ، علی(علیه السلام)، فاطمه(سلام الله علیها)، امام حسن(علیه السلام)، امام حسین(علیه السلام).

بنابراین به طور کلّی می‌توان گفت دو نظر غالب مطرح است: یکی اختصاص مورد آیه به همسران پیامبر (صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) همراه با طیبه‌ی خمسه و دیگر اختصاص آیه به این پنج بزرگوار. (مکارم شیرازی، صص 296-288)

مخاطب آیه‌ی تطهیر چه کسانی هستند؟

دیدگاه اوّل: مخاطب آیه‌ی تطهیر همسران پیامبر (صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) می‌باشند: عدّه‌ای از علمای اهل سنت از جمله فضل بن روزبهان بر این قول تأکید دارند و ادّعای خود را مستند به دلایل زیر می‌نمایند:

این نظر با سیاق آیات قرآن سازگار است، زیرا قبل از آیه‌ی تطهیر خداوند درباره‌ی وظایف همسران پیامبر (صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) سخن می‌گوید و از آن‌جایی‌که در این قسمت از آیه، بر خلاف جملات پیشین به جای ضمیر مؤنّث از ضمایر مذکّر استفاده شده است بعید نیست که درباره‌ی تمام اهل بیت پیامبر (صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) اعم از مردان و زنان نازل شده باشد، لذا شامل علی، فاطمه، حسن، حسین و همسران پیامبر (صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) می‌گردد. بنابراین کلمه‌ی «رجس» در این‌جا به معنای پاکی از تمام گناهان نیست، بلکه مراد از «رجس» شرک و گناهان کبیره‌ای از قبیل زنا می‌باشد و جمله‌ی پیشین نیز مؤیّد همین نکته است؛ زیرا می‌فرماید: «پس طمع می‌کند کسی که در قلبش مرض است» و اگر «رجس» به معنای گناه بود هیچ‌گاه عایشه به دلیل گناه خود در جنگ جمل مورد مؤاخذه واقع نمی‌شد، زیرا مطابق نظر اغلب مفسّران، آیه‌ی مزبوردر مورد عایشه و دیگر همسران پیامبر (صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم)  نازل شده است.(محمدحسن مظفر، صص89-88)

در پاسخ به این ادّعا باید گفت:

1ـ علّت این‌که در لابه‌لای بحث از وظایف همسران پیامبر (صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) سخن از تطهیر خمسه‌ی طیبه آمده است این است که در قرآن مکرّر به آیاتی بر می خوریم که در کنار هم قرار دارند امّا از موضوعات متفاوتی بحث می‌کنند، چنان‌که در عرف عام بسیار اتفاق می‌افتد که در اثنای کلام روی سخن را به طرف دیگری کرده و خطاب به غیر می‌کنند و بعد از آن به کلام اوّل برمی‌گردند. علاوه بر این در اشعار فصحاء و بلغاء و ادبای عرب این طریقه جاری است. (طبرسی، 58)

2-هیچ دلیلی در دست نیست که جمله‌ی «انّما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت» همراه این آیات نازل شده، بلکه از روایات استفاده می‌شود که این قسمت جداگانه نازل گردیده است و به هنگام جمع‌آوری آیات قرآن در عصر پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) یا بعد از آن در کنار این آیات قرار داده شده است.(علامه طباطبایی، 95/17)

3-قرآن در صدد آن است تا به زنان پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) گوشزد کند که چون در خانواده‌ی معصومین قرار دارند باید بیش از دیگران مراقب خود باشند و بدانند در ازای این موهبت، مسئولیت سنگینی برای آن‌ها ایجاد شده است.

4-اگر این آیه در مورد همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) بود باید ضمایر در آیه، ضمایر مؤنّث باشند (لیذهب عنکنَّ و یطهّرکنَّ...) و چون ضمایر به مذکر آمده است شامل ایشان نمی‌شود و اگر کسی اشکال کند که چگونه با وجود ضمایر مذکر فاطمه(علیها السلام) داخل در آیه می‌باشد، باید گفت این از باب تغلیب است که در زبان عربی وقتی افراد یک جمع بعضی مذکّر و بعضی مؤنّث باشند ضمایر از باب تغلیب به صیغه‌ی مذکّر ذکر می‌شوند و اگر آیه در مورد همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) بود، در جمع مؤنّث صیغه‌ی مذکّر به کلی غلط بود.(سلطان الواعظین، ص689)

5-این گروه برای اثبات نظر خود عمدتاً به چند روایت ضعیف استناد می‌کنند. از جمله روایتی که از طریق عکرمه از عبدالله بن عباس نقل شده و گفته است: «آیه‌ی تطهیر به طور خاص در مورد همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) نازل شده است.(ابی‌حاتم رازی، 3132/9، ح17675؛ ابن کثیر، 491/3؛ سیوطی، 602-603/6؛ واحدی، ص296؛ قرطبی، 182/14)

علقمه نیز نقل می‌کند که عکرمه در بازاری فریاد می‌زد این آیه به طور خاص درباره‌ی همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) نازل شده است. شبیه این روایات از عروه بن زبیر نیز نقل شده است.(طبری، ج12، جزء22، ص8؛ ابن کثیر، 491/3)

افزودن بر این مدعیان این نظریه جهت اثبات ادّعای خود، به دیدگاه سعید بن جبیر نیز استدلال می‌کنند و او را طرفدار این عقیده می‌دانند.(عاملی، صص108-107)

این احادیث از جهت سند و دلالت قابل نقد و بررسی است. ابتدا به بررسی سند این احادیث می‌پردازیم:

بر اساس شواهد موجود در کتب علمای شیعه و سنی، عکرمه از افراد کنیه‌توز نسبت به اهل بیت(علیهم‏السلام) بود. ابوعبدالله محمد بن احمد ذهبی و دیگران در مورد عکرمه اتهام خارجی بودن و داشتن عقاید خوارج را مطرح کرده‌اند. (ذهبی، 96-93/3؛ ابن ابی الحدید، 76/5؛ التستری، 327/6)

او بر در مسجدی می‌ایستاد و می‌گفت: «در این مسجد جز کافر کسی نیست.» (ذهبی، 95/3) و برخی او را پیرو عقاید اباحنّیه (فرقه‌ای از خوارج) دانسته‌اند. (ذهبی، 95/3) درباره‌ی او گفته شده: «وی فردی دروغ‌گو و غیرثقه است و به حدیثش استدلال نمی‌شود. (ذهبی، ص94؛ تستری، 327/6) به گواهی برخی تاریخ‌نگاران، روزی علی بن عبدالله او را به در مستراح بسته بود. عبدالله بن حارث به او گفت: آیا با این کارت از خدا نمی‌ترسی؟ علی بن عبدالله در پاسخ گفت: همانا این خبیث بر پدرم (عبدالله بن عباس) دروغ می‌بندد.(ذهبی، 94/3؛ تستری، 327/6)

مرحوم شیخ طوسی اختصاص آیه‌ی تطهیر به همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) را به عکرمه نسبت داده و سپس به نقد آن پرداخته است. بنابراین اگر در منابعی سعی شده است این اتّهامات از عکرمه برداشته شود با توجه به نظر بزرگانی چون شیخ طوسی باید گفت حرف عکرمه قابل اعتماد نیست.(شیخ طوسی، 340/8)

افزون بر این عکرمه از تابعان بوده و شاهد نزول آیه‌ی تطهیر نبوده است و قول او با روایات متواتر و صحیح و قول ده‌ها تن از صحابه و تابعین که بر اختصاص آیه‌ی تطهیر به اهل بیت(علیهم السلام) عصمت و طهارت(علیهم السلام) تأکید می‌ورزند، تعارض دارد.

فرد دیگر که این حدیث را نقل کرده است عروه بن زبیر می باشد که با بنی هاشم و اهل بیت (علیهم السلام) دشمنی خاصی داشت. درباره‌ی او نوشته‌اند: «هرگاه نام علی(علیه السلام) برده می‌شد از آن حضرت بدگویی می‌کرد و هنگام ذکر نام علی(علیه السلام) دستانش را بر هم زده به آن حضرت ناسزا می‌گفت. ابوجعفر اسکافی معتزلی عروه بن زبیر را از تابعین شمرده که بر اساس دستور معاویه بن ابی‌سفیان درباره‌ی علی(علیه السلام) احادیث زشت می‌ساختند.(ثقفی کوفی، 577-576/2؛ ابن ابی‌الحدید معتزلی، 102-63/44) پس عروه بن زبیر نیز ثقه نیست. اما در مورد عبدالله بن عباس باید گفت: «انتساب این حدیث به او جای تردید دارد زیرا او از راویان اختصاص آیه‌ی تطهیر به اهل کساء و نیز احتجاج‌کنندگان به آیه‌ی تطهیر در مورد برتری اهل بیت(علیهم السلام) به شمار می‌آید. (محمدباقر مجلسی، 35/37، ح2؛ علامه امینی،50/1؛ تستری، 604-603/6؛ حاکم نیشابوری، 133-132/3؛ قندوزی حنفی،21/1؛ سیوطی، 605-606/6؛ احمد بن شعیب، ص50-53، ح24؛ شیبانی، صص589-588، ح1351) هم‌چنین انتساب این حدیث به سعید بن جبیر نیز مورد تردید است چون در منابع حدیثی چنین روایتی از او به چشم نمی‌خورد. عبارتی که در منابع روایی وجود دارد چنین است: «از طریق سعید بن جبیر از عبدالله بن عباس نقل شده است که او درباره‌ی آیه‌ی تطهیر گفت: این آیه درباره‌ی همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) نازل شده است». (سیوطی، 603/6) بنابراین نمی‌توان گفت سعید بن جبیر در مورد آیه‌ی تطهیر چنین دیدگاهی داشته است و در صورت صحت او صرفاً چنین دیدگاهی را از عبدالله بن عباس نقل کرده‌است و دیگران به عمد یا سهو نام عبدالله بن عباس را نادیده گرفته و این را به خود سعید بن جبیر نسبت داده‌اند و به نظر می‌رسد هر دو روایت که به این دو نفر نسبت داده شده است جعلی است و حتی اگر جعلی بودن را نپذیریم در مقابل ده‌ها روایت معتبر و صحیح که بر اختصاص آیه‌ی تطهیر به اهل بیت(علیهم السلام) تأکید می‌کنند اعتباری ندارند.

بررسی مفاد احادیث

بر اساس آیات قرآن کریم نمی‌توان این آیه را به همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) یا همسران به علاوه‌ی خمسه‌ی طیبه نسبت داد زیرا برخی از همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) با سرزنش و تهدید خداوند رو به رو شده‌اند چنان‌که در آیات 4و5 سوره‌ی تحریم آمده است: «اگر شما دو تن از همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) از کار خود توبه کنید به سود شماست زیرا دل‌هایتان از حق منحرف گشته است و اگر بر ضدّ پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) دست به دست هم دهید کاری از پیش نخواهید برد زیرا خداوند یاور اوست و هم‌چنین جبرئیل و مؤمنان صالح و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان او هستند، اگر پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) شما را طلاق گوید پروردگارش به جای شما همسرانی بهتر برایش قرار دهد».

بر اساس روایات و اعترافات موجود در تفاسیر مذهب اهل بیت(علیهم السلام) و علمای اهل سنّت این آیات در مورد عایشه بنت ابی‌بکر و حفصه بنت عمر نازل شده است که اقدام به آزار و افشای راز پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) کردند. (طبری، 164-160/14، جزء28؛ سمرقندی، 381-378/3؛ قرطبی، 194-188/18؛ ابن ابی‌حاتم، 3362/10، ج1892؛ بیضاوی، 506-505/2؛ ثعالبی، 452-450/5)

همان طور که قبلاً هم اشاره کردیم رجس (با توجّه به معنای «یرید» که اشاره به اراده‌ی تکوینی خداوند دارد) به معنای مطلق گناه است و مقصود، اراده‌ی تشریعی خداوند نیست که همگان را در بر بگیرد و بگوییم همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) با وجود انجام گناهان باز هم مشمول آیه‌ می‌باشند بلکه با کلمه‌ی (انّما) خداوند پاکی تکوینی را منحصر در افرادی می‌داند که خود تطهیرشان را به طور مطلق اراده کرده است. هم‌چنین در سوره‌ی حجرات آیه‌ی یازدهم آمده است: «ای کسانی که ایمان آورده اید نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را استهزاء کنند، شاید آن‌ها از این‌ها بهتر باشند و نه زنانی از زنان دیگر به استهزاء یاد کنند شاید آنان از این‌ها بهتر باشند...». بر اساس اعتراف مفسّران شیعه و سنی، بخش نهی از استهزاء زنان درباره‌ی دو تن از همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) یعنی عایشه و حفصه نازل شده است که ام سلمه را به خاطر لباس یا کوتاهی پیکرش مورد استهزاء قرار دادند. اکنون با توجه به شواهد قرآنی مذکور چگونه می‌توان همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) را مشمول آیه‌ی تطهیر دانست؟ در حالی‌که عایشه در جنگ جمل پس از شکست از علی(علیه السلام) تقاضای عفو کرد و در عظمت این فاجعه همین بس که محمد بن جریر طبری می‌نویسد: «... تعداد کشته‌های جنگ جمل در اطراف شتر(عایشه) ده هزار نفر بود که نصف آن‌ها از یاران علی و نصف دیگر از یاران عایشه بودند. (طبرسی، 58/3) و ابوزید احمد بن سهل بلخی می‌گوید: «گفته می‌شود در جنگ جمل دوازده هزار نفر کشته شده‌اند و خداوند داناتر است» (بلخی، ص224) آیا بر فرد معصوم رواست که بدون دلیل نفوس انسانی را تباه کند؟

دیدگاه دوم

دیدگاه دوم درباره‌ی شأن نزول آیه‌ی تطهیر، مصداق این آیه را وجود مبارک پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم)، علی(علیه السلام)، فاطمه آن زهرا(علیها السلام)، امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) می‌داند. روایاتی که در این خصوص از علمای شیعه ذکر شده است متعدد است که در این بخش تنها به ذکر تعدادی از آن‌ها بسنده می‌کنیم و سپس به بیان این شأن نزول از دیدگاه روایات اهل سنّت می‌پردازیم تا حقّانیت این قول بر حق‌باوران روشن گردد.

روایات شیعه

1- جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید: «من در خانه‌ی ام سلمه نزد پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) بودم که خداوند این آیه «همانا خداوند اراده کرده است هرگونه پلیدی و گناه را از شما دور کند و به طور کامل پاکتان سازد» را نازل فرمود. سپس پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم)، حسن و حسین و فاطمه را فراخواند و آن‌ها را جلوی خود نشانید. سپس علی را فراخواند و او را پشت سر خود نشانید و گفت: خدایا اینان اهل بیت من هستند، از آن‌ها هرگونه پلیدی و گناه را دور کن و آن‌ها را کاملاً پاک ساز». ام سلمه گفت: «ای پیامبر خدا! من هم از آنان هستم؟ پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) فرمود: همانا تو بر خیر و نیکی هستی». (قمی، ص66)

2- ابن عباس از سعد بن ابی وقاص نقل می‌کند که گفت: «وقتی آیه‌ی تطهیر نازل شد پیامبر اکرم(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) علی، حسن، حسین و فاطمه(علیها السلام) را فراخواند و سپس گفت: «خدایا اینان اهل بیت من هستند، از آن‌ها هرگونه پلیدی و گناه را دور کن و آن‌ها را کاملاً پاک ساز.» آن‌چه از این روایات برمی‌آید این است که همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) جزء عنوان اهل‌بیت نیستند.

روایات اهل تسنّن

در روایات فراوانی که از طریق اهل سنت وارد شده است ذکر شده که پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) این پنج تن را در زیر عبا جمع کرد و فرمود: «خداوندا! این‌ها خاندان من هستند، رجس و آلودگی را از آن‌ها دور کن»، در این هنگام آیه‌ی تطهیر نازل شد. به این ترتیب هدف از جمع کردن این بزرگواران در زیر عبا آن بوده که کاملاً مشخص باشند و کس دیگری مخاطب آیه قرار نگیرد. در بعضی روایات آمده که پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) سه بار جمله‌ی فوق را تکرار نمود.(حاکم حسکانی، 31/2؛ سیوطی، 602/6)

در روایات فراوان دیگری می‌خوانیم: «بعد از نزول آیه‌ی فوق، پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) مدّت شش ماه، هنگامی که برای نماز صبح از کنار خانه‌ی فاطمه(علیها السلام) می‌گذشت، صدا می‌زد: «هنگام نماز است، ای اهل بیت، خداوند می‌خواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و شما را پاک سازد». این حدیث را حاکم حسکانی از انس بن مالک نقل کرده است.(حاکم حسکانی، 11/2) در روایت دیگری که از «ابوسعید خدری» از پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) نقل شده است می‌خوانیم:«پیامبر این برنامه را هشت یا نه ماه ادامه داد.(حاکم حسکانی، 29-28/2) حدیث فوق را ابن عباس نیز از پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) نقل کرده‌است. (سیوطی، 606/2)

نکته‌ی قابل توجّه این است که تکرار این کار در مدّت شش یا هشت یا نُه ماه برای رفع هرگونه تردیدی است که این آیه تنها در حق این گروه نازل شده است، به خصوص این‏که تنها خانه‏ای که در ورودی آن در مسجد پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) باز می‏شد (پس از آن‏که دستور فرمود درهای خانه‏ های دیگران را به سوی مسجد ببندند) در خانه‏ ی فاطمه (سلام ‏الله ‏علیها) بود و طبعاً همیشه جمعی از مردم به هنگام نماز این سخن را در آن‌جا از پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) می‏شنیدند.

با توجّه به روایات منقول از اهل تسنّن جای تعجّب است که بعضی از مفسران اصرار دارند که آیه مفهومی عام داشته و شامل همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) نیز می‏شود! و چگونه می‏شود این آیه در حق همسران پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) نازل شده باشد و در عین حال عایشه همسر پیامبر(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) چیزی در این مورد نقل نکند؟

این روایات به قدری زیاد است که بعضی محقّقین آن را متواتر می‏دانند، چنان‌که در شرح «احقاق‏الحق» بیش از 70 منبع از منابع معروف اهل سنّت گردآوری شده و نویسنده‌ی شواهدالتّنزیل که از علمای معروف اهل سنت است بیش از 130 حدیث در این زمینه نقل کرده است. (حاکم حکانی، 92- 10/2)

به ‏طور قطع روایات مذکور ما را از ذکر هرگونه دلیلی بر مدّعایمان بی‏نیاز می‏کند، در واقع وظیفه‌ی ما بیان حقایق بود و قضاوت بر عهده‌ی شما خواننده‌ی محترم است تا بیندیشید و عادلانه قضاوت کنید. با وجود این شواهد آیا مصداق آیه‌ی تطهیر کسی جز وجود مقدّس این پنج بزرگوار هست؟

درود خدا و اولیایش بر کسانی که به دور از هرگونه تعصّب و با مدد از دلایل قطعی واقعیّت را پذیرفته و بی‏پروا در راه حق گام برمی‏دارند و بندگان مطیع امر خدا و رسولش(صلی‌الله علیه‌وآله‌و‌سلم) هستند.

 فهرست منابع:

1ـ  طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، مؤسسه‌ی مطبوعات اسماعیلیان، چاپ پنجم، 1412ق.

2ـ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1363ش.

3ـ مظفر، محمد حسن، دلائل الصدق، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1377ش.

4ـ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، بیروت، دارالمعرفه، چاپ اول، 1968م.

5ـ سلطان الواعظین، شب‏های پیشاور، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1383ش.

6ـ عبدالرحمن بن محمد بن ابی حاتم رازی، تفسیرالقرآن العظیم، عن رسول‏الله والصحابه و التابعین، تحقیق اسعد محمد الطیب، بیروت، المکتبه العصریه، چاپ دوم، 1999م.

7ـ دمشقی، اسماعیل بن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، 1987م.

8ـ سیوطی، جلال الدین، الدارالمنشور فی تفسیر المأثور، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، 1993م.

9ـ واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، قم، انتشارات شریف رضی، 1368ش.

10ـ قرطبی، محمدبن احمد، الجامع الاحکام القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1985م.

11ـ طبرسی، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل آیه القرآن، بیروت، دارالفکر، 1988م.

12- عاملی، جعفر مرتضی، اهل البیت فی آیه التطهیر، مترجم محمد سپهری، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، 1379ش.

13- ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، تحقیق علی محمد البحاری، بیروت، دارالفکر، 1963م.

14- التستری، محمد تقی، قاموس الرجال، تهران، مرکز نشر الکتاب، 1384ق.

15- شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق و تصحیح احمد حبیب قیصر العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‏تا.

16- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، الجامعه الدرر اخبار الائمه الاطهار(علیهم‏السّلام)، بیروت، مؤسسه الولایه، چاپ دوم، 1983م.

17- علامه امینی، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1366ش.

18- نیشابوری، حاکم ابو عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دارالمعرفه، بی‏تا.

19- قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، سجل عظیم للاحادیث النبویه فی مناقب الامام علی و اهل بیت(علیهم‏السّلام)، تصحیح و تعلیق علاءالدین الاعلمی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1997م.

20- نسائی، احمد بن شعیب، خصایص امیرالمؤمنین(علیه‏السّلام)، تحققیق محمد کاظم المحمودی، قم، مجمع احیاء الثقامه الاسلامیه، چاپ اول، 1419ق.

21- شیبانی، عمروبن ابی عاصم، کتاب السنّه، تحقیق محمد ناصر الالبانی، بیروت، المکتب الاسلامی، چاپ سوم، 1993م.

22- سمرقندی، نصربن محمد، تفسیر السمرقندی(بحرالعلوم)، تحقیق علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول،1993م.

23- بیضاوی، عبدالله محمد، تفسیر البیضاوی(انوار التنزیل و اسرار التأویل)، بیروت، دارالکتاب العلمیه، چاپ اول، 1988م.

24- ثعالبی، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر ثعالبی(الجواهر الاحسان فی تفسیر القرآن)، تحقیق علی محمد المعوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1997م.

25- بلخی، ابو زید احمد بن سهل، البداء و التاریخ، تحقیق خلیل عمران المنصور، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1997م.

26- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، 1988م.

27- معتزلی، ابن ابی الحدید، شرح نهج‏البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1967م.

28- خزاز قمی، علی بن محمد بن علی، کفایه الاثر فی النص علی الائمه الاثنی عشر، تحقیق عبداللطیف حسینی، قم، انتشارات بیدار، 1401ق.

29- حاکم حکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفصیل، تحقیق محمد باقر المحمودی، بیروت، مؤسسه الاعلی للمطبوعات، چاپ اول، 1972م. 

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 18


تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (1791)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort