در نظام تربیتی اسلام تأکید شده که کودک از آغاز بر اساس حیا و عفّت پرورش یابد و حتّی نسبت به نگاه به اندام کودک ممیّز و نگاه کودک ممیّز به دیگران محدودیتهایی در نظر گرفته شده است.
سیری در اصول کلّی حاکم بر تربیت جنسی از دیدگاه اسلام/زهرا طهرانیان
امروزه بسیاری از متولّیان امور تعلیم و تربیت معتقدند که لازم است تربیت جنسی در مورد کودکان و نوجوانان تحقّق پیدا کند؛ امّا در اینباره که چه کسانی تعلیم دهنده باشند و چه محتوایی را آموزش دهند، اختلافات زیادی وجود دارد. اصولاً تربیت جنسی از دیدگاه اسلام عبارت است از این که فرد در دورههای رشد به گونهای پرورده شود که با جنسیت خود یعنی نقش مذکّر و مؤنّث آشنا شود و به آن افتخار کند و آداب اجتماعی و دینی در ارتباط با خود و دیگران را بیاموزد و به تدریج آمادگی برای ازدواج و تعاملات اجتماعی پیدا کند و به گونهای توانمند شود که عواطف و فعّالیتهای جنسی خود را در جهت قرب خدا به کار گیرد. لذا برای تربیت جنسی باید به اصالتهای اسلامی بازگشت. زیرا خالق حکیم بر کلّیهی زوایای پیدا و نهان وجود انسان علم دارد؛ از این رو غنای مبانی تربیتی این آیین ربّانی را نباید مورد غفلت قرار داد. در این راستا در ذیل اجمالاً اشاراتی به اصول حاکم بر این نوع تربیت میشود.
1. نظام تعلیم و تربیت در دیدگاه مسلمانان مبتنی بر آموزههای روان شناختی ربّانی است. در مقولهی تربیت دینی نیز یک بینش کلّی بر همهی رفتارها و بایدها و نبایدهای آموزشی و تربیتی حاکم است، به گونهای که بین آنها نوعی ارتباط، انسجام، نظم و هماهنگی ایجاد میکند. در این نظام تربیتی مربّی و متربّی در پرداختن به آن مکلّف و مأجورند (مطهّری،1390، ص30-26).
2. تربیت جنسی نیز از نگاه اسلام به عنوان جزئی از کلّ نظام تعلیم و تربیت مورد توجّه میباشد؛ زیرا اسلام به همهی نیازها و زمینههای رشد شخصی و شخصیتی انسان به ویژه کودکان از زمانی که ممیّز میشوند، عنایت دارد تا زمینهی پرورش انسان صالح فراهم گردد. در این فرآیند، مربّی مسلمان با توجّه به آموزههای اسلام پیوسته در تلاش است تا به رفتار جنسی نیز رنگ عبادی دهد؛ امّا باید دقّت داشت این نوع تربیت از دشوارترین و حسّاسترین انواع تربیتهاست و اندک اشتباه و غفلتی در اینباره ممکن است برای کودکان عواقب جبران ناپذیری را ایجاد کند (زندوانیان، 1389، ش25، ص66).
3. فقدان یک نظام تربیتی مبتنی بر مبانی وحیانی و وجود دیدگاه صرفاً مادّی و فیزیولوژیک به تربیت جنسی و غفلت از هنجارهای روانی- معنوی- اخلاقی و اجتماعی انسان، باعث میشود بشر مدرن در بحرانهای خطرناک بیبند و باری اخلاقی، شهوت پرستی، بروز امیال کاذب بین دختران و پسران، بلوغ زودرس، افزایش آشفتگیهای روحی و روانی (نانسیلی، 1389، ص95-94)، افزایش رفتارهای پرخطر، ازدیاد پورنوگرافی، سقط جنین، ایدز و... قرار گیرد (ساموئل، worldnetdaily، ش17، ص43).
4. اوّلین مصداق جامعه پذیر کردن فرزندان، خانواده است. از اینرو بهترین مربّیان در تربیت جنسی کودکان از دیدگاه اسلام و حتّی بعضی روشنفکران غربی(دافنه، 1390، ص139) والدین هستند؛[1] مسائل جنسی نیز به گونهای است که در حالت طبیعی انسانها در تعلیم آن مأخوذ به حیا هستند و این حیاورزی به خودی خود مطلوب است[2] و طبیعی است که یکی از عوامل حفظ حیای مثبت، شخصی کردن و خصوصی کردن فضا، محتوا و مخاطب در تربیت جنسی میباشد که این امر در حیطهی خانواده و توسّط پدر و مادر فراهم میشود.
5. والدین در تربیت جنسی اسلامی، فرزندان را با هنجارهای شرعی آشنا میکنند تا راه پاکدامنی و برخورد مشروع و معقول با این نیاز طبیعی را نشان دهند. در فرآیند این تربیت باید هم از آموزشهای نظری بهره برد و هم عملی. به طور مثال توصیه شده از آغاز بخش دوم کودکی بستر خواب کودکان از هم جدا شود[3] و اذن ورود به اتاق والدین به رسمیت شمرده شود.(ر.ک: نور/58) همچنین خود والدین نیز از هر گونه رفتار محرّک که مخلّ شخصیت اخلاقی و جنسی کودک باشد پرهیز نمایند و کودک را نیز از رفتاری که به تحریک احساس جنسی بینجامد، باز دارند.
همچنین آموزش عملی طهارت، غسل، استبراء و احکام نگاه به نامحرم و حتّی آموزش ارتباط با محارم(رک. مجلسی،ج104،ص38) ، عادت ماهانه و... از دیگر هنجارهای شرعی برای نونهالان در بخش دوم کودکی است که باید به تدریج بستر آموزش آن فراهم شود.
6. در نظام تربیتی اسلام تأکید شده که کودک از آغاز بر اساس حیا و عفّت پرورش یابد و حتّی نسبت به نگاه به اندام کودک ممیّز و نگاه کودک ممیّز به دیگران محدودیتهایی در نظر گرفته شده است.[4] این در حالی است که برخی نهادهای غربی با نگاه تند و افراطی تا آن جا پیش رفتهاند که آموزش جنسی در مدارس را ترویج میکنند و حتّی به طور مثال معتقدند والدین در مقابل فرزندان نیز برهنه باشند و توصیههایی از این دست را در پرورش کودک لازم میشمارند و به تبع بعضی روشنفکران ایرانی نیز که دچار دگردیسی در هنجارهای دینی و بومی شدهاند بر این رویه در کشور دامن میزنند (فقیهی، 1391، ص128). غافل از آن که به اذعان منتقدان روان شناس غربی این روش در نظام آموزشی مدارس آنان با شکستهای جبران ناپذیر مواجه شده است (تونی، نشریهی حورا، ش17، ص37).
7. پاسخ به سؤالات کودکان توسّط والدین در مورد شناسایی حقایق وجودی پیکر خویش و یا دیگران باید همانند روش قرآن کریم(ر.ک: مائده/6، یوسف/23، نور/ 58، نساء/21، بقره/187، نساء/23) با پاسداشت آداب و اخلاق باشد. ضمن این که باید به پرسشهای کودک، پاسخ درست و منطقی داد و به اندازهی سنّ و عقل و درک کودکان با آنها مواجه شد و از توضیحات اضافی پرهیز نمود؛ ولی در عین حال از کنایه و مجاز هم در پاسخ کمک گرفت و هرگز نباید با پاسخهای بیشرمانه (یا فیلم و عکس و... ) حیا را در کودکان از بین برد؛ زیرا روان شناسان معتقدند شرم و حیا خصلتی پسندیده در وجود انسان است که مهارت خویشتن داری را به طور شایستهای را در انسان بالا میبرند (حافظ، 1390، ص279)؛ زیرا اساس عفّت و پاکدامنی، حیاست[5] و این خصلت را باید در کودکان تقویت کرد. زیرا طرح مباحث جنسی بدون پرده پوشی، خود از عوامل تحریک زاست که منجر به ضربات جبران ناپذیر و بلوغ زودرس و بعضاً رفتارهای پر خطر و به دنبالش اُفت تحصیل و غیره در نوجوانان میشود.
8. آموزش گام به گام و تدریجی در تربیت جنسی اصل دیگری است که در نظام اسلام به آن توجّه شده است. این نوع تربیت از دیدگاه اسلام مستمر است و تا پایان عمر به درازا میکشد؛ لذا بعد از خانواده مدرسه، رسانهها و اجتماع باید آن را تقویت و پشتیبانی نمایند. البته اگر تصدّیگری خانواده به علّت عدم آگاهی در این نوع تربیتها ممکن نباشد باید مسئولان فرهنگی و مشاوران جامعه با مطالعه و تدبیر و با رعایت اصول حاکم بر این دست آموزشها به سمت واجد شرایط کردن والدین پیش بروند.
9. ویژگیهای رفتار جنسی در افراد گوناگون متفاوت است و کمتر میتوان در این عرصه، نسخههای عام و پیامهای یکنواخت را به مخاطبان عام در یک دوره یا گروه سنّی یا یک گروه، آموزش داد؛ زیرا به طور مثال زمانی که بعضی نوجوانان آمادگی پذیرش این آموزشها را دارند، عدّهای هنوز در دنیای کودکی به سر میبرند؛ لذا شناخت مخاطب و روحیات و خصوصی کردن این آموزشها بسیار حائز اهمیّت است؛ زیرا دورهی نوجوانی، دورهی شور و هیجان همراه با شیطنتها و غفلتهاست و جدّیترین مقولات آموزشی در مدارس و محیطهای عمومی از مواجههی طنز گونه برای این طیف برخوردار است که شخصیکردن فضا در آگاهی دادن در امور جنسی نتیجهی مطلوبی را به همراه خواهد داشت و اصل حیا و شرم نیز آسیب نخواهد دید. (البته رعایت خصوصی کردن فضا در مورد این آموزشها به زوجهای جوان نیز بسیار مهم است که متأسّفانه در دوران اخیر با حجم زیادی از دورههای آموزشی عمومی با محتوای جنسی مواجه هستیم که آثار ناگوار در تخریب تقوای جنسی و بحران خانواده در دراز مدّت خواهد داشت). ضمن این که در آموزههای عملی پیشوایان اسلام این رویه قابل دستیابی است به عنوان نمونه در منابع آمده است که «روزی علی بن جعفر با برادرشان امام موسی کاظم(ع) بودند و میخواستند مطلبی در امور زناشویی بیان کنند. در آن هنگام پسری هم همراه آنان بود، امام پیش از گفتگو از آن پسر میخواهند کمی جلوتر حرکت کند؛ زیرا سخن خصوصی دارند» (مجلسی، ج103، ح23، ص273). این سیرهی تربیتی اهل بیت(ع) نیز نشان از رعایت حریم در این نوع از آموزشهاست.
10. پرورش روحیهی حمّیت و غیرت ورزی که از فضیلتهای اخلاقی است باعث میشود دختران و پسران[6] از بسیاری از رفتارهای نابهنجار جنسی پرهیز کنند. البته برای پرورش غیرت در نوجوانان باید از همان روشهای پرورش حیا و عفّت بهره جست و با ارائهی الگوهای مناسب به ویژه در خانواده این روحیه را تقویت کرد.
11. تقویت اراده و عزّت نفس نیز از نیازهای روحی کودکان و نوجوانان است(ملانی، 1388، ص19) که به طور غیر مستقیم در خویشتن داری و عفاف گرایی و تربیت جنسی مؤثّر است؛ زیرا کسی که از عزّت کافی برخوردار است با غنای روحی بالا برای خویش ارزش قائل است و حاضر نیست تن به ذلّت گناه و رفتارهای پرخطر یا انحراف جنسی بدهد.(ر.ک: خاموشی (طاهایی)، 1389، ص247)
12. از دیگر اصول حاکم در تربیت جنسی فرزندان، ایجاد فضای سالم و ارزشی در محیط خانواده و زدودن عوامل بدآموز و انحراف زا از فضای زندگی افراد خانواده است. زیرا اگر فضا و محیط خانه، سالم و به دور از عوامل محرّک باشد فرزندان عفیف، غیور، پاکدامن و خویشتن دار بار میآیند و غریزهی آنان مسیر طبیعی خود را طی میکند و تا به هنگام ازدواج، سالم میماند.
شایان ذکر است تعالیم روح بخش اسلام به همهی جوانب زندگی بشر پرداخته و اگر شاخصهی شرم و حیا را در آموزههای جنسی اصل قرار داده از آن طرف نسبت به این نیاز طبیعی بیتفاوت نبوده و راهکارهای مناسب برای مدیریت رفتاری این نیاز ارائه شده است؛ امّا باید دقّت کرد موفّقیت یک نسل در تربیت صحیح سبب میشود زنجیرهای صحیح در نسلهای بعدی پدید آید. تربیت جنسی که شاخهای مهم از تربیت است نیز به همین گونه است و یک سیر از مفعول به فاعل (فرزندانی که خود والد میشوند) را طی میکند (زندوانیان،1389، ش25، ص96). لذا با دقّت و هوشیاری باید در این زمینه ورود پیدا کرد.
در آخر باید اذعان کرد که مطالب فوق، چکیدهای از دریای بیکران آموزه های اسلامی در بحث تربیت میباشد که به عنوان کلید تحقیق و جستجو به مخاطبان ارائه شده است؛ چراکه ورود به این عرصه، مستلزم مطالعات عمیق کارشناسی در زمینههای گوناگون است تا بتوان به ارتقای سطح سلامت و تحقّق اهداف عالی تعلیم و تربیت اسلامی جامهی عمل پوشید.
پی نوشت:
[1] . «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً»(تحریم/6) «حَقُّ الوَلَدِ علَى الوالِدِ أن يُحَسِّنَ أدَبَهُ» (مستدرک الوسائل، ج2).
[2] . «إنَّ لِكُلِّ دينٍ خُلقاً و خُلقُ الاِسلامِ اَلحَياءُ» (منتخب میزان الحکمه، ص170)
[3] . «اذا بَلغَ اَولادکم سَبع سِنینَ ففرقوا بینَ فرشهم....» (کنز العمال، ج16، ص441 و وسائل الشیعه، ج21، ص461؛ من لا یحضره الفقیه، ج3، ص436).
[4] . پیامبر(ص): «غلّظ عَورته فانَّ حُرمَه الصَغیرِ کَحُرمَه الکَبیر و لا ینظر اللهُ اِلی کاشفِ عوره» (مستدرک علی الصحیحین، ج3، ص257).
[5] . امام علی(ع): حیا مانع زشتکاری است. (میزان الحکمه، ص170).
[6] . قال رسول الله(ص): «اَلغَيرَةُ مِنَ الايمانِ وَالمِذاءُ مِنَ الجفاء» (بحار الانوار، ج103، ص25).
منابع
1. بازارت، ملانی، عزّت نفس سالم، مترجم: الهام آرام نیا، تهران، چاپ سوم، نشر پیکان، 1388.
2. بلومن فلد، ساموئل، آموزش جنسی و ویرانی اخلاق در آمریکا، ترجمهی مریم رفیعی، سایت worldnetdaily، نشریهی حورا، ش17.
3. ثابت، حافظ، تربیت جنسی در اسلام، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، چاپ پنجم، 1390.
4. تونی، کالینز، دامهای آموزش جنسی در آمریکا، سایت: FreerePublic.com نشریهی حورا، ش17.
5. زندوانیان احمد، ابعاد مراحل تربیت جنسی دختران و زنان از نظر اسلام، نشریهی بانوان شیعه ش25 ،1389.
6.خاموشی (طاهایی)، رهنمودهای تربیت دینی، مشهد، به نشر، 1389.
7. دموس، نانسی لی، دروغ هایی که زنان باور میکنند، ترجمهی پریسا پور علمداری، قم، دفتر نشر معارف، 1389.
8. دِمارنف، دافنه، غریزهی مادری، ترجمهی آزاده وجدانی، قم، دفتر نشر معارف، چاپ دوم، 1390.
9. فقیهی، علی نقی، تربیت جنسی، قم، دارالحدیث، 1391.
10. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دارالاحیاء تراث العربی، 1403.
11. مطهّری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، انتشارات صدرا،1390.
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 34