دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
شنبه, 01 اردیبهشت,1403

بازخوانی عاشورا در دفاع مقدّس


بازخوانی عاشورا در دفاع مقدّس

رؤیا حسینی

مروري بر تاريخ هشت سال دفاع مقدّس و بررسي، عوامل تحميل جنگ بر ايران اسلامي و اهداف اين تهاجم توسّط دشمن، وقايعي كه در طول جنگ در داخل و خارج اتفاق افتاده مقاومت و ايثارگري هايي كه در اين زمان توسّط رزمندگان اسلام در جبهه و مردم غيور ايران اسلامي در پشت جبهه صورت گرفت، رفتار و منش و ديدگاه اعتقادي، سياسي سپاه اسلام و... يك نكته را به ذهن متبادر مي كند و آن اين است كه: دفاع مقدّس شباهت هاي انكار ناپذيري به عاشورا دارد، امروز مردان و زنانی كه اگر چه قرن ها فاصله زماني با محرم سال 60 هجري قمري دارند و در دنيايي كه به شدت درگير مدرنيسم است، زندگي مي كنند؛ امّا تابع همان فرهنگ عاشورایی هستند و عهد بسته اند ادامه دهنده ی راه سرخ اباعبدالله (عليه السّلام) باشند. در عمل كرد رزمندگان در جنگ تحميلي و هم چنين در خاطرات، نامه ها و وصيّت نامه هاي به جامانده از شهيدان كه در آن تأكيد بر لزوم پیروی از فرزند حسين (عليه السّلام)، امام خميني (ره) دارند و از ترغيب همسران و مادران براي شركت فرزندانشان در جبهه كه زينب (سلام الله عليها) را الگوي خود  مي دانند، اين باور و عهد را مي توان دريافت.

دفاع مقدّس و عاشورا موارد مشابه فراواني دارند که در يك نگاه اجمالي مي توان پاره ايي از اين وجوه تشابه را چنین برشمرد:

 

1- عاشورا عرصه ی نبردي تحميلي بود و دفاع مقدّس نيز

امام حسين (عليه السّلام) در دو راهي انتخابي قرار مي گيرد كه يا بايد دست بيعت با يزيد بدهد و شاهد از بين رفتن اصل اسلام باشد و به آن كه از اسلام پوسته ايي باقي بماند راضی شود و يا اين كه مرگ با عزّت را ترجيح دهد؛ اگر چه به قيمت سختي ها و مرارت هاي فراوان و اسارت زنان و كودكانش باشد و مسلّم است كه امام نمي تواند در برابر از بين رفتن اسلام، سكوت اختيار كند.

 اين دو راهي انتخاب در نامه ی ابن زياد به اباعبدالله (عليه السّلام) كاملاً مشخص است:

«امّا بعد، من از ورود شما به سرزمين كربلا مطلّع گرديدم و امير مؤمنان يزيد بن معاويه به من دستور داده است كه سر به بالين راحت نگذارم و شكم از غذا سير ننمايم تا تو را به قتل برسانم يا اين كه به فرمان من و به حكومت يزيد گردن بگذاري».1

 امام حسين(علیه السّلام) در سخنان خود در روز عاشورا به اين نكته اشاره نموده، مي فرمايد:

«آگاه باشيد كه اين فرومايه فرزند فرو مايه مرا در بين دو راهي شمشير و مذّلت قرار داده است و هيهات كه ما زير بار ذلت برويم...». 2

 

دفاع مقدّس، جنگي بود كه تحميل شد.

شروع جنگ در 31 شهريور ماه 1359نيز با همين روحيه ی جنگ طلبي از سوي دشمن شكل گرفت؛ نظام هاي استكباري براي آن كه فشار مضاعفي را بر انقلاب  نوپاي اسلامي وارد نمايند، راه حلّ نظامي را برگزيدند.

«آمريكا و متّحدانش به اين فكر افتادند كه ايجاد يك غائله ی مرزي با توجّه به اوضاع سياسي داخلی و ناتوانی نيروهاي مسلّح ايران مي تواند هدف آنان را تحقّق بخشد. از اين جهت طرح حمله ی نظامي به ايران، در دستور كار متخصّصان و كارشناسان سياسي و نظامي آمريكا قرار گرفت. يكي از مقامات كاخ سفيد در اين باره اظهار داشت:

آمريكا به بررسي عمليات احتمالي نظامي از قبيل محاصره ی دريايي و هوايي و جنگ در بيابان پرداخته است.3

تصميم نظام استكباري توسّط صدام حسين، رئيس جمهور وقت عراق، عملي مي شود و حمله ی نظامي در تاريخ 31/6/59 رسماً آغاز مي شود و ايران به قصد دفاع وارد جنگ مي گردد.

صدام حسين24ساعت پس از آغاز جنگ ايران و عراق طيّ مصاحبه اي كه در نشريه ی شرق الاوسط چاپ شد، گفت:

«نيروي هوايي پيروز ما، پايگاه هاي مجوس! را بمباران كرد و خسارات سنگيني را به آن ها وارد كرد. در دريا نيروهاي جسور ما در برابر نيروي دريايي دشمن پايداري كردند و در خشكي نيروهاي دلاور ما به سوي اهداف از پيش تعيين شده پيشروي كردند».4

و به راستي در هر عصري كاخ  اموي و آل ابوسفيان برپاست، اگر چه از سبز به سفيد تغيير رنگ داده باشد و البتّه هستند، عمر سعد هايي كه فرمان آنان را به واسطه ی جاه طلبي شان لبّيك گويند.

پاسخي كه ياران آخرالزّماني حسين (عليه السّلام) به رهبري امام خميني به اين جنگ مي دهند، مقاومت و ايستادگي با تكیه به خداوند متعال است، همان درسي كه از اباعبدالله (عليه السّلام) گرفتند.

«امام خميني طي سخناني عنصر ايمان و توكّل به خدا را بزرگترين پايه ی قدرت و توانايي دانسته و قدرت دشمن را در مقابل آن ناچيز شمردند».

«من از ملّت بزرگ ايران خواهانم كه در هر مسأله اي كه پيش مي آيد، قوي باشند ، قدرتمند  باشند ، متّكی به خداي تبارك و تعالي باشند و از هيچ چيز باك نداشته باشند». 5

«هر چه فرياد داريد بر سر آمريكا بكشيد، هرچه تظاهرات داريد بر ضدّ آمريكا كنيد، خودتان را مجّهز كنيد و تعليمات نظامي پيدا كنيد و به دوستان تعليم دهيد». 6

 

2-هدف دشمن  نابودي اسلام ناب است هم در عاشورا و هم در دفاع مقدّس

يزيد اگرچه به عنوان خليفه ی مسلمين بر تخت و سرير كاخ سبز دمشق تكيه كرده، امّا اين جايگاه تنها براي اعمال قدرت و گسترش فرهنگ اموي براي او كارآيي دارد و در غير اين صورت يزيد هوس باز را چه به مملكت داري؟ او در اين مقام به راحتي مي تواند تيشه به ريشه ی اسلام بزند و انتقام اجدادش را از فرزندان محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بگيرد، اين حقيقتي تلخ است كه در يكي از اشعار او كه خطاب به يكي از معشوقه هايش سروده به آن اعتراف نموده است.

«اي عليّه! نزد من بيا و شراب بده و نغمه بخوان؛ زيرا من مناجات را دوست نمي دارم. اي عليّه! داستان جدّم ابوسفيان را كه بلند منزلت بود براي من بخوان؛ آن هنگام كه براي جنگ با مسلمين به احد رفته بود... اي عليّه! بيا نزد من و به من خمر بنوشان؛ خمري كه از انگورهاي شام به دست آمده باشد. اي عليّه! هنگامي كه به گذشته نگاه مي كنيم مي بينيم نوشيدن شراب پي در پي حلال بوده است. اي عليّه! پس از مرگم شوهر اختيار كن و آرزوي ملاقات مرا در قيامت در دل مدار، زيرا آن چه كه در باره ي قيامت و رستاخيز گفته اند سخنان تاريك و باطلي است كه براي دل، فراموشي مي آورد. من بايد به زيارت محمّد بروم در حالي كه خمر نوشيده باشم، خمري كه استخوان هاي مرا سيراب كرده باشد». 7

صدّام اگر چه به سركردگي آمريكا به نام يك كشور مسلمان، وارد جنگ با ايران شد، امّا نه او، و نه اربابانش، هدفي جز سرنگوني و نابودي نظام اسلامي و از بين بردن اسلام ناب نداشتند.

اين حقيقتي است كه آنان در مصاحبه هاي خود به آن اعتراف مي كنند.

طه ياسين رمضان، معاون نخست وزير عراق در مصاحبه اي گفت:

«ما بر اين نكته تأكيد مي كنيم كه جنگ به پايان نخواهد رسيد مگر اين كه رژيم حاكم بر ايران به كلّي از بين برود». 8

جف مك كانل، مفسّر معروف آمريكايي در مجلّه ی «كانتراسپاي» مي نويسد:

«شايد بتوان گفت كه جنگ عليه ايران، هدفش سرنگوني دولت ايران است... مقصد اصلي عراق از نبردهاي سنگين كه در سراسر خوزستان و كردستان اعمال كرد مستأصل كردن رژيم ايران و در نهايت سقوط جمهوري اسلامي ايران بود». 9

 

3- جنگ تبليغاتي و رواني در عاشورا و دفاع مقدّس 

مقاتل وقتي خطبه هاي امام حسين (عليه السّلام) را نقل مي كنند به اين نكته نيز اشاره دارند كه سپاه كوفه براي آن كه صداي امام به گوش افراد نرسد و بر دل آنان تأثير نكند، هلهله سر مي دادند. هم چنين وقتي احوال كاروان اسيران كربلا را بيان مي كند از تبليغات سوء دشمن مبني بر خارجي خواندن و شورشي خواندن اهل بيت امام حسين (عليه السّلام)، ياد مي كند و... .

ايادي يزيد به قصد محو نمودن صداي حق جنجال راه مي انداختند و به دروغ و تهمت و پخش شايعات كذب متوسّل مي شدند و تمام سعي شان اين بود كه حقيقت را وارونه جلوه دهند.

اين سياست سياه را نيز استكبار جهاني در مقابله با نظام اسلامي در طول سال هاي دفاع مقدّس و بعد از آن، در پيش گرفت، شارلاتانيزم مطبوعاتي كه توسّط نشريات و رسانه هاي صهيونيستي اعمال شد، سانسور شديد خبري اخبار مربوط به ايران و پخش شايعات و تخريب رهبران جامعه، به وسیله ی راديو هاي بيگانه، به خدمت در آوردن هنر سينما در راستاي اهداف شوم آمريكا و اسرائيل، كه در رأس آن، مجموعه ی سينمايي هاليود قرار دارد، و ساخت فيلم هايي كه  از ايران و اسلام چهره ايي خشن و منفور و دور از تمدّن ارائه مي دهد، همه در اين راستا صورت گرفت. از اين دسته فيلم ها که مي توان از فيلم های «بدون دخترم هرگز»، «شمشير اسلام» ، و فيلم هاي طنزي كه توسّط ضد انقلاب در خارج از ايران ساخته می شد نام برد. در اين فيلم ها ايرانيان به خرافه پرستي و عقب ماندگي متهّم شده، مقدّساتشان به تمسخر گرفته می شد.10

وارونه جلوه دادن حقايق نيز از ديگر ترفندهاي دشمنان است كه هم در عاشورا و هم در دفاع مقدّس وجود داشته است. اين تبديل به حدّي بود كه، گروهي از مردم كوفه تحت تأثير تبليغات مسموم دست اندركاران بني اميّه قرار گرفته و چنين تفهيم شدند كه جنگ با حسين (عليه السّلام) به عنوان حمايت از خليفه ی شرعي و قانوني (يزيد) مي باشد و چون حسين بن علي (عليه السّلام) برخلاف مصالح مسلمين و بر ضدّ خليفه ی آنان قيام كرده است، مبارزه با وي بر هر مسلماني واجب است. 11

در دفاع مقدّس نيز همين شيوه به كار گرفته شد. صدام به نوعي در اوایل جنگ در سخنراني ها و مصاحبه هايش حق به جانب صحبت مي كرد كه افكار عمومي  جهان عرب تا قبل از حمله ی عراق به كويت، به عمق پستی  او پي نبرده بود. چه اين كه صدام خود را نماينده ی جهان عرب معرّفي مي كرد و اعراب به خاطر حسّ ناسيوناليستي از او حمايت كردند.

وي در سخنراني راديويي خود در 28 سپتامبر 1980 گفت:

«اين جنگ تنها براي ما نيست. بلكه بيشتر براي تمام اعراب و هم چنين عربي بودن خليج (صدام اسم فارس را از خليج حذف نمود) است. عراق از طرف ملّت عرب و شهروندان خليج، مي رزمد». 12

رسانه هاي وابسته به صهيونيزم و استكبار جهاني، سعي داشتند صدام را به نوعي خليفه ی مسلمانان اعلام كنند. در اين باره روزنامه ی انگليسي «آبزرور» در 20 ژوئن 1980 در يك اگهي دو صفحه اي از دولت عراق مي نويسد:

«عراق بار ديگر تخته ی پرشي براي تمدّن جديد در خاورميانه شده است؛ با رهبري مانند صدام حسين و ثروت سرشار نفت و مردمي قوي مانند عراقي ها، او (صدام) شكوه گذشته ی خود را دوباره احيا خواهد كرد و نام صدام هم رديف حمورابي، منصور و هارون الرشيد در تاريخ ثبت خواهد شد». 13

 

4- تحريم در عاشورا و دفاع مقدّس

تحريم و قطع آب بر روي سپاه حسين (عليه السّلام) و جلوگيري از آب رساني حتّي برای كودكان و زنان، كه ابوالفضل العبّاس را به سقّايي معرّفي مي كند و حماسه ی زيباي علمدار با وفا را رقم مي زند، در همه ی مقاتل ذكر شده است. تحريم آب، ضروري ترين مايه ی حيات انساني، خبر از نهايت خباثت و بي رحمي دشمن مي دهد؛ و اين خباثت بار ديگر در دفاع مقدّس تكرار شد. ايران به تحريم ضروري ترين كالاهاي غذايي، اقتصادي و نظامي تهديد شد:

«درخواست امريكا از كشورهاي عضو بازار مشترك اروپا مبني بر تحريم اقتصادي ايران مورد موافقت كشورهاي اروپايي قرار گرفت. 14

و اين امر تنگناهاي بسياري را براي نظام اسلامي به وجود آورد، امّا با اين حال مردم تصميم گرفتند تا نهايت صرفه جويي را رعايت كنند، همسر شهيد مهاجر مي گويد: زماني كه تحريم اقتصادي كشورمان از جانب آمريكا ، اعلام شد، تصميم گرفتيم هر دوشنبه و پنج شنبه را روزه بگيريم  و موّاد غذايي را براي كمك به جبهه بفرستيم. 15

اين روحيه ی مقاومت و ايستادگي در بين زنان و مردان جامعه اسلامي ديده مي شد، كه با تأسي به امام حسين(عليه السّلام) و درس گرفتن از ايشان در عاشوراي قرن بيستم سختي ها را به جان خريدند، در مقابل سپاه كفر پايداري نمودند، امّا حاضر نشدند با استكبار كنار بيايند.

 

5- ويژگي ها ي سپاه حق  در عاشورا و دفاع مقدّس

الف- حضور افرادی از ردّه های سنّی در سپاه اسلام

در بين افراد سپاه امام حسين (عليه السّلام)، از نوجوان يازده ساله، به نام عمربن جناده و سيزده ساله، قاسم بن الحسن، نام برده شده و از علي اكبر و ديگر جوانان بني هاشم و از پيرمردي به نام حبيب بن مظاهر كه قريب به هشتاد سال از عمرش مي گذشت.

سال هاي دفاع مقدّس نيز عرصه ی حضور مؤثّر و فعّال همه ی مقاطع سنّي در جبهه بود. در بين رزمندگان، سيزده ساله هايي چون حسین فهمیده حضور داشتند كه با عشق به حسين (عليه السّلام) و بي هيچ هراسي از مرگ، به جبهه اعزام مي شدند و در كنارشان پيرمرداني با محاسن سفيد و گاه پشت خميده زينت بخش  سنگرها بودند؛ چون عارف بزرگ آيت الله ميرزا جواد آقا تهراني كه قريب به نود و چند سال از سنّ شريفش مي گذشت و با اين وجود حضور در جبهه و در كنار رزمندگان اسلام بودن را توفيقي براي خود مي دانست؛ هم چنين حضور پر بركت سرداران جواني كه بيست و چند سال بيشتر از سنّ شريفشان نمي گذشت، امّا در اوج خلوص و با تدبير و خلاقيّت منحصر به فرد، لشكر و تيپ را هدايت مي كردند و... ياد آور اصحاب امام حسين (عليه السّلام) بودند.

 

ب- حاكم بودن معنويت در سپاه اسلام در عاشورا و دفاع مقدّس

عاشورا عرصه ی عمل به اعتقادات و دفاع از عقايد بود و در واقع جهاد در راه عقيده و البتّه اين جهاد صورت نمي پذيرد و قربت الي الله نمي تواند باشد، مگر آن كه افراد سپاه و مؤمنيني كه در جبهه ی حق حضور دارند ، مقيّد به رعايت حدود الهي باشند. در اين صورت موج معنويت، سپاه حق را در بر خواهد گرفت، و آنان شاهد بركات فراوان ايمان و اخلاصشان خواهند بود.

اهميّت دادن به واجبات، تقيّد به انجام مستحبّات و رعايت حدود و قوانين الهي، جلوه هاي زيبايي را در عاشورا و دفاع مقدّس به يادگار باقي گذاشت.

مهلت گرفتن ابا عبدالله(علیه السّلام) براي گذران شب عاشورا به نماز و عبادت و علاقه ی آن حضرت به نماز، الگويي براي رزمندگان است و آنان نسبت به عبادات همين قدر مقيّد و علاقه مند هستند، و ويژگي است  كه رزمندگان اسلام را از سپاه باطل متمايز مي كند.

سال هاي دفاع مقدّس بهترين مستندات را از معنويت در جبهه هاي غرب و جنوب، براي نسل هاي آينده به يادگار باقي گذاشته است. دست نوشته ها، مناجات ها، و خاطرات شهيدان از اين قبيل است و ترديدي نيست كه اين روح معنوي وامدار درسي است كه مردان و زنان عاشورايي از اباعبدالله الحسين (عليه السّلام) گرفته اند؛ بررسي بيشتر اين مقوله در بخش اعتقادات و عرفان در عاشورا و دفاع مقدّس خواهد آمد.

 

ج- روابط عاطفي بين ياران ابا عبدالله (عليه السّلام) در عاشورا و دفاع مقدّس

حادثه ی عاشورا داراي ابعاد فراواني است، از يك نگاه اوج مظلوميت، غربت و در عين حال مقاومت است. از منظري جنايت حكومت اموي است براي از بين بردن اسلام و از سوي ديگر بحري است عميق از معرفت الله و عشق پروردگار و از بعدي نيز، حكايت انسان هايي است كه در عين حماسي بودن و دلاوري در نبرد، از روحي لطيف و قلبي رقيق برخوردارند كه از هيچ گونه فداكاري در حمايت از يكديگر دريغ نمي كنند و در سخت ترين شرایط هرگز دست از لطف و مهرباني  نمي كشند.

روح وحدت و اتّحاد حول محور حسين (عليه السّلام) و پيوستگي آنان به يكديگر در مقابل سپاه كوفه، سپاهي كوچك امّا غير قابل نفوذ را ايجاد نمود. در اين سپاه وحدت و يكپارچگي بين همه افراد، از «جون» غلام ابوذر گرفته تا حبيب بن مظاهر و... ديده مي شود. هم چنين اين ارتباط عاطفي بين امام و اصحاب نيز برقرار است. مقاتل وقتي از  رخصت گرفتن و به ميدان رفتن ياران  حسين (عليه السّلام) قضيّه اي را نقل مي كنند در لطف و توجّه حضرت به اصحاب سخن مي گويند و اين كه حضرت سعي مي كردند بر بالين يارانشان حاضر شوند و هر كدام را به نوعي مورد تفقّد قرار دهند.

رزمندگان اسلام در نبرد هشت ساله ی خود با استكبار، در اين امر نيز به حسين (عليه السّلام) اقتدا نمودند و روح فضایل و صميميت را بر فضاي جبهه ها حاكم نمودند. آن چنان كه هر كدام مانند برادري مهربان، سعي در رفع مشكلات مادّي و گرفتاري هاي خانواده ی هم رزمشان داشتند.

صفا و صميميت در جبهه و پيوند هاي محكم دوستي، بين رزمندگان، تواضع و ايثاري كه در خاطرات دفاع مقدّس موج مي زند، حاكي از روابط عاطفي قوي است كه در بين رزمندگان وجود داشت.

 بر اين پيوند و دوستي عميق بين رزمندگان اسلام كه از همه ی اقشار و صنوف در ميانشان ديده مي شد، دشمنان نيز اعتراف كردند و اين وحدت، تعجّب آنان را نيز برانگیخته بود.

نيويورك تايمز طيّ مقاله اي حيرت خود را از اين امر چنين اظهار مي دارد:

«يك نيروي عجيب و غريب نظامي از سربازان حرفه اي، روحانيون، شبه نظاميان محلّي، و بچّه هاي مدرسه اي  نوجوان سيزده ساله، كه همگي با يك التهاب اسلامي شديد به يكديگر متصل مي شوند؛ بن بست طولاني جنگ خليج فارس را با تار و مار كردن نيروهاي سنگر گرفته ی عراق شكستند. 16

بررسي بيشتر اين مقوله در بخش اخلاقيات و عواطف در عاشورا و دفاع مقدّس خواهد آمد.

 

قساوت قلب و عدم رعايت حقوق انساني در سپاه مقابل، در عاشورا و دفاع مقدّس

بستن آب به روي زنان و كودكان، آتش زدن خيمه ها، اذيت و آزار روحي و جسمي اسرا ء و... از مصاديق عدم پاي بندي سپاه كوفه است به  حقوق انساني، كه شرح مفصّل آن در مقاتل نقل شده است.

اين قساوت و عدم رعايت حقوق انساني به وسیله ی دشمن در دفاع مقدّس نيز مصداق مي يابد.

محاصره ی اقتصادي، بمباران مناطق مسكوني، بمباران بيمارستان ها، استفاده از سلاح هاي شيميايي، شكنجه و آزار اسرا، هدف قرار دادن هواپيماي مسافربري به دست آمريكا در خليج فارس و... از اين قبيل است. مستندات نشان مي دهد كه «ارتش عراق قريب به 252 بار از سلاح هاي شيميايي عليه رزمندگان اسلام و مردم بي پناه غير نظامي  استفاده كرد... به اعتقاد كارشناسان، رژيم عراق از انواع مختلف گازهاي سمّي و شيميايي عليه رزمندگان اسلام استفاده كرده است؛ گازهاي تاول زا و تحريك كننده ی اعصاب كه حتّي در جنگ جهاني هم بي سابقه بوده است». 17

شباهت بيشتر به عاشورا وقتي خود را نشان مي دهد كه سردمداران كفر خود را مناديان حقوق بشر نيز مي دانند و با آن همه جنايت اعمال شده در جنگ تحميلي، ماسك انسان دوستي نيز به چهره مي زنند. اگر چه ديري نپاييد كه با اعزام مجروحان شيميايي به كشور آلمان، براي معالجه و مداوا، جهان متوجّه جنايات صدام در طول جنگ شد و نقاب از چهره ی مناديان حقوق بشر كه خود عامل ارسال موّاد شيميايي به عراق بودند، برداشته شد.

اين همان فرياد زينب است در بارگاه يزيد كه خواب راحت اصحاب كفر را سلب نمود و رسوايي را براي هميشه بر دامنشان رقم زد.

 

پي نوشتها:

1- مقتل خوارزمي، ص 239.

2- سخنان حسين بن علي از مدينه تا كربلا، محمد صادق نجفي.

3- تاريخ دفاع مقدّس، دكتر منصوري لاريجاني، ص50.

4- همان، ص 120.

5- همان، ص 122.

6- همان، ص64.

7- درسي كه حسين به انسان ها آموخت، ص 158.

8- تاريخ دفاع مقدّس، ص 93.

9-همان، ص 93.

10- اسناد موجود در كانون هم انديشي سياسي بسيج.

11- سخنان حسين بن علي از مدينه تا كربلا، ص 193.

12- تاريخ دفاع مقدّس، ص 97.

13- همان، ص 99.

14- همان، ص53.

15- اسناد موجود دركنگره ی شهيدان استان خرسان.

16- تاريخ دفاع مقدّس، ص 137.

17- همان، ص 177.

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 11


تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (1569)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort