سجده، نزدیکترین حالت بندگان به درگاه خداوند و نهایت درجهی خضوع و بندگی اوست که تأثیر آن در زدودن گناهان و پاکسازی انسان، همچون باد خزان در برگریزان پاییزی است و مایهی ترقّی اهل ایمان به عالیترین درجات معنوی است.
استاد رثایی
زیباترین ارتباط با خداوند از آن ولی خداست. امام زمان(ع) کسی است که نماز و عبادتش و تمام حرکات و سکناتش برای خداوند رب العالمین است. در زیارت آلیاسین به همهی شؤون حضرت حجت(ع) درود و سلام میفرستیم چرا که تمام لحظات آن حضرت به نحوی هدایتگر و حرکت آفرین است. بهترین حالت بنده برای قرب الهی رکوع و سجود است. در این بخش بر لحظههای رکوع و سجود حضرت سلام میدهیم:
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَرْکَعُ وَ تَسْجُدْ»
«سلام بر تو، هنگامی که رکوع میکنی و به سجده میپردازی»
رکوع، در لغت به معنای خم شدن است و در اصطلاح شرعی، خمشدن خاص به قصد تعظیم میباشد. سجده در لغت، به معنی فروتنی و تذلّل و در شرع، پیشانی به خاک نهادن است.
قرآنکریم در آیاتی چند، این فرمان الهی را به طور خاص و مستقل مطرح کرده است: «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَ اسجدوا وَ اعبدوا رَبَّکُم وَ افعلوا الخیر لَعَلَّکُمْتفلحونَ»(حج/77) رکوع و سجود، گرچه از اجزای نماز میباشند و در فراز قبل بر حضرتش در حال نماز سلام دادیم، ولی به جهت اهمیّت این دو عمل عبادی، که انسان را به سر حدّ تواضع و خشوع نسبت به پروردگار میرساند، جداگانه ذکر شده، چراکه این دو از خصایص اولیای خداست آنان که در خلوتگاه راز با معبود، دائماً در خشوع و خضوع به سر میبرند. قرآن میفرماید: «تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبتغونَ فَضلا مِنَ اللهِ وَ رِضواناً» (فتح/29)؛ میبینی ایشان را که در حال رکوع و سجود هستند و فضل و رضای خدا را میطلبند.
رکوع یکی از بهترین حالات بنده است که خدای تعالی دوست دارد و به آن امر نموده است: «وَ ارْکَعُوا مَعَ الرّاکِعین» (بقره/43)؛ همراه رکوعکنندگان رکوع کنید.
در تفسیر برهان چنین نتیجه گیری شده که: منظور از راکعین، حضرت رسول اکرم(ص) و حضرت علی(ع) و ائمّهی معصومین(ع) میباشند(بحرانی، 1416، ج1، ص202). این بزرگواران الگوهای رکوع کنندگان هستند و باید رکوع را نیز از ایشان بیاموزیم. قرآن کریم زمانی که بحث ولایت را مطرح میکند، همراه با نماز و زکات، رکوع را ذکر مینماید: «إنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکوةَ وَ هُمْ راکِعُونَ»(مائده/55)؛ ولی و سرپرست شما فقط خداوند و فرستادهی او و مؤمنان است؛ آنانکه نماز را بر پای میدارند و در حال رکوع، زکات میپردازند. این آیهی مبارکه دربارهی امیرمؤمنان علی(ع) نازل شده و همین نعمت بزرگ برای فرزندان معصوم آن حضرت نیز جریان یافته است که هریک از آنان هنگام نزدیک شدن به دوران امامت، در رکوع صدقه پرداختهاند (بحارالانوار، ج35/206).
سجده، نزدیکترین حالت بندگان به درگاه خداوند و نهایت درجهی خضوع و بندگی اوست که تأثیر آن در زدودن گناهان و پاکسازی انسان، همچون باد خزان در برگریزان پاییزی است و مایهی ترقّی اهل ایمان به عالیترین درجات معنوی است. به تعبیر قرآن یاران نزدیک و همراه پیامبر(ص)، از اثر سجود نشان بر چهره دارند (ر.ک: فتح/29). احادیث بسیار در فضیلت و آثار سجده وارد شده از جمله: شخصی خدمت پیامبر اکرم(ص) رسید عرض کرد، گناهانم بسیار و علمم اندک و بیمقدار است حضرت فرمودند: «اَکْثِرِ السُّجُودَ فَإنَّهُ یَحُطُّ الذُّنُوبَ کَما تَحت الرِّیحُ وَرَقَ الشَّجَر»(ابن بابویه(صدوق)، 1376، ص499)؛ سجده را بیشتر کن که البته گناهان را پاک میسازد همانگونه که باد، برگ درختان را میریزد. امام صادق(ع) فرمودند: گروهی به محضر پیامبر اکرم(ص) شرفیاب شدند و درخواست کردند که برای ما بهشت را نزد پروردگارت ضامن شو! حضرت فرمودند: «عَلی اَنْ تُعینُونی بِطُولِ السُّجُود» (طوسی، 1414، ص664) به شرط آن که با طولانی کردن سجده مرا یاری دهید. همهی بزرگان دین، انبیاء و ائمّهی معصومین(ع) به رکوع و سجده اهتمام داشتند و گاهی ساعتها در حال سجده به سر میبردند از جمله امام چهارم(ع) که به سجّاد و سیّد الساجدین شهرت یافتهاند و نیز امام هفتم حضرت موسیبنجعفر(ع) که در زندانهای هارون، سجدههای طولانی داشتهاند.
شایسته است در حال سجده برای تعجیل فرج و ظهور حضرت بقیة الله (ارواحناه فداه) دعا کنیم که مهمترین خواستهی بندگان صالح، همین است. به خصوص در سجدة شکر؛ زیرا هر نعمتی به برکت آن حضرت به ما عنایت شده است و این کار اقتدا کردن و پیروی نمودن از خود آن جناب است که به هنگام ولادت در حال سجده برای فرج خویش دعا کرد. از جناب حکیمه خاتون دختر امام جواد(ع) نقل شده: «او را دیدم، آن چنان نوری او را گرفته بود که دیدگانم را پوشانید. ناگهان دیدم نوزاد، صورتش را به حالت سجده بر زمین نهاده و بر زانو تکیه نموده و دو انگشت سبابهاش را بلند کرده، میگوید: گواهی میدهم که جز الله خدایی نیست و جدّم رسول خدا و پدرم امیرمؤمنان است سپس یکایک امامان را برشمرد تا به خودش رسید. آنگاه فرمود: خدایا آنچه به من وعده دادهای انجام ده و کار و برنامهام را به مرحلة تمام برسان و گامم را استوار گردان، و زمین را به (ظهور) من پر از عدل و داد فرمای»(کمال الدین، ج2، ص 428) اجداد بزرگوار ایشان نیز برای فرج ایشان دعا میکردند. در حدیثی از یحییبن فضل نوفلی نقل شده که در بغداد خدمت امام کاظم(ع) رسیدم. نماز عصر حضرت تمام شده بود، به رسم دعا دو دستش را به طرف آسمان بلند کرده و ده نوبت فرمود: «لا إلهَ الا اَنْت اَلْاَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الْباطِنُ»
تا آنکه فرمود: بارالها، از تو مسألت دارم به نام در پرده نگهداشته شدهی حیّ قیومت که هرکس تو را به آن بخواند ناامید نمیشود، این که بر محمد و آل او درود بفرستی و فرج انتقام گیرنده برای تو از دشمنانت را به زودی برسانی و آنچه به او وعده کردهای وفا فرمایی، ای صاحب جلال و اکرام. راوی میگوید عرضه داشتم برای چه کسی این چنین دعا میفرمایی؟ فرمودند: «ذاکَ المهدی مِن آلِ مُحَمَّد(ص)»(ابن طاووس، 1406، ص200) آنگاه در معرّفی آن وجود مقدّس و اظهار علاقه به او، این چنین فرمود: پدرم به فدای او... (ده صفت از اوصاف وجود مقدس امام عصر(ع) با تعبیر پیاپی پدرم به فدایش را بیان کردند) تا اینکه فرمودند: پدرم به فدای آن نگاهبان شبهای ستارگان (برای مراقبت اوقات نماز) آنکه پیوسته سجود و رکوع میآورد (مجلسی، 1403، ج86، ص81) خدا میداند، این ناز آفرینش در آن خلوت سراهای راز، چه نیازها با خدا، چه رکوعها و چه سجدهها میگذارد.
منابع
1. بحرانى، هاشم بن سليمان، البرهان فى تفسير القرآن، تهران، بنياد بعثت، 1416 ق.
2. ابن بابويه، محمد بن على، الأمالي(للصدوق)، تهران، چاپ ششم، 1376.
3. ابن طاووس، على بن موسىفلاح، السائل و نجاح المسائل، قم، بوستان كتاب، 1406ق.
4. طوسى، محمد بن الحسن، الأمالي (للطوسي)، قم، 1414ق.
5. مجلسى، محمد باقر بحار الأنوار، بيروت، دار إحياء التراث العربي، 1403 ق.
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 36