مائده رضایی
این کشور تحت اشغال از برکات زمینی و اقلیمی بسیاری برخوردار است و ظرفیت تبدیل شدن به قطب اقتصادی جهان اسلام را دارد. اما در حال حاضر به دلیل سلطهی صهیونیزم بر 90% آن، این استعداد همچنان بالقوه مانده است اما بدین معنا نیست که دو بخش آزاد آن کرانهی باختری و نوار غزه از اقتصادی رو به رشد بیبهره باشند؛ بلکه در سایهی نظام اقتصادی روزآمد، همچنان از اندک ثروت زمینی و اقلیمی و نیروی انسانی کوشا و امیدوار، حداکثر بهره را میبرند. به منظور آشنایی با این نظام مؤسسه وفا اطلاعاتی را تقدیم به علاقهمندان فلسطین کرده است (الاقتصاد، info.wafa.ps/ar) در این مقاله به مناسبت سال رونق تولید، با بخش صنعت آشنا خواهیم شد.
بخش صنعت
در فلسطین، صنایع بومی، استخراجی، تولیدی و غذایی، زیرساختهای صنعتی، اتحادیههای صنعتی، مؤسسه استاندارد، سیاست دولت ملی در برابر صنعت، شهرها و مناطق آزاد صنعتی فلسطین، قابل بررسی است.
الف. تاریخچه صنعت در فلسطین: صنعت فلسطین در دورهی استعمار انگلیس (1920-1948م) از جهات نیروی انسانی و تولیدات محلی، دچار رکود شد. مهمترین چالشهای آن عبارت بودند از:
- کاهش سرمایهی مفید
- کوچکی شرکتهای صنعتی
موانعی که سیاستمداران انگلیس در برابر رشد صنعتی عربها نهادند در حالی که تسهیلاتی را به شرکتهای یهودی ارائه میکردند.
ب. ادوار صنعت در کرانهی باختری و نوار غزه
1. در فاصلهی 1945-1967 م
1. 1. در کرانهی باختری
تعداد شرکتهای صنعتی در آغاز دههی شصت میلادی در کرانهی باختری به 245 شرکت رسید و تعداد کارگران در آنها به 3562 تن رسید که بیشترین سهم را صنعت پوشاک داشت که 2/42 % شرکتها را فرامیگرفت. در رتبهی بعد، صنایع غذایی قرار میگیرد که 6/13% مؤسسات را به خود اختصاص میدهد و در رتبهی سوم تولیدات معدنی، وسایل خانگی و فرش با 6/9% شرکتها قرار میگیرد. سایر شرکتها کوچک بودند به طوری که هر کدام تنها 5 کارگر داشتند. تعداد این شرکتها در سال 1965 به 2927 مؤسسه کوچک رسید.
1. 2. در نوار غزه
صنعت در نوار غزه بسیار دچار ضعف بیشتری نسبت به کرانهی باختری بود و شاخصهی آن، کوچکی مؤسسههای صنعتی و کمی تعداد کارگران بود و محدود به تولید فرش، قالی، پارچه، غذا، نوشیدنیها، روغن زیتون و سفال میشد. صنعت فرش در نوار غزه از جهت تعداد شرکتها و کارگران در رتبهی اول قرار داشت اما از جهت سرمایهی سودآور، در رتبهی دوم و پس از صنعت نوشیدنیها قرار میگرفت. به طور کلی سرمایههای مفید و سودآور در نوار غزه محدود بود. بازتاب این وضع بر کاهش سهم صنعت در تولید محلی، نمایان گشت.
2. در فاصله 1967-1984 م
صنعت در هر دو بخش فلسطین، کرانهی باختری و نوار غزه، در فاصلهی سالهای 1967-1984 م شاهد رشد نبود زیرا سیاستمداران اشغالگر اسرائیل، موانعی را در برابر رشد صنعت وضع کردند و سعی در پیوستن اقتصاد این دو منطقه با اقتصاد اسرائیل (فلسطین اشغالی) میکردند.
ج. صنایع رایج در فلسطین
بر اساس گزارش نشریهی آمار صنایع در 1997-1998 صنایع متداول در سرزمین فلسطین، دو قسمند: صنایع استخراجی و صنایع تبدیلی.
1. صنایع استخراجی در فلسطین اندکند و تعداد شرکتهای آن از 274 مؤسسه تجاوز نمیکند که 71/1% کل شرکتهای صنعتی فلسطین را تشکیل میدهند. مهمترین تولیدات این صنعت: دستگاه سنگبری که به 15 دستگاه مستقر در تابلس و رام الله میرسند و روزانه به طور متوسط 850 تن سنگ تولید میکند. تولید دیگر، چوب است که با 130 ارهی چوبی روزانه 398 متر چوب بریده میشود. همچنین معادنی وجود دارد که قابلیت استخراج را دارند مانند: معدن فسفات در غرب بحرمیت، خاک رس در بحر میت و نوار غزه، شن و مرمر در قدس، نابلس و جنوب الخلیل، شن شیشهای و خاکهای رنگی در الخلیل، رامالله و نابلس، قیر در بحر میت، نمکهای بحرمیت مانند: کلرید منیزیم، سولفات کلسیم، سفر در نوار غزه و کرانه باختری.
2. صنایع تبدیلی: این صنایع متنوعند و بخش بزرگی از شرکتهای صنعتی را تشکیل میدهند زیرا به 1224 شرکت میرسند که 31/98 % کل شرکتهای صنعتی کرانه باختری و نوار غزه میباشند.
– حرفههای صنعتی
مهمترین حرفههای رایج در فلسطین عبارتند از: شمع، چوب زیتون، صدف، شیشهی خلیلی، پارچه، سرامیک، سفال، حرفههای معدنی، چسباندن گل بر کارت، نقاشی بر تخم مرغ، صابون سازی، دباغی، تولید کفش و لایه برداری.
- صنایع سنگین
در سالهای اخیر بعضی از صنایع سنگین در فلسطین راهاندازی شدهاند؛ مانند: شرکت فلسطینی تولید قایق در یافا، شرکت ملی نساجی در قدس، شرکت تولید اتوبوس در یافا، کارخانجات تولید شیر و فراوردههای آن و شرکتهای دیگری در همهی شهرهای فلسطین.
- سیاستهای دولت ملی در زمینهی صنعت
دولت ملی فلسطین به ریاست محمود عباس و اسماعیل هنیه، سیاست خود را در بخش صنعت بر تشویق به سرمایهگذاری در همهی بخشهای اقتصادی به طور عام و در هر بخش به طور خاص نهاده است. استراتژی صنعتی کردن به سمت صنعت سوق داده شده تا مجموعهای از اهداف محقق گردند که مهمترین آنها: ارتقای مشارکت بخش صنعتی تولید بومی به %15 تا پایان قرن حاضر است. بدون شک تحقق این هدف منوط به پایان دادن به آسیبها و مشکلات به جا مانده از سالهای اشغال است.
سیاست دیگر، اجرای برنامههایی به منظور ارتقای توان بخش صنعتی بر جذب نیروی کار است. هدف دولت ملی از این سیاست، علاوه بر ارتقای بخش صنعت، سوق دادن صنایع به سمت تأمین نیازهای اساسی است که در رتبهی اول پاسخ به خواستههای اساسی مردم است. چون: غذا، پوشاک، کفش، دارو و... .
سیاست دیگر، ورود به بازارهای منطقهای و بین المللی است. این استراتژی در وهلهی اول بر بازار محلی تولیدات صنعتی متمرکز است و بر وهلهی دوم بر افزایش حجم صادرات صنعتی. بدین منظور صنعت موجود توسعه داده میشود و نیز صنایع جدید دایر میشوند.
د. اهداف استراتژی رشد صنعتی
1. تحقق رشد هماهنگ و متعادل میان کشاورزی و صنعت تبدیلی و میان صادرات و واردات در مناطق و مجموعههای اجتماعی و اقتصادی
2. رشد و توسعهی صنایع با هدف پاسخ به نیاز مردم و صادرات.
3. انتخاب تکنولوژی مناسب با اولویت دادن به تکنولوژیهای پر کارگری که بتدریج به صنایعی با تکنولوژی عالی میانجامد.
4. ایجاد مؤسسهها و هیأت مدیرههای پشتیبان مخصوصاً بانکهای بازرگانی، آموزشگاههای پژوهش، رشد و مهارت، حمایت از محیطهای صنعتی، نمایندگیها و ساز و کار صنعت و فراگیری تکنولوژی و نهادینه کردن آن.
5. تحکیم زیرساختهای صنعت مخصوصاً مناطق و شهرکهای صنعتی و فراهمکردن تسهیلات لازم.
6. رشد و توسعهی صنایع دستی و گردشگری به منظور صادرات و تحقق اهداف بازار محلی. ((info.wafo.ps
بدون شک تجاوزات دولت صهیونیستی به کرانهی باختری و نوار غزه، مانع بزرگی بر سیر تحقق این اهداف است. اما دولت ملی و ملت مقام فلسطین، با ارادهای قوی گام در مسیر پیشرفت نهادهاند و موانع را از سر راه برخواهند داشت.
منابع
1. مرکز المعلومات الوطنی الفلسطینی_ وفا
2. الاقتصاد، info.wafa.ps/ar
3. info.wafo.ps
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 38