دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
ﺳﻪشنبه, 28 فروردین,1403

کفر و نفاق از منظر امام علی ع


کفر و نفاق از منظر امام علی ع

استاد نوقانی/ تنظیم: شفیقه رأفت

امام علی ع در فرازآخر عهد نامه‌ای که به محمد پسر ابو بكر نوشتند وقتی که او را حاکم مصر قراردادند، چنین فرمودند: «وَ مِنْ هَذَا الْعَهْدِفَإِنَّهُ لَا سَوَاءٌ إِمَامُ الْهُدَى وَ إِمَامُ الرَّدَى وَ وَلِيُّ النَّبِيِّ وَ عَدُوُّ النَّبِيِّ وَ لَقَدْ قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ ص إِنِّي لَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِي مُؤْمِناً وَ لَا مُشْرِكاً أَمَّا الْمُؤْمِنُ فَيَمْنَعُهُ اللَّهُ بِإِيمَانِهِ وَ أَمَّا الْمُشْرِكُ فَيَقْمَعُهُ اللَّهُ بِشِرْكِهِ وَ لَكِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ كُلَّ مُنَافِقِ الْجَنَانِ عَالِمِ اللِّسَانِ يَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ وَ يَفْعَلُ مَا تُنْكِرُونَ» (نهج‌البلاغه، نامه27)؛

«همانا امام هدایت و امام گمراهی هرگز یکسان نیستند و همچنین دوستدار پیامبراکرم ص و دشمنانش با هم برابر نمی‌باشند. رسول خدا به من فرمود: من بر امتّم نه از مؤمن، هراسانم و نه از مشرك، ترسان. چون مؤمن را ایمانش از کار خلاف باز می‌دارد و مشرک را خداوند به سبب شرکش رسوا و خوار و ذلیل می‌نماید و آنانکه از شرشان بر شما ترسانم منافقین هستند که در باطن منافقند (یعنی ایمان ندارند) و در ظاهر اظهار ایمان می‌کند، گفتارشان را می‌پسندید ولی اعمالشان را زشت و ناپسند می‌شمارید».

توضیح

در این چند فراز آخر مولا به دو مطلب مهم اشاره می‌فرمایند: یکی به کلمه‌ی امام؛ یعنی پیشوا و دیگری موضوع نفاق و منافق. کلمه‌ی امام یعنی پیشوا و الگو و اسوه و مقتدای یک امت و رهبر یک جامعه که غالباً به پیشوای حق اطلاق می‌شود. ولی در قرآن هم به پیشوای حق که مظهر حق و عدالت و صفا و عطوفت و هدایت و تقوی تعبیر شده و هم به پیشوای باطل که رهبر کفر و گمراهی و نمونه‌ی شرارت و فسق و رذالت است. در قرآن کریم آمده است: «وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيرْاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَوةِ وَ إِيتَاءَ الزَّكَوةِ وَ كاَنُواْ لَنَا عَبِدِين» (انبیاء/۷۳)؛ و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما، (مردم را) هدايت مى‏كردند و انجام كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و اداى زكات را به آن‌ها وحى كرديم و تنها ما را عبادت مى‏كردند.

این‌ها امامان برحق هستند از آن جمله انبیاء ع و اوصیای انبیا خصوصاً پیامبر خاتم ص و اوصیای آن حضرت که ائمه‌ی طاهرین ع می‌باشند.

در مقابل آن‌ها ائمه‌ی کفر و ظلالند که قرآن کریم آن‌ها را چنین معرفی نموده: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّار» (قصص/۴۱)؛ و آنان [فرعونيان‏] را پيشوايانى قرار داديم‏ که پیروانشان را دعوت به آتش می‌کنند و نیز می‌فرماید: «فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُم‏...» (توبه/۱۲)؛ با پیشوایان کفر قتال و مبارزه کنید؛ زیرا آن‌ها به هیچ عهد و پیمان و سوگندی پایدار نیستند» و نیز: «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم‏...» (اسراء/71 )؛ در روز قیامت هر گروه و دسته‌ای از مردم به نام پیشوا و امامشان خوانده و صدا زده می‌شوند.

مولا در این بخش به مصداق و نمونه‌ی این دو پیشوا اشاره فرموده که مقصود از امام حق خود مولا علی ع هستند و نمونه و مصداق باطل معاویه و امثال او می‌باشند.

موضوع دیگر در آخرین بخش این نامه نفاق است که در هر زمان خطر مهمی برای اسلام و مسلمین می‌باشد؛ چون به ظاهر خود را مسلمان جلوه می‌دهند ولی باطناً و عملاً نه عقیده به اسلام حقیقی دارند و نه عمل به اسلام؛ چنانچه قبلاً بیان نمودند دو زبان و دو چهره‌اند؛ گفتارشان را می‌پسندید ولی عملشان مخالف با گفتارشان است. مصداق و نمونه‌ی بارز این صفات در زمان خود مولا علی ع،  معاویه و اطرافیانش بودند که به ظاهر خود را مسلمان و مدافع اسلام نشان می‌دادند و به بهانه‌‌ی خونخواهی عثمان (که با نقشه‌ی خودشان کشته شد) با امیرالمؤمنین علی ع که منصوب از جانب خدا و پیامبراسلام ص بودند و مسلمانان واقعی جنگ به راه می‌انداختند و برای گریز از شکست، آیات قرآن کریم را سر نیزه می کردند اما از هیچ خیانت و جفایی علیه اسلام و مسلمین دریغ نداشتند. رسول خدا ص می‌فرماید: «مَنْ كَانَ لَهُ وَجْهَانِ فِي الدُّنْيَا. كَانَ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لِسَانَانِ مِن نارٍ یَومَ القِیامَة» (نهج الفصاحه،۱۳۸۲ش، ج۱، ص۷۵۰)؛ کسی که در دنیا دوچهره باشد روز قیامت دو زبان از آتش خواهد داشت.

همچنین رسول خدا  ص می‌فرماید: «اِنّی لا اَخافُ عَلی اُمَّتی مُؤمِناً وَ لامُشرِکاً اَمّا المُؤمِن فَیَمنَعُهُ اللّهُ بِایمانِهِ وَ اَمّا المُشرِکُ فَیُخزیهِ اللّهُ بِشِرکِه وَلکِنّی اَخافُ عَلَیکُم کلَّ مُنافِقٍ عالِمِ اللِّسان یَقُولُ ما تَعرِفُونَ وَ یَفعلُ ما تُنکِرُون» (حرانی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۷۹)؛ من برای امت خود نه از مؤمن می ترسم و نه از مشرک، زیرا مؤمن بر اثر ایمانی که دارد کاری به کار برادر دینی ندارد مشرک را هم خدا به خاطر شرکش سرنگون می سازد. من درباره‌ی شما فقط از منافق‌ها می‌ترسم؛ منافقی که آگاه است. با زبان مطلبی را می‌گوید که شما می‌دانید و عمل می‌کند آنچه را شما منکر آن هستید.

مولا در این بخش از نامه به چهار مورد از نفاق اشاره می‌فرمایند:

1. مُنَافِقِ الْجَنَانِ: نفاق درونی؛ یعنی کفر باطنی و پوشیده دارند ولی ظاهرشان مسلمان و مؤمن نشان می‌دهد.

2. عَالِمِ اللِّسَانِ: سخنان عالمانه نسبت به احکام و حقوق اسلامی و توحید و شرک می‌زنند و خود را موحد دانسته و دیگران را مشرک.

3. يَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ: به ظاهر خود را مدافع اسلام و مسلمین می‌خوانند و خادم الحرمین معرفی می‌کند.

4.  يَفْعَلُ مَا تُنْكِرُونَ: اعمال و رفتارشان بر خلاف ادعایشان می‌باشد. از هیچ جنایتی درباره‌ی مسلمان ابا و امتناع ندارند؛ لذا هر مسلمانی اعمال آن‌ها را زشت و ناپسند و بر خلاف قرآن می‌داند. قرآن کریم در سوره‌ی منافقین پرده از چهره‌ی آن‌ها برداشته و حالات منافقانه‌شان را معرفی نموده تا مؤمنین بشناسند و فریب آن‌ها را نخورند. امام علی ع می‌فرمایند: «اُوصیکُم بِتَقوی اللّهِ وَ اُحَذَّرِکُم اَهلَ النِّفاقِ فَاِنَّهُم الضّالُونَ المُضِّلُون»(مجلسی، بی‌تا، ج۷۰، ص۱۳۳)؛ شما را به پرهیزکاری سفارش می‌کنم و پرهیز می‌دهم از منافقین. زیرا اینان گمراه شده و گمراه کننده‌اند. «لَو عَلِمَ النّاسُ اِنَّهُ مُنافِقٌ کاذِبٌ لَم یَقبَلُوا مِنهُ وَ لَم یُصَدِّقُوا قَولَه» (نهج البلاغه، ص ۳۲۶، خطبه210)؛ اگر بدانند که کسی منافق و دروغگو است حرف او را قبول نمی‌کنند و گفته‌اش را نمی‌پذیرند و «اِنَّ المُنافِقینَ کانُوا یَذکُرُونَ اللّهَ عَلانِیَةً وَ لایَذکُرُونَه فِی السِّر» (کلینی، 1362، ج۲، ص ۵۰3)؛ منافقین با خدا در حضور مردم حرف می‌زنند اما در پنهانی به یادش نیستند.

منابع

1.        قرآن کریم

2.        ابن شعبه حرانی؛ تحف العقول عن آل الرسول  ص، جامعه مدرسین، قم، چ دوم، ۱۴۰۴ق.

3.        پاینده، ابوالقاسم؛ نهج الفصاحه (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول ص)، دنیای دانش، تهران، چ چهارم،۱۳۸۲ش.

4.        سیدرضی؛ نهج البلاغه، هجرت، قم، چ اول،۱۴۱۴ق.

5.        شیخ کلینی، کافی؛ اسلامیه، تهران، چ دوم،۱۳۶۲ش.

6.        علامه مجلسی؛ بحارانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، اسلامیه، تهران، چ مکرر، بی‌تا.

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 39


تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (791)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort