دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
پنجشنبه, 09 فروردین,1403

قدیمی‌ها می‌گویند...


قدیمی‌ها می‌گویند...

زینب مولودی

ننه‌ام می‌گويد: خاک بر سرت که برای کشورت غیرت نداری.

می‌گويم: دیگه چرا ننه؟ گفتی ایرانی بپوش، پوشیدم، گفتی ایرانی بفروش، فروختم.

می‌گويد: برای خاطر این‌که وقتی رفیقت ازت می‌پرسه چرا گوشی ایرانی دست می‌گیری می‌گی از ترس ننه‌ام!

می‌گويم: اونو که راست می‌گم، ولی...

می‌گويد: همین دیگه، من که می‌دونم سرم رو بذارم زمین، مغازه رو از جنس خارجکی پر می‌کنی که بتونی اون ماشین قرمزه رو بخری.

می‌گويم: این یکی رو هم راست می‌گی، ولی ...

می‌گويد: همین دیگه، پس‌فردا هم كه بچه‌ات گفت پول ندارم، کار ندارم، لابد می‌فرستیش خارج و می‌گی مرده‌شور مملکت رو ببره.

این دفعه دیگر نمی‌گذارد چیزی بگویم و خودش حرفش را از سر می‌گیرد و می‌گوید: قدیمیا وقتی دستشون به پول می‌رسید از همون کرباس‌فروشی محل، کرباس می‌خریدن و نون به قناعت می‌خوردن. عوضش جریب جریب زمین می‌خریدن و دوتاش رو وقف می‌کردن و ده تاش رو هم نگه می‌داشتن برای بچه‌هاشون. از قِبل همون هم شکم زن و بچه و نوکر و کلفت رو سیر می‌کردن. اما حالا چی؟ تا دستشون به پول می‌رسه فقط می‌کشن به شکم خودشون و به بچه‌شون هم رحم نمی‌کنن. اصلاً بچه نمیارن که نون‌خور اضافه نشه خدای نکرده.

می‌گويم: ننه! دیگه برکت از پولا رفته. هرچی درمیاریم باید خرج خورد و خوراک و قسط و اجاره کنیم.

می‌گويد: این رو به یک کسی بگو که تو رو نشناسه. من که زندگی تو رو دارم می‌بینم، زندگی‌های خودمون رو هم دیدم. تو می‌خوای از هرچیزی بهترینش رو داشته باشی.

می‌گم: مگه بده؟ خودت همیشه می‌گی یک چیز عمری بخر.

می‌گه: بله، برای کسی که بخواد یک عمر نگهش داره، نه این‌که دنبال نو کردن وسایلتون باشین و بخواین بهترش کنین. چطور وقتی می‌گم این کاسه، بشقاب رو از زمان عروسی‌م دارم بهم می‌خندین و می‌گین اینا دیگه قدیمی شده، ما خجالت می‌کشیم جلو مهمون بذاریم.

فكر كه مي‌كنم مي‌بينم راست می‌گويد و نمی‌توانم برایش ولی و اما و اگر بیاورم. انگار در دور باطلی از خریدن بهترین‌ها و جدیدترین‌ها گیر افتاده‌ام. آخر چه کار کنم؟ وقتی چشمم به جنس‌های جدید می‌افتد که خیلی بهتر از قبلی‌هاست نمی‌توانم آن را نخواهم. آن وقت است که بعد از دادن قسط و اجاره، ديگر پولي برايم نمی‌ماند؛ نه برای خودم نه برای زنم و نه براي بچه‌ای که نداریم.

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 42


تعداد امتیازات: (10) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (1139)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort