دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
جمعه, 10 فروردین,1403

شاخصه‌های مدیریتی استاد قانع با محوریت مدیریت علوی


شاخصه‌های مدیریتی استاد قانع با محوریت مدیریت علوی

حمیده سالارزاده

ضرورت وجود مدیر و رهبر در جامعه از بدیهیات اولیه‌ی عقلی است که با تصور آن تصدیق نیز حاصل می‌شود. امام علی ع در این زمینه می‌فرماید: «وانَّه لابدَّ للناسِ من امیرٍ برٍّ او فاجرٍ»؛ مردم نیاز حتمی و ضروری به امیر (مدیر) دارند، خواه نیکوکار یا بدکار باشد (نهج البلاغه، خطبه‌ی40؛ نجف آبادی،1390، ص21).

استاد قانع یکی از‌ مدیران برجسته‌ی معاصر بودند که مدیریت حوزه‌ی علمیه‌ی حضرت رقیه س را برعهده داشتند. ایشان با تأسی از سیره‌ی اهل بیت ع به تربیت شاگردان فراوانی پرداختند. در این مقاله به برخی از شاخص‌های مدیریتی این بانوی نمونه با تأسی از سیره‌ی مدیریتی امام علی ع می‌پردازیم، مطالب بیان شده از خاطرات و مصاحبه‌های خانم‌ها: افشار، چیت‌ساز، خیرخواه، بسکابادی و سورانی می‌باشد.

 

اخلاص

اخلاص، یعنی اینکه انسان، کار را برای خدا و به عشق عمل به وظیفه انجام دهد. انسان برای هوای نفس، برای رسیدن به مال، به ثروت، به مقام، نام نیک، قضاوت تاریخ، برای انگیزه‌های نفسانی، برای اشباع صفت پلید حسد، طمع، حرص، زیاده طلبی و افزون طلبی، کار نکند! کار را برای خدا و محض انجام وظیفه بکند. این، معنای اخلاص است، این چنین کاری پیش می‌رود. این گونه کاری مثل شمشیر برنده، هر مانعی را از سر راه برمی‌دارد (اعتماد، 1385، ص85). انسان خدامحور اخلاص را در تمام امورات زندگی خود مورد توجه قرار می‌دهد.

امیرالمؤمنین ع در این باره می‌فرماید: «طوبَی لِمَنْ أخْلَصَ لِلَّهِ عَمَلَهُ، وَعِلْمَهُ، وَحُبَّهُ، وَبُغْضَهُ، وَأخْذَهُ، وَتَرْکَهُ، وَکَلامَهُ، وَصَمْتَهُ، وَفِعْلَهُ، وَقَوْله»؛ خوشا به حال آن‌که عمل و علمش، دوستی و دشمنی‌اش، انجام دادن و رها کردنش، سخن و سکوتش و کردار و گفتارش را برای خدا خالص گرداند (مجلسی، 1404، ج ۷۷، ص ۲۸۹).

یکی از ویژگیهای بارز استاد قانع و از عوامل موفقیت سیره‌ی مدیریتی ایشان که سبب پیشرفت حوزه علمیه حضرت رقیه س  شد، اخلاص ایشان بود. استاد از همان شروع خدمت در مکتب تا آخر عمر با اخلاصی که داشتند در بسیاری از کارها موفق شدند و توانستند افراد زیادی را جذب حوزه‌ی علمیه کنند. اکثر طلاب معتقد بودند که رمز ماندگاری ما اخلاص خاصی بود که حاجیه خانم داشتند.

استاد قانع هر کاری را فقط برای رضای خدا انجام می‌داد؛ اخلاص مهم‌ترین و بارزترین ویژگی ایشان بود. ثمره‌ی اخلاص این شد که در حوزه‌ای که برای آن زحمت‌های فراوانی کشیده بود به خاک سپرده شدند و هر روز فرزندان ایشان (طلبه‌ها) بر سر خاک ایشان به دعا و نجوا می‌پردازند.

حسن خلق

اخلاق نیکو، عبارت است از خوش‌رویی، خوش‌رفتاری، حسن معاشرت و برخورد پسندیده با دیگران.

حسن خلق و گشاده‌رویی از صفاتی است که در معاشرت‌های اجتماعی باعث نفوذ محبت شده و در تأثیر سخن اثری شگفت‌انگیز دارد. به همین جهت خداوند، پیامبران و سفیران خود را انسان‌هایی با اخلاق نیک قرار داد تا بهتر بتوانند در مردم اثرکنند و آنان را به سوی خود جذب کنند.

 حضرت علی ع می‌فرماید: «رُبَّ عَزیرٍ اَذَلّهُ خُلْقُهُ، ذَلیلٍ واَعَّهُ خُلْقُه»؛ چه بسیار انسان‌های عزیزی که سوء خلق، آن‌ها را به خاک ذلّت نشانده، و انسان‌های ذلیلی که حسن خلق آن‌ها را عزیز کرده است (ری شهری، ج 3، ص 133، باب 1111، ح 5220).

پس یکی از شاخص‌های مهم در مدیریت حسن خلق و اخلاق نیک می‌باشد؛ چرا که طبق فرمودهی حضرت «لا یرْاَس منْ خَلا عَنِ الاَدَبِ»؛ کسی که مؤدب نیست، شایستگی ریاست ندارد (آمدی، ح 478۶).

خوش اخلاقی و اخلاق نیکوی استاد قانع زبانزد همه بود. بسیاری از طلاب علت ورود خود به حوزه را در برخورد اولی که با حاج خانم داشتند می‌دانستند. با همه محبت خاصی داشتند. حتی بچه‌های کوچک را با اخلاق نیک خود جذب کرده بودند. همیشه طلاب از اخلاق نیک و خندان‌بودن ایشان سخن می‌گویند. با اساتید و کارمندان هم بسیار خوش‌اخلاق بودند. جلسه‌های اخلاق حاجیه خانم را همه منتظر بودند که شرکت کنند چرا که از سخنان نیک ایشان و خوش رویی و اخلاق نیکویی که داشتند انرژی مثبت می‌گرفتند.

سعه صدر

  یکی از بایسته‌های مدیریت، سعه‌ی صدر است. چنانکه مولای متقیان امام علی ع می‌فرماید: «آلةُ الریاسةِ سعه الصدر»؛ سعه‌ی صدر ابزار مدیریت است (نهج البلاغه، حکمت1۷۶). کسی که ظرفیت لازم  را در برخورد با مسائل گوناگون داشته باشد، سعه‌ی صدر دارد؛ یعنی کسی که در موفقیت‌ها و مقامات دنیایی، خود را نبازد، هنگام هجوم گرفتاری‌ها در حوزه‌ی مسئولیتش، گنجایش پذیرش سختی‌ها و رنج‌ها را داشته و توان سرپیچی از باطل و تسلیم شدن در برابر حق را دارا باشد؛ دارای سعه‌ی صدر است که قرآن از آن به شرح صدر تعبیر کرده است (مجلسی، ج 28 ،ص 11؛ قانع و دیگران، 1397، ص35).

گاه مشكلاتى ناخواسته و غيرمنتظرانه براى حوزهی مدیریتی ایشان به وجود مى‌آمد. در برابر اين امور داراى سعهی صدر و تحمل بسيار و بردبارى توأم با تدبير و خونسردى همراه با شجاعت بودند. این امر ‌برای اطرافیان بسیار قابل تأمل و آموزنده بود.

توکل

توکل یکی از مباحث اساسی در مدیریت اسلامی است که در روایات نقل شده از حضرت علی ع مورد تأکید قرار گرفته است. توکل یعنی اعتماد و اتکا به خداوند در تمام کارها. توکل در جایگاه یکی از عوامل ارزشی، در همه‌ی مسائل مدیریتی تأثیرگذار است. امام در یکی از سخنان خود می‌فرماید: «اصلُ قوةِ القلبِ التوکلُ الی اللهِ»؛ اساس قوت قلب توکل بر خداوند است. توکل رمز اصلی بهره‌مندی از امدادهای غیبی است. آن‌گاه که انسان در کارها بر خدا تکیه می‌کند، خداوند نیز درهای رحمت خود را به روی او می‌گشاید و امدادهای غیبی خویش را به یاری او می‌رساند. امام علی ع می‌فرماید: «مَن توکَّل علیه کَفاه»؛ هر کس بر خدا توکل کند خداوند او را کفایت می‌کند (نهج البلاغه خطبه90؛ مدیریت علوی، 1386، ص62).

ساخت مکتب حضرت رقیه س با مشکلات و چالش‌های زیادی روبرو بود ولی ایشان از همان اول خرید زمین تا بقیه‌ی مراحل با توکلی که داشتند همه‌ی سختی‌ها را پشت سر گذاشتند. خودشان اذعان داشتند که با توکل و استعانت به ائمه ع  شروع کردم و همراهی این بزرگواران را در تمام مراحل احساس کردم. همیشه می‌‌گفتند: شما اصلاً توکل ندارید. اصلاً اعتقاد ندارید. وقتی ما خدا رو داریم، امام حسین ع رو داریم، فکر می‌کنید کسی می‌تونه کاری بکنه.

مدیریت منابع انسانی

کلیدی‌ترین و مهم‌ترین بخش از مدیریت، مدیریت منابع انسانی است؛ زیرا هر نوع تحول و آینده نگری و تدبیر و تکاپو در بخش‌های مختلف فرهنگی، علمی، آموزشی و... منوط به مدیریت صحیح و حکیمانه در منابع انسانی است.

امیر المؤمنین ع در بعد ایجابی، همواره سفارش کرده‌اند تا کار به دست اهلش سپرده شود و در بعد سلبی عواقب و خطرات رنج‌آور نا اهلان و بی کفایتان و نابخردان را گوشزد فرموده تا جامعه در مسیر صحیح حرکت کند (دری نجف آبادی،1390، ص28و30).

یکی از مقوله‌‌های مهم در سیر‌ه‌ی مدیریتی ایشان انتخاب وگزینش نیرو بود، زیرا طبق گفته‌ی امام علی ع برایشان مهم بود که کار را به اهلش بسپارند از این رو برای انتخاب و جذب نیرو دقت قابل توجهی داشتند. خیلی وقت‌ها از ‌نیروهای خوب در سخنرانی‌ها به جای خودشان استفاده می‌کردند و این باعث افزایش اعتماد به نفس نیروها و پیشرفت آن‌ها می‌شد.

 توجه به اساتید، کارکنان و طلاب

انسان‌ها وکارکنان سازمان، نیازهای مختلفی دارند که باید در نظرگرفته و تأمین شود. در ارتباط با جبران خدمت کارکنان و یا افراد ضعیف، مدیریت مسئولیت دارد. همچنین برای جبران خدمت کارکنان پس از سالیان متمادی خدمت، ایجاب می‌کند که برای آنان امکانات رفاهی در نظر گرفته شود. امام روزی در عبور از کوچه‌ای پیرمرد فرتوتی را مشاهده کردند که گدایی می‌کند ناراحت شدند به امام عرض کردند که ایشان نصرانی (مسیحی) است. امام فرمودند: آن زمان که قدرت کار کردن داشت از او استفاده می‌کردید ولی حالا که قدرت انجام کاری ندارد از او منع می‌کنید. از بیت‌المال به او انفاق کنید و زندگی او را تأمین کنید (دری نجف آبادی،1390، ص36).

استاد همیشه به فکر خدمت‌رسانی به کارکنان و طلاب بودند. در سفری که یکی از کارکنان همراه ایشان نبود برای قدردانی از ایشان و اینکه به یادشان بودند برای ایشان سوغاتی تهیه کردند. رسیدگی به امورات کادر، اساتید و کارکنان از مسائل مورد توجه ایشان بود. حتی اگر کسی از مجموعه مرخصی بود پیگیر بودند که علت مرخصی چه بوده است. خیلی وقت‌ها در مراسمات تعزیه‌ی بستگان مجموعه با آنکه خیلی مشغله داشتند شرکت می‌کردند و این را نوعی توجه و اظهار محبت می‌دانستند. توجه به مشکلات خانوادگی و مالی مجموعه برای ایشان آنقدر مهم بود که وقت زیادی را صرف این مقوله می‌کردند.

یکی از کارهای جالب حاجیه خانم قانع که هم جنبهی تفریحی داشت هم جنبه‌ی آموزشی و اخلاقی، این بود که سالی یک مرتبه اساتید، کارکنان و طلاب را به مسافرت می‌بردند. این مسافرت که مسافرتی در کنار طلاب و اساتید بود بسیار مسرّت‌بخش بود؛ اما چیزی که این مسافرت را خاص و لطف آن را دو صد چندان می‌کرد، مسافرت با حاجیه خانم قانع و بهره‌گیری از سخنان ملکوتی و درس‌گرفتن از سیره‌ی ایشان بود. انرژی خاصی که در این مسافرت‌ها همه کسب می‌کردند وصف نشدنی بود.

هم‌اکنون که در قید حیات نیستند، باز هم روح بزرگوارش به امور طلاب، مدرسه و... رسیدگی کرده و مشکلات به سبب درخواست آن بزرگوار رفع می‌گردد.

 

نقد پذیری

 در حكومت علوي، شهروندان به انتقاد از عملكرد حاكميت تشويق مي‌شـوند و از آنـان خواسته مي‌شود كه از ارائه‌ی مشورت دريغ نورزند و وضعيت نظام را ارزيابي كنند. ايـن اصل، رفتار حاكم اسلامي و مناسبات او را با مردم نشان مي‌دهد و الگويي از حكومـت مردمي را به نمايش مي‌گذارد. حضرت ع در سخني مي‌فرماید: «فإنّي لستُ في نفسي بِفوقِ أن اخطيء ولا آمِن ذلك مِن فعلي الّا أن يَكفي مـن نفسـي مـا هـُو ّياملك به من»؛ اين چنين نيست كه من، در نفس خود، اينگونه باشم كه دور از خطا كردن باشم و كار خود را از اشتباه مصون ببينم، مگر اينكه خداوند، مرا در آنچه او، از من، بـه آن مالـك‌تـر است، كفايت كند (نهج البلاغه، خ 216). نقد گذشته از اينكه موجب اصلاح حاكم و حاكميت است، وسيله‌اي براي رشد سياسی و اجتماعی و ديني مردم و ايجاد احساس مسئوليت بيشتر مردم و حضور قـوي‌تـر آنـان در صحنه است و اين امر، خود فوايد بي شماري دارد و از اهـداف حكومـت اسـت. بنـابراين، دعوت از مردم خيرانديش براي نقد و ارزيابي عملكرد حاكميت، هميشه به منظور نياز حاكم نيست، بلكه ممكن است مقاصد ديگري از آن مدنظر باشد. انتقاد سبب مي‌شود آنچه را كـه مردم از حاكميت در دل دارند، بروز دهند و حاكم نيز مشكلات و تنگناها و دلايل خـود را به گوش مردم برساند (ثواقب،1391، ص15). توجه به این امر هم یکی از موفقیت‌های استاد قانع درحوزه‌ی مدیریتی بود.

درخواست مشاوره  و مشورت از مردم

حضرت علی ع مشورت را پایه و اساس تصمیم‌گیری‌ها می‌داند و خود و زمامداران را به مشورت با مردم سوق می‌دهد و معتقد است مشورت زمامدار را از لغزش باز می‌دارد (جعفری و دیگران، 1400، ص15).

ایشان با وجود آن که از اندیشه‌ی کامل خدادادی بهره‌مند بود، به طوری که این موهبت الهی، او را از مشورت و نظرخواهی بی نیاز می‌کرد، در کارهای مختلف، با دیگران به رایزنی و مشورت می‌پرداخت و می‌فرمودند: «مَن استَبَدَ بِرأیِه هَلَک و مَن شاوَرَ الرجالَ شارکَها فی عقولِها»؛ کسی که استبداد در رأی داشته باشد هلاک شود و کسی که با مردان [با تجربه] به مشورت نشیند در عقل‌های آن‌ها شریک شود (نهج البلاغه، نامه53).

استاد قانع مشورت با همکاران و افراد با تجربه را یکی از مسائل مهم در سیره‌ی مدیریتی و موفقیت خود می‌دانستند. خیلی اوقات در مسائل جزئی هم از رأی و نظر دوستان استفاده می‌کردند. از آفت‌های خطرناک که عرصه‌ی مدیریت را تهدید می‌کند، این است که مدیر خود را از مشورت با دیگران بی نیاز ببیند.

نتیجه

در ﺳﻴﺮه‌ی ﻧﻈﺮی و ﻋﻤﻠﻲ (ﮔﻔﺘﻪﻫﺎ و ﺷﻴﻮه‌ی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻋﻤﻠﻲ) آن ﺣﻀﺮت ع، ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎ و ﺷﺎﺧﺼﻪﻫﺎی راﻫﺒﺮدی ﻣﻬﻤﻲ ﺑﻪ دﺳﺖ داده ﺷﺪه ﻛﻪ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻋﻠﻮی را از دﻳﮕﺮ ﺣﻜﻮﻣﺖ‌ﻫﺎ ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ ﺳﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ. اﻳﻦ رﻫﻴﺎﻓﺖ‌ﻫﺎ را ﻣﻲ‌ﺗﻮان ﺑﻪ ﺷﻜﻞ دﺳﺘﻮراﻟﻌﻤﻞ و اﻟﮕﻮﻳﻲ ﺑﺮای ﻧﻈﺎم ﺳﺎزی و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ جامعه‌ی اﺳﻼﻣﻲ ﺑﻪﻛﺎر ﮔﺮﻓﺖ و ﺑﺎ اﺟﺮای اﻳﻦ اﻟﮕﻮﻫﺎی ﻛﺎرﺑﺮدی از ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻋﻠﻮی در ﻧﻈﺎمﻫﺎی دﻳﻨﻲ ﻣﻲﺗﻮان ﻋﺪاﻟﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﻣﻨﻴﺖ ﻛﺎﻣﻞ را ﺗﺤﻘﻖ ﺑﺨﺸﻴﺪ. شاخص‌های مدیریتی استاد قانع که تا حدی برگرفته از سیره‌ی علوی و رمز ‌موفقیت و ماندگارشدن ایشان در حوزه‌ی علمیه‌ی حضرت رقیه س بود. امید است همه‌ی مدیران و مسئولان با تأسی از سیره‌ی علوی بتوانند مدیریتی کارآمد در جامعه داشته باشند.

منابع:

·        نهج البلاغه

1.      اعتماد، حسنیه؛ اخلاص در آیات و روایات، مجله طوبی، شماره 4، فروردین 1385.

2.      آمدی، عبدالواحد؛ غررالحکم ودررالکلم، دارالکتب اسلامی.

3.      جعفری، افشین، رضا حاجیان حسین آبادی، احمد فدوی؛ مدیریت در چشم انداز حکومت علوی و اسناد بین الملل، دوفصلنامه علمی _ ترویجی سیره پژوهی اهل بیتع، سـال هفتم، شماره دوازدهم، ‏1400.

4.      جهانبخش، ثواقب؛ مباني و شاخصه‌هاي حكومت علوي، پژوهشنامه علوي، سال سوم، شمارة دوم، پاييز و زمستان 1391.

5.      دری نجف آبادی، قربانعلی، قاسم درزی؛ نگاهی به مدیریت و تدبیر در فرهنگ علوی، فصل‌نامه نهج‌البلاغه ش22، سال1390.

6.      قانع، امیررضا، الهه قانع، عبدالرضا اصغری؛ كندوكاوی در شاخصه‌های مدیریت اسلامی با محوریت مدیریت علوی، مجله رهیافت فرهنگی، شماره4، 1397.

7.      مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، بیروت، 1404.

8.      محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه، ج 133، دارالحدیث، 1384.

9.      مدیریت علوی، مجله خلق، شماره3، 1386.

 

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 43


تعداد امتیازات: (1) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (696)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort