تاریخ ارسال خبر: 01 بهمن 1389 | گروه خبری:
دو قدم تا خدا
چگونه شیعه شدم
خاطره ای از لیلا آذربایجانی
من لیلا هستم از کشور آذربایجان، در زمان حکومت کمونیستی شوروی، چیزهایی در مدرسه یاد گرفته بودیم که ضد دین بود. به خدا فکر میکردم؛ اما دلیلی برای اثبات او نداشتم. خواهرم سودا در یک بیمارستان پرستان پرستار بود. یک روز به من گفت: یک همکار جدید برایمان آمده که حجاب دارد. من هم که خانمهای با حجاب برایم خیلی جالب بودند، علاقمند شدم درباره اش چیزهایی بفهمم. از سودا خواستم قرار آشنایی بین ما بگذارد. همین اتفاق هم افتاد و من با او دوست...
ادامه »