از اموری که در خوردن اهمیّت دارد فهمیدن و درک غذای خوردنی است به این که غذا را ببیند، بچشد، ببوید، لمس نماید و آنچه که موافق طبع است را از مخالف طبع تشخیص دهد.
به غذایت نگاه کن (فَانظُر اِلَی طَعَامِکَ*)
از اموری که در خوردن اهمیّت دارد فهمیدن و درک غذای خوردنی است به این که غذا را ببیند، بچشد، ببوید، لمس نماید و آنچه که موافق طبع است را از مخالف طبع تشخیص دهد.
بعد از درک غذا و تشخیص خوب و بد آن نیاز دارد غذایی را که فهمیده در خاطر خود حفظ کند چون دوباره آن غذا را ببیند، بداند که این همان غذایی است که قبلاً آن را درک کردهبود. پس نعمت خوردن نیازمند به پنج قوهی بینایی، چشایی، بویایی، لامسه و عاقله است. امام صادق علیه السلام به شاگردش مفضل میفرماید: ای مفضل در افعالی از خوردن که حق تعالی در آدمی قرار داده و تدبیر نمودهاست بیندیش؛ زیرا اگر فهم انسان مانند حیوان ناقص و درک او منحصر در چیزهای حاضر بود دیگر راهی به درک عاقبت امر نداشت زیرا حیوانات هر چیزی را که لذتهایی به آنها ببخشد میخورند اگرچه کُشنده باشد. از این رو خداوند برای انسان عقل آفریده تا به واسطهی آن ضررها و منفعتها را دریابد و این کوچکترین فایدهی آفرینش عقل است. از طرف دیگر تا خواهش به غذا نباشد و آدمی شوق و رغبت به آن نداشته باشد درک غذا مطلقاً فایدهای ندارد همانطور که بیمار طعام را میبیند و میداند بهترین چیزهاست ولی چون رغبت به غذا ندارد از آن دوری میکند از اینرو خداوند گرسنگی را آفرید و بر انسان مسلّط ساخت مثل طلبکاری که او را مضطرب میسازد و اگر گرسنگی و حالتی که انسان را ناچار به خوردن کند، نبود آنقدر در خوردن غذا سستی میکرد تا بدنش به تحلیل میرفت و نیز اگر این رغبت بعد از خوردن به قدر ضرورت از بین نمیرفت هر آینه آدمی آنقدر میخورد تا هلاک میشد پس سیری را آفرید تا بعد از خوردن به اندازهی نیاز خوردن را ترک کند و چون رغبت و خواهش بدون اراده فایده نداشت خداوند اراده را در آدمی قرار داد. از طرفی تا زمانی که قدرت بر به دست آوردن غذا و برداشتن آن نباشد فهمیدن و درک غذا، گرسنگی و سیری و ارادهی غذا خوردن فایدهای ندارد. پس پروردگار حکیم اعضایی آفرید که تو ظاهر آنها را می بینی و از اسرار و حکمتهای آنان بیخبری!
از این روست که از امام علی علیه السلام نقل شدهاست: به هنگام غذا خداوند را یاد کنید و سخنان لغو نگویید چرا که غذا یکی از نعمتهای خدایی است که سپاسگزاری از آن و ستایش آن بر شما واجب است. با نعمتها پیش از آن که از دستتان بروند به خوبی رفتار کنید که نعمت از دست میرود و به صاحبش آن گونه که با آن رفتار کرده، گواهی میدهد. (طبرسی، 1387، ص413)
منابع:
* قرآن کریم، بقره/ 259.
1. حسنبنفضل طبرسی، مکارمالاخلاق، ترجمهی محمدحسن رحیمیان، قم، انتشارات مؤمنین، 1387.
2. مفضلبن عمر، توحید مفضل، ترجمهی محمدباقر مجلسی، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1379، ص89.
3. ملااحمد نراقی، معراجالسعاده، مشهد، بهنشر، 1391، ص 795 و 796.
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 29