*مائده رضايي
در اين روزگار كه دشمنان اسلام طرح استعمار نوين را ريختهاند و كشورهاي اسلامي را يكي پس از ديگري زير سلطهي مستقيم و غير مستقيم قرارداده و با ايجاد دشمني و تفرقه ميان امت اسلام به سلطهي خود ادامه ميدهند و همچنان آنان را در ابعاد گوناگون فرهنگي، اقتصادي، سياسي و... به استضعاف ميكشند و موانع و مشكلات بسياري بر سر راه بيداري اسلامي ايجاد ميكنند، تنها راه نجات از سلطهي آن ابرقدرتهاي چپاولگر يكپارچگي ملتهاي مسلمان و اتحاد آنان بر كلمهي«الله» است؛ چرا كه قرآن كريم، اين منشور سعادت جاودان بشر، از آغاز نزول تا كنون فرياد وحدت مسلمانان را سر داده است: «اِعتَصموا بِحَبل اللهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقوا»؛ همگي به ريسمان(دين) خدا چنگ زنيد و از هم پراكنده نگرديد. امت يكپارچه در سايهي معارف قرآني، از اعتقادات راستين «و يُعَلِمُهُم الكِتاب وَ الحِكمَة»، فرهنگ والا «وَ يُزَكّيهِم»، قوانين و حقوق عادلانه و حكومتي توحيدي و قدرتمند، جامعهاي متمدن و پيشرفته و منسجم برخوردارميشود؛ بنابراين اگر مسلمانان در التزام به آموزههاي قرآني دچار تزلزل گردند نخستين آسيبي كه بر آنان وارد ميشود از هم گسيختگي و ايجاد شكاف از جهات اعتقادي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و....در جوامع آنان است.
در زمان حاضر به اعتراف يكايك مسلمانان، امت اسلامي دچار تفرقه اي همه جانبه به خصوص سياسي است و اين وضع باعث سلطه ي غرب بر جهان اسلام شده است. اما آيا اميدي به وحدت هست؟ قرآن كريم و پيشوايان پاك ما نبي مكرم و خاندان طاهرش (صلوات الله عليهم) پاسخ را مثبت ميدانند.
از ديدگاه قرآن كريم وحدت، مصداق بارز نعمت و رحمت الهي است كه نبايد از آن نااميد شد: «وَذكُرُوا نِعمَت الله عَلَيكُم إذ كُنتُم اَعداداً فَألف بَين قُلوبكم»؛ نعمت خدا را بر خودتان به ياد آريد آنگاه كه دشمن بوديد و ميان دلهايتان پيوند ايجادكرد. در آيهي ديگري نااميدي از رحمت خدا را عملكرد كافران ميداند: «...إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ»؛ به راستي كه از رحمت خدا كسي جز كافران نااميد نميشود.(يوسف/87).
در این مقاله به مهمترین عوامل وحدتآفرین، یعنی اعتقادات راستین و تهذیب نفوس اشاره کرده و تأثیر آن را در وحدت جهانی امت اسلام بیان میکنیم.
1- پایبندی به اعتقادات راستين
انسان با نهادي خداجو آفريده شده است(روم/30). با هبوط آدم و حوا و افزايش و انتشار نوع انسان در زمين، همواره از هدايت الهي بهرهمند بودهاست(بقره/38). گروه نخست انسانها همه مردمي يكپارچه با اعتقادي توحيدي بودهاند اما بر اثر وسوسهي شيطان پليد و چيره شدن هواي نفس، عدّهاي بر اعتقاد توحيدي خود پايدار ماندند و عدّهاي ديگر دچار گمراهي شدند و بدين ترتيب امت واحده دچار پراكندگي شد. از اين زمان بود كه پيامبران الهي در ادوار متعددي جهت هدايت و يكپارچگي اعتقادي دوبارهي مردم فرستاده شدند. قرآن كريم ميفرمايد: «كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ...»؛ مردم گروهي يكپارچه بودند، پس خدا پيامبران را براي مژده و بيمدادن فرستاد و كتاب را بر اساس حق، بر آنان نازل كرد تا دربارهي اختلافات مردم ميانشان قضاوت و حكم كند (بقره/213).
پيامبران خدا با اميد به هدايت مردم در مقابل آزارها و عصيانها مقاومتكردند، بهخصوص پيامبر مكرم اسلام(صلیاللهعلیهوآله) كه تا مرز هلاك كردن خود در اين راه تلاش كردند تا اينكه: «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ»؛ نزديك است كه خود را هلاك سازي كه چرا ايمان نميآورند (شعراء/3) و در آيهي ديگر اميدواري حضرت به هدايت مردم از خصایص اخلاقي ايشان معرفي ميكند: «لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ »؛ پيامبري از خودتان برايتان آمد كه رنجتان بر او گران است، بر(هدايت) شما حرص ميورزد نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است (توبه/128). حضرت با اين اميد و صفات بود كه در طي 23سال توانست امت واحدهي اسلام را ايجاد كند.
اعتقادات راستين اسلامي را پنج اصل توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد و ضروريات دين (نماز، روزه، حج و زكات) تشكيل ميدهد كه امت واحدهي اسلام بايد همگي به آن معتقد باشند. چنان كه روايات معصومين بر اين اصول تأكيد دارند.(رك. كليني، اصول كافي، ج22،باب دعائمالاسلام، ص17-24)
2- رشد اخلاقي گامي در تحقق وحدت
رذايل اخلاقي سرآغاز تفرقه است. چنان كه اميرمؤمنان علي(عليهالسّلام) ميفرمايد: « إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْكَامٌ تُبْتَدَعُ...»؛ آشوبها خواهشهاي نفساني است كه پيروي ميشوند و بدعتهايي است كه گذاشته ميشوند (نهجالبلاغه، خطبهي50). در طول تاريخ بشر فتنه عامل تأثيرگذاري در پراكندگي هر امتي بوده است، در صدر اسلام منافقان با فتنهانگيزي ميان مسلمانان در صدد تفرقه و ايجاد اختلاف بودند و كار را بر نبياكرم(صلياللهعليهوآله) دشوار ميساختند. (طبرسي، مجمعالبيان، ج5، ص55) قرآن كريم ميفرمايد:« لَقَدِ ابْتَغَوُاْ الْفِتْنَةَ مِن قَبْلُ وَقَلَّبُواْ لَكَ الأُمُورَ حَتَّى جَاء الْحَقُّ وَظَهَرَ أَمْرُ اللّهِ وَهُمْ كَارِهُونَ»؛ (منافقان) پيش از اين آشوب ايجاد كردهاند و كارها را بر تو دگرگون كردند تا حق آمد و دين خدا پيروز شد در حاليكه ناخشنود بودند (توبه/48). صفات پست اخلاقي منافقان بهخصوص خودخواهي، حسادت، دروغگويي و ... آنان را بر تفرقهافكني وادارميكرد.
نزاع و درگيري كه گاه ميان سپاهيان اسلام پيش ميآمد ناشي از عدم رشد اخلاقي بعضي از آنان بود مانند نزاعي كه در جنگ احد كه در اثر طمع ديدهبانان كوه احد، به تقسيم غنايم پيش آمد. (طبرسي، ج1، ذيل آيهي 152آلعمران) خطر اين نزاعها در جنگهاي ديگر هم بود. بنابراين خداوند با توصيه به صبر و پايداري آنان را از نزاع بازداشت: « وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ رِيحُكُمْ و َاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ »؛ از خدا و پيامبرانش فرمان بريد و درگير نشويد زيرا شكست ميخوريد و آوازهي قدرتتان از بين ميرود، پس شكيبا باشيد كه خدا با صابران است(انفال/46).
نخستين تفرقه ميان امت واحد اسلامي در سقيفهي بني ساعده نيز ناشي از نفاق و قدرتطلبي سران آن بود؛ چنان كه اميرمؤمنان علي(عليهالسّلام) در خطبهي شقشقيه فرمود: «لَقَدْ تَقَمَّصَهَا ابْنُ اَبى قُحافَةَ وَ اِنَّهُ لَيَعْلَمُ اَنَّ مَحَلّى مِنْها مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحى»؛ پسر ابوقحافه جامهي خلافت را به تن كرد در حاليكه ميدانست جايگاه من به خلافت چون جايگاه محور سنگ آسياب به آن است. عملي بر خلاف اعتقاد درست، مصداق نفاق است.
سرگروه آشوبگر ناكثان، قاسطان و مارقان كه در حكومت عدل مولا علي(عليهالسّلام) مردم را دچار چند دستگي و پراكندگي از محور ولايت كردند، ناشي از صفت پست اخلاقي دلبستگي به دنيا بود. چنان كه حضرت در ادامهي آن خطبه با اشاره به آنها فرمود:«كأنّهم لم يسمعوا الله سبحانه يقول:« تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»؛ گويا نشنيدند كه خداوند ميفرمايد:«آن سراي آخرت را براي كساني قرار ميدهيم كه در پي قدرتطلبي و فساد و تباهي در زمين نيستند و سرانجام براي پرهيزگاران است (قصص/83). اما رهبران اين سه گروه از سران صحابه و برخي كاتب و حافظ قرآن بودند، پس شكي نيست كه تك تك آيات قرآن را با معنا و تفسير ميدانستند، اما چه شد كه به استكبار و تباهي روي آوردند. اميرمؤمنان علي(عليهالسّلام) در ادامه علت را بيان ميفرمايند: « بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ سَمِعُوهَا وَ وَعَوْهَا وَ لَكِنَّهُمْ حَلِيَتِ الدُّنْيَا فِي أَعْيُنِهِمْ وَ رَاقَهُمْ زِبْرِجُهَا»؛ آري سوگند به خدا كه آيه را شنيدهاند و فهم و درك كردهاند ولي به راستي كه دنيا در ديدگانشان زيبا جلوه كرد و زيورش آنان را به برتريجويي كشاند (نهجالبلاغه، خطبهي3).
تفرقهي امت اسلامي در حال حاضر نيز برخاسته از صفت پست ترس، عدم اعتماد به نفس و جاهطلبي رهبران سياسي آنها - به جز ايران اسلامي- است. به اين دليل، راه براي سلطهي استعمارگران بر كشورهاي اسلامي باز شده است و از دويست سال پيش تاكنون تنها روش را تغيير ميدهند؛ زماني با حاكميت مستقيم، زماني به واسطهي ديكتاتورهاي دستنشانده و مزدور و در زمان حاضر به روش نوين يعني احزاب وابسته به خود و تقديس نظام دموكراسي به استثمار امت اسلامي و مسلّطكردن نظام صهيونيستي بر آنان ميپردازند.
امام خميني دربارهي تأثير هواي نفس در تفرقه فرمودهاند: «اختلاف هميشه ناشي از جهات نفساني است. اگر همهي انبياء الان در اين جا جمعشوند، اختلاف ندارند، براي آنكه آن جهات نفساني را ندارند» (تبيان، وحدت از ديدگاه امام خميني،10/01/59، ص 433).
ايشان علّت بيتوجّهي به مسألهي فلسطين -كه نماد تفرقهي جهان اسلام است- ذلت حكومتهاي منطقه ميدانستند و فرمودند: «اشكال در اين بيتوجهي حكومتهاست كه منافع خودشان را ميخواهند، ذخاير خودشان را تقديم ميكنند و در ازاي آن ذلت براي خودشان و ملّتشان به هديه ميآورند. مشكل همهي مسلمين و اسلام در اين بيتوجهي يا با توجه، خيانت بعضي از سران كشورهاست»(تبيان، دفتر19، جهان اسلام از ديدگاه امامخميني، 25/9/60، ص49).
تهذيب نفس دروازهي اميد به وحدت اسلامي
قرآن كريم رستگاري جوامع اسلامي را وابسته به تزكيهي نفوس و پرهيزگاري مسلمانان ميداند. به اين دليل از جمله اهداف اصلي پيامبر اكرم(صلياللهعليهوآله) تزكيهي نفوس است:« لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ»؛ خداوند بر مؤمنان منّت نهاد كه پيامبري از خودشان بر ايشان فرستاد تا آياتش را بر آنان بخواند و پاكشان سازد و كتاب و حكمت را به آنان بياموزد(آل عمران/164) و در آيهي ديگر وحدت و يكپارچگي مؤمنان را در توبه و روي آوردن به احكام خدا و راه اميدي به رستگاري جامعه ميداند: «...وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»؛ اي مؤمنان همگي رو به خدا آريد اميد كه رستگار شويد(نور/31). و در چند آيهي ديگر پرهيزگاري را سايهي اميد به رستگاري ميداند:« فَاتَّقُواْ اللّهَ يَا أُوْلِي الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»؛ پس اي خردمندان از [نافرماني] پرهيزكنيد، اميد كه رستگار شويد» (مائده/100) .
بدون شك هر جامعهاي جوياي سعادت و رستگاري است اما تعريف اين هدف مرتبط به نوع جهانبيني و ايدئولوژي آن جامعه است. از ديدگاه اسلام رستگاري جامعهي ما با پذيرش حاكميت الله به رهبري حجت او محقّق ميگردد و اين امر وقتي ميسّر است كه آحاد امت به ويژه سياستمداران از طهارت نفس برخوردار باشند. چنان كه قرآن كريم ياران نبياكرم(صلياللهعليهوآله) را در آيهي آخر سورهي فتح توصيف ميكند:« مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ...»؛ محمد پيامبر خداست و كساني كه با اويند بر كافران سخت و با يكديگر مهربانند. آنان را در حال سجود و ركوع مينگري كه افزوني[پاداش] را از پروردگارشان ميخواهند. نشاني آنها اثر سجدهاي است كه بر چهرهشان نقش بسته است... . طهارت حاصل از صلابت و مهر در راه خدا و عبادت بسيار و اميد به پاداش الهي و همراهي پيامبراكرم(صلياللهعليهواله) كه در تكتك آنان بود، امت يكپارچه سعادتمند را به تصوير كشيدهبود.
تأثير پاكي رهبران جامعه در ايجاد وحدت
در آموزههاي اسلامي تأكيد بسياري بر عدالت فردي (تقوا) رهبران و حاكمان جامعه شده است و فلسفهي آن تأثيرگذاري آنان بر صلاح يا فساد مردم است تا حدي كه در حديث و مثل آمده است: «الناس علي دين ملوكهم»؛ مردم بر دين شاهان خودند»(كشف الغمه، ج2، ص21).
عدالت رهبران و پيشوايان جامعه از شرايط اصلي است و در واقع نخستين شرط صلاحيت رهبري و امامت است؛ چنان كه پس از ارتقاي مقام ابراهيم خليل به امامت، درخواست او را ادامهي اين مقام در دودمانش مشروط به عدم ظلم كرد: «قال لايَنالُ عَهدِي الظّالِمين». فلسفهي اين شرط تأثيرگذاري رهبر و حاكم، بر وحدت مردم در مسير الهي است. چنان كه رهبر فاجر و حاكم ظالم عكس آن عملميكند. قرآن كريم دربارهي عملكرد فرعون ميفرمايد: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا»؛ فرعون در زمين تكبّر ورزيد و مردم را دسته دسته پراكنده ساخت. نظر به اين اهميت است كه اميرمؤمنان علي(عليهالسّلام) پيوسته كارگزاران خود را به تقوا و بلكه به زهد و ورع توصيه ميكرد (رك، نهجالبلاغه، نامه به عثمان بن حنيف، مالك اشتر و ...).
تهذيب نفس و اميد به وحدت جهاني
وحدت جهاني امت اسلام، بلكه مردم جهان به معناي واقعي كلمه يعني سير در صراط مستقيم و ولايت حجت خدا، تنها در ظهور امام زمان حضرت مهدي(فرجه الشريف) محقّق ميشود. چنان كه در روايات بسياري به جهاني شدن توحيد اشاره شده است. در زيارت امام زمان (عجل الله تعالي) آمده است:« السَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ وَ...»؛ سلام بر مهدي كه خداوند او را به امتها وعدهداد تا بهوسيله ي او وحدت كلمه ايجاد كند و پراكندگي را گرد هم آرد. (بلد الأمين، ص286)
آن حجت حق(عج) شرط ظهور و تحقق آن وحدت جهاني را تهذيب نفوس ميداند. چنان كه در توقيعي به شيخ مفيد پيامي به شيعه داده و فرمودند:« إِنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَ لا ناسينَ لِذِكْرِكُمْ، وَ لَوْ لا ذلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللاواهُ، وَ اصْطَلَمَكُمُ الاَْعْداءُ. فَاتَّقُوا اللّهَ» ما بيتوجه به شما نيستيم و ياد شما را فراموش نكرده ايم و اگر چنين نبود گرفتاريها و رنجها بر شما فرودميآمد و دشمنان بر شما چيره ميشدند. پس پرواي خدا را داشته و پرهيزگار باشيد». حضرت در ادامه شيعه را به تقيه توصيه ميكنند؛ زيرا جامعه را از آتش جاهليت دور ميسازد.(مجلسي، ج53، ص175)
متأسفانه به علت هجوم فرهنگ غرب و شرق، مسلمانان جهان از معارف اسلامي به دور ماندهاند.
بسياري از گناهان به صورت فرهنگ جديد درآمده است، به ويژه گناهان اجتماعي مربوط به عفت چون: بيحجابي يا بدحجابي، آزادي روابط، دوستي با نامحرمان، ترك فريضهي امر به معروف و نهي از منكر، لهو و طرب(غنا و موسيقي)، شرب خمر و تضعيف شعائر اسلامي؛ اينها اضافه بر گناهان اقتصادي (رباخواري، مكاسب محرمه) و گناهان سياسي چون حقوق قضايي ناعادلانه، برقراري نظامهاي سياسي بلاد كفر در كشورهاي اسلامي، الحاق به بيانيه هاي بينالمللي حقوق بشر، زنان و... وحدت اسلامي را بسيار بعيد كرده است. اميد است كه بيداري اسلامي در آن جوامع جاني تازه گيرد و با الگو گرفتن از انقلاب اسلامي ايران، نظام اسلام را بنيان گذارند تا ايجاد زمينهي وحدت جهاني مهدوي تسريع گردد.
فهرست منابع
قرآن كريم.
نهج البلاغه.
1- داستاني بيركي، علي، جهان اسلام از ديدگاه امام خميني، تهران، مؤسسهي نشر وتنظيم آثار امام خميني، چ4، 1391.
2- مؤسسهي نشر وتنظيم آثار امام خميني، وحدت از ديدگاه امام خميني، تهران، ناشر مؤلف، چ4، 1386.
3- طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان، بيجا، انتشارات فراهاني، بي تا.
4- كليني، محمدبن يعقوب، اصول كافي، تصحيح علي اكبر غفاري، بيروت، دار صعيب، چ4، 1401ق.
5- مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، مهدي موعود(ترجمه ج53 بحار الانوار)، قم، بيتا.
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 27