جایگاه و ارزش فرزند/*سمیه صادقی
«إِلَهِى امْدُدْ لِى فِى أَعْمَارِهِمْ، وَ زِدْ لِى فِى آجَالِهِمْ، وَ رَبِّ لِى صَغِيرَهُمْ، وَ قَوِّ لِى ضَعِيفَهُمْ، وَ أَصِحَّ لِى أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْيَانَهُمْ وَ أَخْلاقَهُمْ، وَ عَافِهِمْ فِى أَنْفُسِهِمْ وَ فِى جَوَارِحِهِمْ وَ فِى كُلِّ مَا عُنِيتُ بِهِ مِنْ أَمْرِهِمْ، وَ أَدْرِرْ لِى وَ عَلَى يَدِى أَرْزَاقَهُمْ. وَ اجْعَلْهُمْ أَبْرَارا أَتْقِيَاءَ بُصَرَاءَ سَامِعِينَ مُطِيعِينَ لَكَ، وَ لِأَوْلِيَائِكَ مُحِبِّينَ مُنَاصِحِينَ، وَ لِجَمِيعِ أَعْدَائِكَ مُعَانِدِينَ وَ مُبْغِضِينَ، آمِينَ»؛ خداوندا! چنان کن که روزگار فرزندانم دراز شود و مرگشان دیر فرارسد، کوچکهایشان را به دلخواه من پرورش فرمای و به ضعفا و ناتوانانشان قدرت و قوّت عطا کن. مقدّر فرمای که جسم و دین و اخلاقشان با صحّت و سلامت مقرون باشد و از درگاه تو نعمت عافیت فراگیرند. تندرست و سالم و صالح پرورش گیرند و آنسان که آرزویم باشد به بار آیند و از خزانهی سرشار تو روزی فراوان دریافت دارند.
پروردگارا! فرزندان مرا به زیور تقوا و بصیرت بیارای تا نیکو ببینند و نیکو بشنوند و در برابر فرمان تو مطیع باشند. دوستان تو را دوست بدارند و بندگان تو را به راه راست هدایت کنند و همچنان دشمنان تو را دشمن شمارند و از خویشتن برانند (صحیفهی سجادیه، دعای 25).
از آنجایی که یکی از اهداف ازدواج و تشکیل خانواده بعد از تکامل یافتن دختر و پسر، رسیدن به آرامش و تولید نسل میباشد و به دلیل آشنایی ناقص در خصوص این مقوله و توصیهی اسلام بر فرزندآوری و تربیت نسلهای پاک و صالح، همچنین به خاطر نیاز جامعهی امروز به افزایش نسل جدید و نیروی کارآمد و شایسته مختصری به جایگاه و ارزش فرزند در اسلام میپردازیم.
روشن است که یکی از نعمات الهی به انسان، فرزند میباشد و جایگاه او در زندگی بشری به حدّی است که حضرت زکریا (علیهالسّلام) در وقت پیری از خداوند متعال درخواست فرزند میکند تا از ایشان و آلیعقوب ارث ببرد و وارثی صالح و مورد رضایت خود قرار دهد؛ آنگونه که در قرآن کریم آمده است: «فَهَبْ لي مِنْ لَدُنْکَ وَلِيًّا، يَرِثُني وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا» (مریم/5و6) و در جای دیگری از قرآن آمده است: «وَ أَصْلِحْ لي في ذُرِّيَّتي»؛ خدایا! فرزندان و نسل مرا جانشینان صالح من و بندگان خالص خود گردان تا همهی ایشان پرهیزگار باشند و مایهی آبرومندی گردند (احقاف/15؛ رک: حسینی شاه عبدالعظیمی، 78/12).
قابل توجّه است که طلب نمودن و مهیّا کردن اسباب زیاد شدن اولاد مستحب است؛ زیرا حتّی اگر فرزندی از زنی سقط شود، بر در بهشت به غضب میایستد. خداوند میفرماید: داخل بهشت شو. جواب میدهد: نه، داخل نمیشوم تا اینکه پدر و مادرم قبل از من داخل بهشت گردند. پس خداوند -تبارکوتعالی- به فرشتهای میگوید که پدر و مادرش را بیاور تا به بهشت روند و میفرماید: این به خاطر زیادی رحمت من بر تو (فرزند) است (شهید ثانی، 371/2). همچنین اگر بچّه زنده متولّد شود و قبل از پدر و مادرش بمیرد والدین از جهت او مأجور بوده و پاداش میگیرند و اگر فرزند بعد از والدین خود بمیرد، برای ایشان طلب آمرزش میکند (مامقانی، ص 67).
در روایتی از امام صادق (علیهالسّلام) آمده که شش خصلت است که فرد مؤمن بعد از مرگش از آنها سود و نفع میبرد، که یکی از آنها فرزند صالحی است که برای او استغفار و طلب آمرزش کند (مجلسی دوم، 100/101). همچنین در روایت دیگری از آن امام بزرگوار است که فرمودند: «ميراثُ اللّهِ مِنْ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ وَلَدٌ صالِحٌ يَسْتَغْفِرُ لَهُ»؛ ارثی که از بندهی مؤمن به خداوند میرسد، فرزند شایستهای است که برای او آمرزش میخواهد (همان، 89/101؛ طبرسی، 629/1).
در این باره وارد شده که حضرت عیسی (علیهالسّلام) از قبری عبور کردند و صاحبش را در عذاب دیدند. سال بعد از همان قبر گذشتند و متوجّه شدند که عذاب از وی برداشته شده. پس از خداوند سبب آن را سؤال نمودند؛ وحی رسید که پسر صالحی از آن مرد به حدّ بلوغ رسیده و جادّهای را صاف کرده و یتیمی را پرستاری نموده، از آن جهت پدر به سبب عمل پسر بخشیده شد (رک: ممقانی، ص 57).
گفتنی است که ارزش فرزند به آن مقدار است که بیماری او کفّارهی گناهان پدر و مادرش محسوب میگردد. همچنان که حضرت علی (علیهالسّلام) در مورد مرضی که به کودک میرسد فرمودند که آن کفّارهی گناهان والدینش است (شیخ صدوق، 482/3).
خداوند در قرآن کریم در مورد فضیلت فرزند میفرماید: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا، يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا، وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ...»؛ پس گفتم از پروردگارتان آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است، بارانهای پربرکت آسمان را پیدرپی بر شما میفرستد و شما را به اموال و فرزندان کمک میکند. تمام اینها از نعمات خداوندی به افرادی است که دعوت رسول حق را لبّیک گفته و از اعمال قبیح و ناپسند پرهیز میکنند (نوح/10-12؛ رک: حسین همدانی، 100/17).
در تأیید فضیلت فرزند از امام سجاد (علیهالسّلام) آمدهاست که فرمودند: «مِنْ سَعادَهِٔ الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ اَنْ یَکُونَ مَتْجَرُهُ فی بِلادِهِ، وَ یَکُونَ خُلَطاؤُهُ صالِحینَ، وَ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ یَسْتَعینُ بِهِ»؛ از سعادت انسان مسلمان این است که محل تجارتش در شهرش بوده و همصحبتان او صالح و شایسته باشند و دارای فرزندانی باشد که از ایشان استعانت و کمک بخواهد (مجلسی دوم، 102/90).
بنابراین فرزندان فضیلت بسیاری برای والدینشان دارند، البتّه اگر نیکو تربیت گردند و افراد شایسته و صالحی به بارآیند. چنین اشخاصی هم در دوران زندگی پدر و مادر برای ایشان مفید و کمککار خواهند بود، هم بعد از حیات ایشان با انجام عمل خیر و پسندیده موجبات مغفرت و رحمت الهی را فراهم میآورند.
نقل شده که در تهران قناتی حفر شد که حفرکنندهی آن مردی به نام حاج علیرضا بود. بیش از صد سال است که مردم یکی از مناطق تهران از آن آب استفاده میکنند، یکی از علمای بزرگ فرمود: شخصي او را به خواب ديد كه در باغي بزرگ كنار نهري عظيم بود. حاج عليرضا گفت: این باغ یکی از باغهای بهشت است و این نهر هم نهر بهشتی، این هر دو به مزد آن قنات به من عطا شده، ولی ای کاش برایم فرزندی بود که یک بار «لاإلهإلّاالله» میگفت و میمرد که بهرهای عظیم از اقرار او به توحید نصیب من میشد (انصاریان، ص 413).
در باب طلب اولاد خداوند میفرماید: «رَبَّنَا هَب لَنَا مِنْ أَزْوَجِنَا وَ ذُرِّیَّتِنَا قُرَّه أَعْینٍ»؛ افراد صالح و نیکوکار از خداوند میخواهند که به ایشان همسر و ذریّهای عطا کند که نور چشمشان قرارگیرد (فرقان/74). وارد شدهاست که این آیه مخصوص امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) است که منظور از «ذُرّیّاتِنا» امام حسن و امام حسین (علیهمالسّلام) میباشند.
از حضرت علی (علیهالسّلام) روایت شده که فرمودند: «وَ اللَّهِ مَا سَأَلْتُ رَبِّي وَلَداً نَضِيرَ الْوَجْهِ وَ لَا سَأَلْتُهُ وَلَداً حَسَنَ الْقَامَهِ وَ لَكِنْ سَأَلْتُ رَبِّي وُلْداً مُطِيعِينَ لِلَّهِ خَائِفِينَ وَجِلِينَ مِنْهُ حَتَّى إِذَا نَظَرْتُ إِلَيْهِ وَ هُوَ مُطِيعٌ لِلَّهِ قَرَّتْ بِهِ عَيْنِي»؛ به خدا قسم، از پروردگارم فرزند زیبا و خوشقامت نخواستم بلکه از پروردگارم فرزندی درخواست داشتم که مطیع خداوند بوده و از او خائف و ترسان باشد تا زمانیکه به او نظر کنم در حالیکه مطیع خداوند است، چشمم به او روشن گردد (فیض کاشانی، 877-876/2).
در کتاب «المحاسن» آمده که بکر بن صالح گفت: نامهای به امام هادی (علیهالسّلام) نوشتم که من پنج سال است که از بچّهدار شدن خودداری کردهام چرا که همسرم فرزند نمیخواهد و میگوید: کمی امکانات مالی موجب سختی تربیت فرزند است. نظر شما چیست؟ پس حضرت نوشتند: «اُطلُبِ الوَلَدَ فَإِنَّ اللهَ یَرزُقُهُم»؛ فرزند بخواه که همانا خداوند ایشان را روزی میدهد (طبرسی، 643- 642/1).
در باب روزی فرزند در قرآن کریم نیز آمده است: «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَه إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ»؛ و فرزندانتان را از ترس فقر نکشید که ما ایشان و شما را روزی میدهیم (اسراء/31).
پس باید توجّه داشت که روزیدهندهي حقیقی تمام موجودات، خداوند رزّاق و رحمان است. او که رحمتش از هیچ موجود کوچک و بزرگی دریغ نمیشود و روزیش از هیچ انسان گنهکار و مطیعی قطع نمیگردد. پس صحیح نیست تا قدرت و نیروی جوانی و نشاط فرزندآوری و نگاهداری و تربیت آنها موجود است، به بهانهی ترس از تأمین مالی ایشان، از داشتن فرزند خودداری کنیم. امّا باید دقّت داشت که علاوه بر فراهم آوردن امکانات مالی برای فرزندان و توجّه به تغذیه و مسکن و پوشش آنها، به تعلیم و تربیت صحیح و درست و مطابق با آموزههای دینی و مطلوب خداوند متعال نیز اهمیّت داده شود. در این راه باید از خداوند کمک خواست و دعا کرد تا توفیق داشتن اولادی صالح و نسلی شایسته را به ما مرحمت نماید و با مطالعهي کتب دینی و تربیتی صحیح و مطابق با شرع مقدّس اسلام با و ظیفهی خود آشنا گرداند؛ همچنین باید دانست رعایت زمان انعقاد نطفه و مسایل دوران بارداری و بعد از تولّد در داشتن فرزندانی سالم و صالح مؤثّر است (انشاءالله در شمارهی بعدی به آن پرداخته میشود).
گفتنی است که روایات بسیاری دربارهی دخترداری و فضیلت آنها وجود دارد که به چند مورد از آنها اشاره میگردد. از پیامبر اکرم (صلّیاللهوعلیهوآله) است که فرمودند: «خَیرُ أَولادَکُم البَناتُ»؛ بهترین فرزندانتان، دختران هستند (مجلسی دوم، 91/101).
در روایت دیگری از ایشان نقل شده که فرمودند: «مَن عالَ ثَلاثَ بَناتٍ أو ثَلاثَ أَخَواتٍ وَجَبَت لَهُ الجَنَّهُ. قیلَ یا رسولَالله (صلّیاللهوعلیهوآله) وَ اِثنَتَینِ؟ قال (صلّیاللهوعلیهوآله): وَ اِثنَتَینِ. قیلَ یا رسولَ الله (صلّیاللهوعلیهوآله) و واحِدَهً؟ قال (ص): وَ واحِدَهً»؛ هرکس سه دختر یا سه خواهر را تأمین و اداره کند، بهشت بر او واجب است. پرسیدند: یا رسولالله دو دختر یا دو خواهر چه؟ حضرت فرمودند: آن نیز همینطور. پرسیدند: یا رسولالله یک دختر یا یک خواهر چه؟ فرمودند: آن نیز همینطور (همان، 92/101).
واضح است تمام عزّت دختران امروزی مرهون تلاشها و برخوردهای نیکو و بزرگوارانهی پیامبر رحمت (صلّیاللهوعلیهوآله) به جامعهی زنان است که به آنان شخصیت بخشیدند و تفاوتهای برده و آزاد، زن و مرد را به تقوای الهی نسبت دادند و زن را که موجودی خوار و ضعیف بود به شخصیتی والا مقام تبدیل نمودند؛ امید است که زنان نیز جایگاه خود را شناخته تا دستاویز هوسهای شیطانی قرار نگیرند و از افتادن در دام افرادی که به نام حمایت از زنان [فمینیستها] برای زن دامها پهن کردهاند، مراقبت نمایند.
پیشنهادات:
در این راستا دولت میتواند با انجام اموری، خانوادهها را یاری نموده و از ایشان حمایت کند:
1- بیمه کردن فرزند سوم به بعد.
2- پرداخت کمک هزینهي تحصیلی از جمله دادن بن کتاب و لوازمالتحریر.
3- دادن وام با بازپرداخت بلند مدّت با تولّد فرزند سوم به بعد به سرپرست خانوار.
4- برقراری کلاسهای مشاوره برای حمایت معنوی خانوادهها و آموزش والدین برای تربیت فرزندانی پاک و صالح.
امید است با کمک و یاری خداوند، همّت مسئولین و تلاش خانواهها جامعهای سلامت داشته و زمینهی ظهور حضرت مهدی (عجاللهتعالیفرجه) را فراهم آوریم.
منابع:
*قرآن کریم، ترجمهی مهدی الهی قمشهای، تهران، نشر رشیدی، 1375 ه.ش.
*صحیفهی کامله سجادیه، ترجمهی جواد فاضل، تهران، مؤسسهی امیر کبیر، 1363 ه.ش.
1-انصاریان، حسین، نظام خانواده در اسلام، قم، نشر امّ ابیها، 1380.
2- انطون الیاس، الیاس، فرهنگ نوین عربی- فارسی (ترجمه القاموس العری)، ترجمهی سید مصطفی طباطبایی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1366.
3- حسین شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، تهران، نشر میقات، 1363.
4- حسین همدانی، سید محمدحسین، تفسیر انوار درخشان، تهران، کتابفروشی لطفی، 1404.
5- شهید ثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، قم، دارالعلم، 1388.
6- شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ترجمهی علیاکبر غفّاری و محمدجواد صدر بلاغی، تهران، نشر صدوق، 1409.
8- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ترجمهی محمدحسین رحیمیان، قم، نشر مؤمنین، 1387.
9- فیض کاشانی، محسن، الأصفی فی تفسیر القرآن، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1418.
10- مامقانی، عبدالله، سراج الشیعه فی آداب الشریعه، قم، رسالت یعقوبی، 1390.
11- مجلسی دوم، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسهی الطبع و النشر، 1410.
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 23