دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
شنبه, 01 اردیبهشت,1403

کارآفرینی نبيّ اكرم در پرتو قرآن كريم (قسمت دوم)


 کارآفرینی نبيّ اكرم در پرتو قرآن كريم (قسمت دوم)

كارآفريني در بخش اقتصاد / مائده رضايي   


شاید بتوان گفت بیشترین کارآفرینی حضرت رسول(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) به معنای اقتصادی آن، در حوزه‌ي اقتصاد انجام گرفته است. تولید کار اقتصادی در سیره‌ي نبوی از چند راه انجام می‌گرفت:

 الف- تأمین سرمایه

ب- ایجاد بازار

ج خدمات اجتماعی

د-آموزش حرفه


الف-تأمین سرمایه

پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) از طرق گوناگونی برای بی‌کاران سرمایه‌ي کار فراهم می‌کردند. از جمله انفاقهای مستحب، زکات، قرض دادن، انفاق و غنایم جنگی، خمس (ویژه سادات) و... .

پیش از نزول آیات زکات و خمس، بیشتر انفاق‌ها مستحب بود و مردم از مازاد مال خود به تشویق پیامبراکرم‌(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) به والدین، خویشاوندان، یتیمان، درماندگان، همسایگان، در ‌راه ماندگان، بردگان، مجاهدان، بنای مساجد، امور خیریه، هزینههای جنگ "فی سبیل الله" میداند. (ر.ک نساء /36، حدید/10، بقره/215، آل عمران/92، توبه/92و...)

با نزول آیه‌ي زکات(صدقات)، انفاقِ بخش معیّنی از نُه قلم کالا با شرایط خاصّی که در کتب فقهی آمده و نیز آیات خمس و انفال، ایجاد بیت‌المال برای پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) میسّر شد و حضرت(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) به آسانی توانست برای بی‌کاران سرمایه‌ي کاری فراهم نمايد.


1-زکات

1-1-کمک هزینه به مستمندان

از مصارف زکات سهم مستمندان می‌باشد. فقیر به کسی اطلاق می‌شود که درآمد کار او کفایتِ هزینه‌ي یک سال زندگی او را نکند. لذا پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) بخشی از زکات را میان فقرا توزیع می‌کرد که در واقع کمک هزینه‌ي زندگی ایشان محسوب می‌شد و به این وسیله انسان فقیر به راحتي می‌توانست به رشد سرمایه‌ي خود اقدام کند و در مدّت اندکی بی‌نیاز شود.


2-1-کمک به همکاران

یکی از مصارف زکات پرداخت بدهی بدهکاران (الغارمین) است؛ البتّه بدهکاری که مال خود را سفیهانه تلف نکرده باشد. این مصرف باعث می‌شود که بدهکار به جای آن که درآمد کار خود را به پرداخت بدهی‌ها اختصاص دهد، به تولید سرمایه و رشد آن بپردازد و برای پند گرفتن از تجربه‌ي تلخ ورشکستگی فرصتی یابد و این بار سرمایه‌ي خود را به نحو درستی مدیریت کند.


3-1-امور خیریه

مصرف دیگر زکات (فی سبیل الله) است. پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) در این سهم بنا به صلاح‌دید خود تصرّف می‌کرد و غالباً آن را برای امور عامّ‌المنفعه چون راه سازی، مصلّا، تجهیزات جنگی، حقوق کارگزاران بخش‌های مختلف(اداری، نظامی و...) و دادن سرمایه به بیکاران هزینه می‌نمود.


2-غنایم

غنمیت به معنای مطلق سود حاصل از چیزی است و اعم از کار جنگ است. در زمان نبی اكرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) غنیمت بیشتر از راه جنگ و جهاد به‌دست می‌آمد و حضرت(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) آن را به نسبت دو به يك سواره نظام و پیاده نظام تقسیم می‌کرد. البتّه و به موجب آیه‌ي خمس (رک:انفال/60) 5/1 آن را برای مصارف مندرج در آیه (خدا، رسول، امام و ایتام و سادات، درماندگان و در راه ماندگان بنی هاشم) بر‌می‌داشت؛ سهم سادات به جای زکات به شمار می‌رفت، زیرا حضرت(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) آنان را برتر از آن می‌دانست که از پاک‌سازی اموال عوام (زکات) تأمین معاش کنند(کلینی، ص).

غنایم، منبع بیت‌المال مهمی به شمار می‌آمدند و حضرت(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) از سهم خدا و خود برای کمک به عامّه‌ي نیازمندان از جمله بی‌کاران استفاده می‌کردند.

غنایم، سرمایه‌ي کاری بزرگی برای رزمندگان پس از جنگ بود. حضرت امیرمؤمنان علی(علیه‌السّلام) که دلاورترین رزمنده و غالباً فرماندهی همه‌ي غزوات و سریّات نبی‌اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) بود، بیشتر سهم خود را از غنایم صرف مستمندان و عمران و آبادانی زمین و نشر علم می‌فرمود. برای مثال زمینی در خارج از مدینه خريد و چاه‌های آب در آن حفر کرد و درآمد حاصل از چاه‌ها را وقف امور خیریه (ازدواج جوانان، بدهکاران و...) نمود آب پر برکت این چاه‌ها تا عصر ما نیز بسیاری از شرکت‌های تولید آب شیرین را تأمین می‌کند و در کنار آب زمزم از آب‌های شفا بخش به شمار می‌رود.

ثروت کلان ناشی از غنایم آن قدر بود که تا چند نسل را تأمین می‌کرد ولی متأسّفانه بعضی از صحابه به جای مصرف صحیح غنایم از آن‌ها برای شورش‌های سیاسی پس از نبی‌اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) استفاده کردند؛ مانند زبیر‌بن‌عوام که در جنگ جمل بخشی از ثروت خود را به مصرف شورش عليه امیر‌مؤمنان علی(علیه‌السّلام) اختصاص داد.


3-انفال

«انفال» به زمین‌ها، عمارات و مزارعی اطلاق می‌شود که از طریق صلح و بدون جنگ، از سوی دشمن به پیامبراکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله)می‌رسید. از جمله نیمی از منطقه‌ي خیبر و فدک، و... . طبق نصّ صریح قرآن، انفال به پیامبراکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) اختصاص دارد و آن را به هر که صلاح بداند می‌دهد: « قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ ...» (انفال/1)

نبیّ مکرّم اسلام(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) بخش‌هایی از این زمین‌ها را به برخی از اصحاب نیازمند برای آباد کردن و تأمین معاش می‌داد.  برای نمونه به علقمه بن حجز زمینی در حضر‌موت (مقریزی ص 358) و به زبیر نخلستاني از بنی نضیر (همان، 361) داد.

فدک که از انفال به شمار می‌آمد، نخلستان بسیار بزرگی بود که رسول اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) آن را به فرمان خدا طبق آیه‌ي «و آت ذی‌القربی حقه» (نحل/ 16) به دختر گرامی‌اش حضرت فاطمه(علیها‌السّلام) بخشید (عیاشی، ص 267) و با این فرمان آرزوی پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) در جبران ثروت همسرش خدیجه(علیها‌السّلام) محقّق شد؛ زیرا حضرت  سال‌ها آرزو داشت که انفاق‌هایی را که خدیجه در راه اعتلای اسلام کرده است جبران نماید.

فدک سه سال تمام در دست فاطمه(علیها‌السّلام) بود که با مدیریت امیرمؤمنان علی(علیه‌السّلام) و استخدام کارگران و کشاورزان بسیار، از آن محصول کلانی به بارمی‌آمد که بخشی به زندگی پر رفت و آمد بیت علی و فاطمه(علیها‌السّلام) و بقیّه در راه خدا و گرداندن چرخهی اقتصادی جامعه‏ی نوپای اسلامی هزینه می‌شد.

فاطمه(علیها‌السّلام) از ثروت خود مسجد ساخت و آن را برای دودمان پر برکت خود وقف کرد و بخشی را برای عموم مردم و نشر علم صرف نمود.(ابن ابی الحدید، ص 215)

فدک بهترین ثروت و درآمدی بود که فاطمه و علی(علیهم‌السّلام) می‌توانستند با آن امّت اسلام را از ولایت به صراط مستقیم هدایت کنند، امّا غاصبان خلافت با پیش‌بینی این مهم فدک را غصب و آن را نخستین برنامه‌ي سیاسی خود قرار دادند. (همان، ص 214)کارآفرینی فدک خود کتاب جداگانه‌ای می‌طلبد.


4-فیء

«فی» به معادن، کوه ها، بیابان‌ها، رودخانه‌ها، چشمه‌ها، دریاها، و ساختمان‌های متروکه و... اطلاق می شود که متعلّق به رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) و ائمه‌ي اطهار(علیهم‌السّلام) است و آل معصومین مطابق قرآن برای مصالح عمومی مصرف می‌کردند. قرآن کریم می‌فرماید:«ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‏ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى‏ فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقاب‏»آن‌چه را خداوند از اهل اين آبادي‌ها به رسولش باز گرداند، از آنِ خدا و رسول و خويشاوندانِ او و يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا (اين اموال عظيم) در ميان ثروتمندان شما دست به دست نگردد. آن‌چه را رسول خدا براي شما آورده بگيريد(و اجرا كنيد) و از آن‌چه نهي كرده، خودداري نماييد و از (مخالفت) خدا بپرهيزيد كه خداوند كيفرش شديد است(حشر/7).

پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) فیء را به موجب آیه‌ي بعدی، به مستمندان میدادند و چنان که بیان شد، فقرا می‌توانستند بخشی از آن را برای سرمایه‌ي كار خود مصرف کنند. از جمله‌ي این فقرا، اصحاب صفّه‌اند مانند: طلحه بن عبدالله، وائله بن أسقع و ... که در مجموع 70 تن بودند. پس از رحلت پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) عدّه‌ي بسیاری از جمله طلحه از ثروتمندان شدند(همان ص157-160).

از جمله کسانی که حضرت از فیء به آنان بخشید، بلال بن حارث مزنی است که معادن قبیله‌ي مزد را به او داد و وی  تا سال‌های مدیدی زکات آن را پرداخت می‌نمود. (مقریزی، ص 358) و با ورود با مدینه خانه‌هایی را به مردم بخشید. (همان، ص 263)


5-معاملات صحیح

قرآن کریم از تصرّف اموال دیگري بدون رضایت یا داد و ستدی مورد توافق طرفین، باز می‌دارد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا‌تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ» (نساء/ 29) معامله در واقع تعهّدی از طرفین بر داد و ستد است که قرآن کریم بر وفای به آن تأکید کرده است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُود»؛ اي كساني كه ايمان آورده‌ايد! به پيمان‌ها(قراردادها) وفا كنيد(مائده/1).

بیشتر معاملات اقتصادی درآمدزایند مانند جعاله، اجاره، مضاربه، مساقات، مزارعه، قرض و... امّا آن چه که در جاهلیّت باعث تراکم ثروت و نابودی سرمایه‌های کوچک شده بود، رباخواری بود. هر دو نوع ربا که پایه‌گذار آن یهودیان بودند در بازارهای جاهلی مدینه رواج داشت؛ بنابراین پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) با تأسیس بازار و اجرای احکام قرآن و منع ربا، سرمایه‌ي عمومی را رشد داد.


ج-احداث بازار

بازار مکان عرضه، داد وستد، تولید و رشد سرمایه‌ها و تأمین کالاهای مورد نیاز در همه‌ي جوامع بشری است. رونق بازار مهم‌ترین شاخصه‌ي رشد اقتصادی و در نتیجه، قدرتمندی جامعه است. در زمان جاهلیتِ جزیره‌العرب، نقش بازارها فراتر از اقتصاد بود؛ بلکه مرکز عرضه‌ي علم و فرهنگ و هنر نیز بوده است بازارهای ده‌گانه‌ي جاهلی: عکاظ، مرید، ذولامجاز، محبه، بدر، منی، نجران و ...(رک، افغانی، ص‌219).

ویژگی‏ های بازارهای مشرکان: مدیریت اقتصادی هر جامعه‏ ای مبتنی بر اصول اعتقادی و ارزش‏های اخلاقی حاکم بر آن است. جامعه‌ي جاهلی عربستان از نظر اعتقادی بت پرست، منکر قیامت و محاسبه‌ي الهی، جبری، لائیک، لیبرال، خرافه‌پرست و داراي رذایل اخلاقی: حسادت، خیانت، دروغ‌گویی، ظلم، تکبّر، خودخواهی، هوس راني و... بود به این دلیل روش‌های معامله‌شان بر اساس غبن و فریب طرف مقابل بود. برای مثال در بازار دومه الحنبل روش‌ معامله پرتاب ریگ یا سنگ به طرف کالا‌ها بود که به هر کدام اصابت کرد، به فلان قیمت به فروش رود. (افغانی، ص 46) منابذه (پرتاب کردن کالا)، در این بیع کالایی که پرت می شود به فلان قیمت خریداری و قابل مرجوع شدن نیست. ملامسه يعني فروش آکبند کالا بدون هیچ ضمانتی و معاومه: فروش چند سالهی میوه و... از ديگر سنّت‌هاي معاملات جاهلي بود.

علاوه بر آن عادات پست و بخيلانه‌اي چون بخشش يا ايجاد رقيب، خريد تصنّعي، پيشواز از تجّار و خريدن كلان نيازمندي‌هاي مردم و فروش چند برابر به آنان بود. و مهم‌ترين كالاهاي مورد معامله: شراب، روسپي‌گري اجباري زنان جوان كه قرآن به شدّت از آن نهي كرد: « وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ الَّذينَ يَبْتَغُونَ الْكِتابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ فَكاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فيهِمْ خَيْراً وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذي آتاكُمْ وَ لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْراهِهِنَّ غَفُورٌ رَحيم‏(نور/33) رباخواري، اين عمل تا حدّي شايع بود كه هنگام تحريم ربا در اسلام تازه مسلمانان در مقام اعتراض برآمده و ميان ربا و بيع شباهت قايل شدند. رباخواري گرچه در ميان يهوديان از همه بيشتر رايج بود، امّا در مكّه، طايف، يثرب، وادي‌القري و... نیز مرسوم بود(ر.ك: افغاني، ص49تا60).  براي مثال در بازار عكّاظ اين فعّاليت‌ها انجام مي‌شد و امور فرهنگي و سياسي فساد‌انگيز ديگري چون: توطئه‌ چيني، نوحه‌سرايي، جنگ ، ايجاد كينه  و ...(همان،ص296).


2-بازارهای یهودیان

در میان بازارهای جاهلی در مدینه می‌توان از بازارهای یهودیان نام برد که از نظر رونق و درآمد بر قبایل عرب که ساکنان اصيل حجاز بودند، برتری یافت. آنان که از اصول تجارت، روش‌های رشد سرمایه و کشاورزی آگاه بودند، نیازی به بازارهای عرب نداشتند و خود با استقلال اقتصادی تمام به شهرسازی، احداث مزارع و دژهای مستحکم و بازارها می‌پرداختند. معروف‌ترین مراکز سکونت و اقتصاد یهودیان، منطقه‌ي خیبر و مدینه بود. (همان، ص 23)

روش اقتصادی یهودیان در رشد سرمایه بر مبناي سودجویی، استکبار، دل‌بستگی به دنیا حسادت و... بود. به این دلیل به رباخواری(نساء/161) حذف طبقات مستضعف (بقره/85) ایجاد آشوب میان قبایل اوس و خزرج و خارج کردن رقیب از میدان تجارت (افغانی،ص‌24) خیانت به امانت و عدم تعهّد به امّت‌های غیر یهودی (آل عمران/ 75) و... بود.


تأسیس بازار اسلامی

چنین روش رشد سرمایه و درآمد با هیچ یک از مبانی اعتقادی، اخلاقی و اقتصادی اسلام، سازگار نبود. بنابراين پیامبراکرم (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) اقدام به احداث بازاری پاک و اسلامي در مدینه کرد.

عطاء بن یسار می‌گوید: وقتی پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) تصمیم به احداث بازار در مدینه گرفت، به بازار بنی قینقاع رفت. سپس به بازار مدینه آمد و پا بر آن کوبید و فرمود: «این بازار شماست، پس نه برکسی تنگ شود و نه خراج و مالیات گرفته شود»(سمهودی، ص‌340).

پیش از بازار مدینه، مسلمانان در بازارهای جاهلی: زبالهی یثرب، جسر بنی قینقاع، بازار صفا صف و بازار مزاحم به تجارت و خرید و فروش می‌پرداختند. بدیهی است که مسلمانان نیز گرفتار آلودگی‌های اقتصادی آن بازارها مي‌شدند؛ لذا پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) با تأسیس بازاری پاک در مدینه و وضع و اجرای احکام اقتصادی اسلام در آن، باعث استقلال و رونق اقتصادی در مدینه شدند؛ به این دلیل یهودیان از ابتدا به مخالفت برخاستند.

صالح بن کیسان گوید:" پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) چادری در محلّه‌ي بقیع‌الزبیر زد و فرمود: این بازار شماست کعب بن اشرف یهودی وارد چادر شد و طناب‌هایش را برید رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمود: چاره ای نیست باید به جايی منتقلش کنم که او را خشمگین‌تر سازد، سپس بازار را در محلّ کنونی آن تأسیس کرد(سمهودی، ص 341).

پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) بازارهای مسلمانان را از مال خود بنا کرده به آنان صدقه داد؛ بنابراين کرایه گرفتن از کاسبان ممنوع بود. بدون شك ویژگی مادّي بازار از یک سو و خوي اخلاقی، آزمندی، سودجویی و زیاده خواهی و... زمینه‌های مساعدی را برای جرایم اقتصادی مانند کمفروشی، احتکار، غبن، تدليس و جز آن فراهم می‌کند. بنابراین  نظارت بر بازار همیشه و در همه‌ي جوامع بشری ضرورت دارد؛ به این دلیل پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) افرادی را به عنوان محتسب بر بازار میگماشت تا از آن جرایم جلوگیری کنند. محتسب با تازیانه در بازار میگشت و متخلّفان را با تهدید، ملزم به رعایت قانون می‌کرد.

بازار مسلمانان در فاصله‌ي کوتاهی باعث رونق اقتصادی مدینه شد و چند بازار دیگر در زمان حیات نبیاکرم (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) ساخته شد از جمله «بقیع الخیل» و «بطحاء»(ابن شبه، ص 304).


د-خدمات اجتماعی

از دیر زمانی امور خدماتی چون خادمی افراد برای یکدیگر، حمل و باربری، ساختن بناهای عمومی چون مساجد و راه‌ها از کارهای درآمدزا به شمار می‌رفته است؛ بنابراين مورد توجّه نبی اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) بود. از جمله‌ي این امور ثبت اسناد و قراردادها بود که به تفصیل سخن گفتیم.

در این فصل اشاره‌ای به مهم‌ترین امور خدماتی می‌کنیم.

1-بنای مساجد

درباره‌ي بنای نخستین مسجد در مدینه مورّخان و مفسّران اختلاف نظر دارند ولی نظر مشهور مسجد قباست که پیش از هجرت حضرت(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) به مدینه، توسّط تازه مسلمانان و مبلّغان حضرت(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) در محلّه‌ي قبا ساخته شد (طبرسی، ص 283) از امام صادق(علیه‌السّلام) روایت شده است که آیه‌ي «... لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ‏ عَلَى التَّقْوى‏ مِنْ أَوَّلِ يَوْم‏» بدون شک مسجدی که از نخستین روز بر پایه‌ي پرهیزکاری باشد، سزاوارتر است که در آن نماز بگذاری (توبه/ 108)به آن اشاره دارد(حرّ عاملی، ص 353).

بعضی مورّخان و مفسّران مسجد‌النّبی(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) را نخستین مسجد می‌دانند (همان). در هر صورت در اصل بنای مساجد از جانب پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) مورد عنایت بود. و ایشان همواره بر بنای مسجد تشویق می‌کردند و می‌فرمودند: "هر کس مسجدی در دنیا بسازد خداوند در برابر هر ذراع (هر ذراع 75 سانتی متر) از آن شهری به طول چهل هزار سال راه  از طلا، نقره، درّ، یاقوت، زمرّد، زبرجد، مروارید و... به او می‌بخشد(همان، ص 204).


شور و اشتیاق مردم در بنای مسجد النّبی

شهر بن جوشب گوید: وقتی پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) خواست مسجد بسازد، فرمود: سایبانی چون سایبان برادرم موسی برایم بنا کنید با آجرها و تخته‌های چوب و به سرعت این کار را بکنید. پرسیدند: سایبان موسی چگونه بود؟ فرمود: طوری بود که اگر می‌ایستاد سرش به سقف می‌خورد و حضرت خود شخصاً در بنای مسجد مشارکت کرد تا مردم به آن تشویق شوند و به همراه مردم آجرها را در دامنش حمل کرد و چنین می‌سرود: «این باربر نه باربر خیبر! این است نزد پروردگارمان بهتر و پاک‌تر» و نیز می‌سرود: خدایا، پاداش، پاداش آخرت است پس مهر ورز بر انصار و مهاجران: «اللهم ان الاجر اجر الاخره فارحم الانصار و المهاجره» (سمهودی، ص372) بنابر‌این مسجد در طول 2 ماه به پایان رسید. بنّای مسجد طلق بن علی بود(مقریزی، ص 90).

پس از آن مساجد بسیاری در زمان حیات رسول اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) ساخته شد که ایشان در آن‌ها نماز خواندند. برای نمونه مسجد حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) مساجد سبعه، مسجد ابی بن کعب و ... .

نظافت مسجد النّبی بر عهده‌ي زن سیاه پوستی بنام محجنه بود. (رک مقریزی، ص 141) و چراغ آن را سراج داری روشن می‏کرد (همان، ص 142) مؤذنان مسجد بلال بن ریاح و ابن ام مکتوم بودند(همان، ص 110).


2-خدمتگزاری

خدمتگزاری از جمله کارهای درآمدزا در هر جامعه‌ای است. در زمان نبی اکرم این کار غالباً بر عهده‌ي بردگان و افراد بی‌سرمایه ‏یا بی‌تخصّص بود. حضرت(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) گر چه امور شخصی را خود انجام می‌دادند، امّا به علّت مشغلهی بسیار و پر تردّد بودن بیت شریفشان ناگزیر از استخدام کارگرانی بودند که یا بردگان اهدایی و یا افرادی داوطلب بودند. با این وجود حضرت از ثروت خود اجرتی به آنان میداد.

مقریزی در کتاب امتاع الاسماع نام بسیاری از خادمان حضرت(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) یاد کرده است از جمله‌ي آن‌ها از 70 برده و ده کنیز و خادماني از اصحاب مانند: انس بن مالک، اسلع بن شریک، اسماء بن حارثه، و... نام برده است(ص 302 به بعد).

خدمت‌گزاری میان اصحاب بسیار رایج بود. برای مثال سلمان و عمّار خدمتگزاران برخی اصحاب ثروتمند بودند و نیز امّ‌ایمن و فضّه در خانه‌ي مولاعلی و حضرت فاطمه (سلام الله علیهما) به خدمت مشغول بودند.

هزینه‌ي زندگی بردگان بر عهده‌ي مالک‌شان واجب شرعی بود به طوری که چون فرزندی از ثروت مولاي خود تا ازدواج بهره‌مند می‏شدند. (ر.ک، نور/ 33)


3-شهرسازی

توسعه‌ي زیبايی شهر از کارهای مورد توجّه حضرت رسول(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) بود. برای نمونه راه سازی، ساختار مناطق مسکونی، احداث قبرستان، سیل بند، بازار، پناهگاه آوارگان(صفه) و... . بودجه‌ي لازم برای این خدمات و کارگران مربوطه از بیت المال (سهم فی سبیل الله زکات وانفال) تأمین می‏شد.


4-مدیریت زکات

بخشی از مصارف زکات به کسانی که دست اندرکار زکاتند، جبایه (گردآورندگان)، تقسیم و توزیع کنندگان و امور اداری  آن اختصاص دارد. که در آیه‌ي صدقات از (العاملین علیها) نام برده شده‏اند.

پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) افراد بسیاری را بر این کار گمارده بودند و برای جمع زکات از هر قبیله و سرزمین یک یا چند مأمور ثابت انتخاب می‏کردند و بر هر کالای زکوی یک خزانه دار و بر ثبت واردات زکات نویسندگانی برمی‏گزیدند.

مقریزی نام برخی از مأموران زکات را در کتاب إمتاع الاسماع ذکر کرده است.

معاذ بن جبل بر زکات یمن، ابی بن کعب بر زکات بلی و غدره، عدی بن حاتم بر زکات طی و بنی اسد، زبیر و قیس بن عاصم هر کدام بر شاخه‏ای از قبیله‌ي بنی سعد گماشته شده‌بودند.

از خزانه داران زکات می توان از این افراد نام برد: بلال خزانه دار خرما و کشمش، عبدالرحمن بن عوف خزانه دار شتر و گوسفند.

برخی از نویسندگان واردات زکات عبارت بودند از: زبیر بن عوام، جهم بن صلت، حذیمه بن یمان(ر.ک: مقریزی،ص 376تا380).

                                                                                                                                                                                                 ب- آموزش حرفه و صنعت

در هر جامعه ‏ای بهترین جایگاه کار، تأمین معاش و اعتلای شخصیت انسانها است، امّا هیچ یک از این دو نقش نباید به حدّ افراط و تفریط برسد که متأسّفانه در جامعه‌ي جاهلی (بلکه در جوامع عربی تا زمان حاضر) در هر دو جانب افراط شده بود به طوری که بازرگانی، کشاورزی و دام پروری از مشاغل شخصیت بخش بودند و تجارت نقش مهم‌تری داشت؛ بنابراین انسان‌های آزاد به آن‌ها گرایش داشتند و حرفه‏ های دیگر بر عهده‌ي بردگان بود.

اعراب جاهلی بیشتر به تأمین معاش می ‏اندیشیدند تا استقلال اقتصادی، به این دليل امپراطوری‏ های ایران و روم و نیز یهودیان مدینه گوی سبقت را در صنایع متنوّع ربوده بودند و عرب‌‌ها مصرف کننده‌ي تولیدات آنان به شمار مي‌رفتند و این امر باعث عقب افتادگی و ضعف آنان در جوانب گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... شده بود.

پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) به استقلال و پیشرفت اقتصادی مدینه اهتمام ورزید و مردم را به آموختن صنایع تشویق کرد. از جمله صنایعی که در جامعه‌ي مدینه رونق یافت عبارت بود از:

بنّایی، نجّاری، تولید اسلحه که به امر قرآن توسعه یافت؛ پزشکی و بهداشت که بخش عظیمی از آن مرهون آیات طهارت، خوردنی‏ها، آشامیدنی‏ ها، و برنامه‌ي تغذیه ‏ای قرآن و وجوب روزه و انفاق است. ورزش به ویژه شنا و اسب دوانی، نسّاجی(که زنان سهم بزرگی در این کار داشتند) دوزندگی، حسابداری، به ویژه محاسبات: خراج، نصاب اموال زکوی، جزیه و... حساب زمان (به ویژه برای ماه رمضان، ایّام حج، رعایت ماه های حرام، سال زکات، نماز شب و... ).

پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) بعضی ازحرفه‌ها را که به درستی انجام نمی شد با آموزش صحیح و تعدیل آن رونق بخشید مانند رضاع با بیان احکام و آداب آن، ختنه، آرایشگری، کشاورزی، دامپروری و... .


نتیجه

کارآفرینی نبیّ اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) بر اساس قرآن کریم بود و باعث توسعه‌ي اقتصادی بلاد اسلامی به ویژه مدینه النّبی شد و برای آیندگان به عنوان الگویی ماندگارگشت.

بنابر اين توصیه می‏شود که:

1-جوانب گوناگون کارآفرینی نبیّ‌اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) وائمّه‌ي اطهار(علیهم‌السّلام) پروژه‌ي پژوهشی پایان نامه‏های حوزوی و دانشگاهی و پزوهشگران حوزه‌ي اقتصادی و اجتماعی گردد.

2-مسئولان اجرایی به ویژه وزارت کار، در تولیدکار از الگوی نبوی بهره گیرند.


فهرست منابع

*قرآن کریم

1- ابن شبه، تاریخ المدینه، تحقیق محمد شلتوت، جده، 1403 ق.

ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، تحقیق علی سیري، بیروت، دار احياء التراث العربي، 1408ق.

2- احمدی، علی بن حسین بن علی، مکاتیب الرسول، بيجا، بي نا، 1382ق، سي دي المكتبه الشامله.

افغانی، سعید بن محمد احمد، أسواق العرب فی الجاهلیه والاسلام، دمشق، ج2، 1379ق.

3- حرّ عاملی، وسائل الشیعه، تحقيق مؤسسه‌آل‌البيت(عليهم‌السّلام)، قم: چ3،1416ق.

4- حرّانی، حسین بن شعبه، تحف العقول، ترجمه‌ي حسين كمره‌اي،تصحيح علي‌آكبر غفاري، تهران: كتابچي،1376.

5- راغب اصفهانی، المفردات فی الفاظ القرآن، ترجمه غلامرضا حسینی، تهران، مرتضوي،چ2،1375.

6- سمهودی، وفاءالوفا، فی تاریخ مدینه المصطفی، بي جا، دارالكتب العلميهّ بي تا، سي دي المكتبه الشامله.

7- سیوطی، جلال الدین، الاتقان، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، مصر: نشر رضي، بيدار، عزيزي،1387ق.

8- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تحقيق هاشم رسولي محلاتي، بيروت: دار‌المعرفه،چ2،1408ق.

9- عبدالباقی، محمد فؤاد، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن، قاهره: دار‌الكتب‌المصريه،1364ق.

10- عیاشی، محمد بن مسعود(قرن 320ق)، تفسيرالقرآن، تهران، علمیه، 1380ق.

11- قرشي، علي اكبر، العمل و حقوق العامل في‌الاسلام،تهران، دار احياء تراث اهل‌البيت(عليهم‌السّلام)،1403ق.

12- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی،  تصحيح علي اكبر غفاري، بيروت: چ4، 1409ق.

13- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، 1404 ق

14- معارف، مجید، تاریخ عمومی حدیث، كوير، تهران، چ3، 1409ق.

15- مقریزی، احمد بن علی بن عبدالقادر (845 ه) امتاع الاسماع بما النبیّ من الاحول والاموال و الخدمه والمتاع،  تحقیق ‌النميسي، محمد عبدالحميد، بيروت: دارالكتب‌العلميه، 1420ق.

16- منیرسعد‌الدین، تاریخ التربیه عند المسلمین، بيروت: دار بيروت المحروسه،2007م.

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 21


تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (1810)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort