تاریخ ارسال خبر: 01 بهمن 1394 | گروه خبری:
در محضر استاد
گفتاری از استاد نوقانی دربارهی استاد اعتمادی
پیش از اینکه مکتب نرجس به شکل کنونی و در این ساختمان بزرگ باشد خانم طاهایی -که خدا رحمتشان کند- در منزل خودشان به آموزش مشغول بودند تا بعد منزلی وقف شد و آیتالله میلانی آن را در اختیار خانم گذاشتند و این ساختمان بناشد. ما همان زمانی که خانم در منزلشان تدریس میکردند با ایشان دوست و همراه شدیم. به علت تنگی جا وقتی که مکتب ساختهشد در همین سالن اصلی که درس عمومی برگزار میشود کلاسها را شروع کردیم. سیستم آموزشی مکتب به این صورت بود که شمارههایی را در اطراف سالن که آن زمان تنها سالن مکتب بود نصب کرده بودیم از 15 یا 20 شماره. گروههایی که وارد میشدند ابتدا توسط خانم معتمدی آزمایش میشدند بعد به تناسب توانمندیها در پای هر شماره مینشستند. هر ستون خود حکم کلاسی را داشت. بچههایی که قرآن بلد بودند و نیاز به تجوید داشتند در یک گروه، افرادی که تجوید میدانستند و صوت و لحن کار میکردند در گروهی دیگر. به همین ترتیب تقسیم میشدند. استاد طاهایی گروه یک بودند که تفسیر میگفتند و افراد بعد از اینکه به توانمندی لازم میرسیدند در کلاس تفسیر استاد طاهایی شرکت میکردند. خانمها بعد از گذراندن آموزشهای ابتدایی در گروه خانم اعتمادی مینشستند بعد از گذراندن آن دوره در گروه من که معمولاً دانشجویان یا فرهنگیان بودند و اعتقادات درس میدادیم، شرکت میکردند و پس از آن در کلاس استاد طاهایی که تفسیر میگفتند حضور پیدا میکردند.
بعد از مدتی من و خانم طاهایی متوجه شدیم که خانم اعتمادی توانمندی زیادی در پاسخگویی پیدا کردهاند و کلاسهایی را به ایشان واگذار کردیم. گاهی من که خسته میشدم کلاس خودم را به ایشان واگذار میکردم انصافاً هم خوب صحبت میکردند. البته سخنرانیهای آتشین ایشان از مکتب زهرا شروع شد بعد از اینکه مکتب زهرا را خانم طاهایی به خانم اعتمادی واگذار کردند آن سخنرانیهای آتشین شروع شد که واقعاً هم خیلی پر شور و هیجان بود.
خانم اعتمادی ابتدای امر در کلاسهای من حضور پیدا کردند. مبادی را پیش من گذراندند شاگرد پراستعداد و پرشوری بودند و ضمن استعداد چشمگیر شوخیهای به موقعی هم داشتند که کلاس را از خشکی و کسالت خارج میکرد.
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 31