بررسی مسأله ی تقوا از دیدگاه بانو امین و استاد طاهایی /فاطمه زنداقطایی
مقدمه
مطالعه و تفکر در آثار و شخصیت اولیای دین نه تنها باعث شناخت و معرفت بیشتر نسبت به ایشان و مقام علمی آنها میگردد، بلکه روزنهای برای معرفی اسوههای دینی به جامعه میباشد. از این رو در یک نگاه کلی به آثار بانو امین و استاد طاهایی در زمینه ی تقوا سعی شده است وجوه اشتراک این دو دیدگاه مورد بررسی قرار گیرد. به این ترتیب محتوای این مقاله را عناوینی چون مفهوم تقوا، مراتب تقوا، آثار تقوا، ویژگی های متقین و رابطه ی ایمان و تقوا تشکیل میدهد که به صورت سلسله وار و مرتبط با هم ذکر شده اند. در پایان نیز تمثیلاتی که این دو بانوی بزرگوار پیرامون تقوی بیان نموده اند مطرح شده است.
طرح مسأله
تقوا و پرهیزگاری یکی از مؤلفههای انسان مؤمن است. لذا علمای اخلاق و مفسران پیرامون این مسأله سخنها رانده اند. در این مقاله سعی شده است که دیدگاه دو مادر معنوی، دو عالمه ی بزرگوار، بانو امين و استاد طاهایی (ره) در این زمینه بررسی شود.
بانو امین[1] با مشی عرفانی و فلسفی، این مقوله را در تفسیر مخزن العرفان، سیر و سلوک و اربعین هاشمیه مورد بحث قرار داده است و استاد طاهایی نیز با رویکردی اخلاقی، بحث تقوا را در سلسله درسهای خود بررسی نموده است. مؤلفههایی که این دو بانو به صورت مشترک به آن پرداختهاند، موارد زیر میباشد:
مفهوم تقوا، مراتب تقوا، آثار تقوا، اهل تقوی (متقین)، ایمان و تقوا و... .
هم چنین از مؤلفههایی که هر یک به گونهای متمایز پیرامون آن بحث نموده اند میتوان موارد زیر را برشمرد:
تقوا و فطرت، مفهوم اتقواالله، سر حصول تقوا، پاداش متقین، حقیقت تقوا و... که از مواردی هستند که بانو امین در تفسیر خود ذیل آیات مربوطه، مطرح نموده اند. تقوا و قدرت تشخیص، ارزش انسان باتقوا، تقوای مثبت و منفی، مصادر تقوی و... نیز از مواردی است که استاد طاهایی در مباحث اخلاقی خود بیان فرموده اند.
از این رو در این مقاله سعی بر این است که عناوین مشترک مطرح شود زیرا رساندن پیام دین، حتی با نحوه متفاوت گفتار (عرفانی یا اخلاقی) یکسان است. مهم این است که جانهای تشنه از فهم دین و پیام آن سیراب گردد.
الف- مفهوم تقوا
بانو امین مفهوم تقوا را در چند مرحله در جلد سوم تفسیر خود مطرح میکنند: تقوا به معنای لغوی مأخوذ از وقایه و حفظ نمودن از آن چه ضرر رساند، «قالَ الله تَعالی: قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ» (تحریم/6) یعنی نفس خود و کسان خود را از آتش نگه دارید. پس تقوا به این معنا، حفظ نفس از آن چه که بترسد؛ اما مورد استعمال آن بسیار است که در غیر معنی لغوی با قرینه استعمال میشود... و در عرف شرع متقی را کسی گویند که نفس خود را از بیان پاداش متقین و اشاره به مقام آنها چنین بیان میدارد: تقوا، ملکه و حالتیست نفسانی که در هر کس پدید گردد وی را از آن چه که در نظر عقل و شرع و منطق صحیح نادرست آید باز میدارد و علامت وجود تحقق چنین ملکهای این است که تمام عادات و ملکات و اعمال شخص روی میزان عدل استوار میگردد و چنین حالتی را در عرف علمای اخلاق تعبیر به ملکه ی عدالت میکنند. (همان، 277) هم چنین در کتاب سیر و سلوک مرحله دیگری در تعریف آن میگشاید: تقوا، حالت و ملکهای است که بعد از تزکیه ی نفس و زینت یافتن آن به زیور اخلاق نیکو برای انسان میسر میگردد و از وی قوه ی استعداد خودداری از معاصی و قوهای که مخالفت نفس را بر او آسان نماید تولید میگردد... و معنای حقیقی آن عبارت از انقطاع از خلق و توجه تام به حضرت حق میباشد. (امین، 1319، 257)
استاد طاهایی نیز در شرح زیارت جامعه ی کبیره ذیل عبارت «وَ اَعلامُ التُّقی» بیان میدارد: تقی از وقی گرفته شده است. به معنی دفع کردن خطر از چیزی به وسیله ی چیز دیگر. هر متحرکی در مسیر خود در معرض خطر و آستانه ی سقوط است. از این رو به کنترل کنندهای نیاز دارد تا از سقوط و هلاکت نجات پیدا کند. این وسیله ی کنترل کننده باید متناسب و هماهنگ با قدرت و سرعت متحرک و موقعیت مسیر آن باشد. این نیروی نگهدارنده در انسان تقواست که برای افراد مختلف، گوناگون میباشد. (خاموشی (طاهایی)، 1382، ج2، 279( در جای دیگری ضمن بیان تقوا اشاره میکند که تقوا از وقایه به معنای حفظ و نگهداری نفس از گناهان و بدیها و هر آن چه مانع رسیدن انسان به کمال میشود... تقوا یک حصار است برای مؤمن که او را احاطه میکند و اجازه نمی دهد یک قدم بر خلاف وظیفه بردارد. (همان، 1381، 30-29) بنابراین مفهوم تقوا در نگاه این دو دانشمند، حفظ و نگهداری نفس از معاصی و هر آن چه که انسان را از یاد حق باز دارد است تا در ضمن توجه به شناخت و انجام وظیفه، در مسیر کمال قدم بردارد.
ب- مراتب تقوی
در ذیل تعریف تقوا معلوم شد که تقوا مراتبی دارد: بانو امین و استاد طاهایی هر کدام سه مرتبه برای تقوا برشمرده اند.
بانو امین، اولین مرتبه ی تقوا را خودداری از معاصی ذکر میکند. یعنی ترک محرمات به این که، چشم و گوش و تمام اعضا را از مخالفت و نافرمانی حق تعالی نگه دارد، مرتبه دوم، اطاعت نمودن و مخالفت ننمودن به این که خود را از مخالفت اوامر و نواهی شرعیه نگه دارد و طاعات و عبادات او در جهت رضای حق تعالی باشد... . و مرتبه ی سوم از مراتب تقوا، تخلیه ی دل است از کل ما سوی الله؛ به عبارتی دیگر خودداری نمودن و نگاه داشتن دل از آن چه وی را از حق تعالی باز دارد و علی الدّوام متذکر یاد او بودن و آنی غفلت نورزیدن. ایشان هم چنین اشاره میکند که حقیقت تقوا همین است و باقی مراتب لوازم و آثار تقوا میباشد. زیرا کسی که تمام توجهش به حق باشد البته پیرامون معاصی نمیگردد و اوامر را با جان و دل میپذیرد. (امین، بی تا، ج3، 82-81، ج6: 448، همان، 1369، 263)
استاد طاهایی نیز در شرح زیارت جامعه ی کبیره، سه مرتبه بر میشمارند: تقوای عام که پرهیز از محرمات است؛ تقوای خاص که اجتناب از مشتبهات میباشد و تقوای خاص الخاص که به معنای اخص نیز گفته میشود- دوری از مباحات در پرتو اشتغال به واجبات و مستحبات است. (خاموشی (طاهایی)، 1382، ج2، 286)
ایشان در کتاب معیار شناخت شیعه این سه مرحله را به گونه ای دیگر بیان میکنند: تقوای عام، نگهداری نفس از عذاب جاودان از طریق تحصیل اعتقاد صحیح... تقوای خاص که همان پرهیز از هر گونه گناه اعم از ترک واجب و انجام معصیت، تقوای خاص الخاص که برای متقین بسیار لذت بخش میباشد که خویشتنداری در برابر آن چه قلب آدمی را به خود مشغول میکند و از حق منحرف میسازد. (خاموشی(طاهایی)، 1381، 34-32)
بنابراین با توجه به هر کدام از این تقسیم بندیها هر مرتبه ی تقوا مکمل دیگری است تا به مرحله ی آخر میرسد که همان نگهداری قلب از توجه به غیر خداست.
ج- آثار تقوا
بعد از برشمردن مراتب تقوا، نیک است در آثار آن نظر کنیم:
بانو امین ضمن تفسیر آیات مربوط به مسألهی تقوا، گاه گاهی ثمرات و آثاری را برای تقوا برشمرده اند. (امین، بی تا، ج3، 302، 276، همان، 1369، 257 و...) اما یازده مورد را در جلد سوم تفسیر خود با عنوان فضایل و خصوصیات تقوا یک جا ذکر کرده اند:
1- تأیید و یاری حق؛ «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذينَ اتَّقَوْا وَ الَّذينَ هُمْ مُحْسِنُونَ». (نحل/128)
2- اصلاح عمل و غفران گناه؛ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَديداً يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ....» (احزاب/70)
3- نجات از شداید و محنتهای روزگار؛ «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» (طلاق/2)
4- متقین را گرامی و عزیز نموده؛ «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم» (حجرات/13)
5- قبولی اعمال، «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ» (مائده/27)
6- نجات از آتش جهنم؛ «وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى» (لیل/7)
7- تحصیل محبت خدا؛ «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقينَ وَ...» (توبه/4و7 و (امین، بی تا، ج1، 86))
استاد طاهایی نیز در سلسله درسهای ایمان، زمینه ی تقوا، بیست و چهار اثر را برای تقوا بر میشمارد. هم چنین در شرح زیارت جامعه، موارد دیگری از آن آثار را بیان میکنند از جمله این آثار عبارتند از:
1- بهره مندی از هدایت قرآن؛ «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ» )بقره/2(
2- برخورداری از معیت خاصه ی خداوند «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقينَ» (بقره/194)
3- سرانجام نیک برای تقواپیشگان؛ «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ» (اعراف/128)
4- بینش صحیح در تشخیص حق از باطل «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً» (انفال/29)
5- مغفرت گناهان و تأخیر در اجل «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطيعُونِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرْكُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى» (نوح/3و4)
6- تقوا، عامل باز شدن درهای رحمت «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ...» (اعراف/96)
7- تقوا سبب برخورداری از ولایت الهی «وَالله وَلیُّ المُتَّقینَ» (جاثیه/9 و خاموشی(طاهایی)، 1382، ج2: 295-290، همان، بی تا، ج13، 9-3)
با توجه به شیوه ی عرفانی و فلسفی بانو امین و این که از درون تقوا به آن نگاه میکنندبه نظر بنده بحث از آثار تقوا چندان متناسب با بحثشان نمی باشد و شاید همین دلیل باعث شده کمتر به این بحث بپردازند. اما هدف استاد طاهایی ارائه مبحثی اخلاقی درباره ی این مقوله است؛ از این رو میطلبد از بیرون تقوا آن را واشکافی نماید؛ لذا نیازمند بحث از آثار و تأثیر تقوا میباشند.
بنابراین هر دو استاد در ضمن تعریف مفهوم تقوا و بیان مراتب، آثاری برای آن متذکر شده و جویای حقیقت را تشویق به ادامه نموده اند، با این وجود در بحث بعدی اهل تقوا و متقین را مورد بررسی قرار میدهیم.
د- متّقین
متّقی کسی است که به زیور تقوا آراسته باشد. بانو امین متصفین به تقوا را چنین معرفی میکند: تقوا مأخوذ از وقایه به معنای نگاهداری است و متصفین به آن کسانی میباشند که در اثر مجاهده با نفس، ملکه و خلقی در آنان پدید آید که سر سوزنی از حکم عقل و شرع تجاوز نمی نمایند؛ یعنی نفس آنها مطیع عقلشان گردیده و آرزو و آمال آنان فقط به دست آوردن رضا و خشنودی خالق آنهاست. (امین، بی تا، ج5، 237)
ایشان در اربعین هاشمیه، لازمه ی رسیدن به مقام متقین را داشتن سه صفت ذکر میکنند: ذکر فکر و ترک دنیا. مقصود از ذکر، فقط ذکر زبانی نیست گر چه گفتن اینها هم بی فایده نیست. لکن زبان بایستی حاکی از قلب و دل باشد. تفکر نیز نیازمند مقدمه است و آن عبارتست از تطهیر باطن به وسیله ی تهی ساختن آن از رذایل و مزین ساختن آن به فضیلتها... هم چنین انسان به گونه ای خلق شده که استعداد سیر و سلوک به سوی عوالم روحانی و جسمانی در جوهر و ذات او نهاده شده است؛ اما از آن جا که در مسیر عوالم روحانی ضعیف است لازم است برای جبران این ضعف ترک دنیا نماید. چرا که دنیا مانع حرکت است. از این جهت کسی که با ترک شهوات قوای بدن ضعیف خود را صرف اطاعت خداوند نماید قوای روحانی او تقویت میشود... و رضایت و اراده ی او تابع رضا و اراده ی الهی میگردد به گونه ای که صفات متقی مضمحل در صفات خدا میگردد. (علویه همایونی، 1383، 184 و امین، 1369، 259-258)
استاد طاهایی نیز با اشاره به آیه ی مبارکه ی «وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ» (اعراف/26) و هم چنین در شرح دعای مکارم اخلاق ذیل عبارت «وَ اَلبَسنِی زینَةَ المُتّقینَ» بهترین جامه را برای انسان، تقوا و پرهیزگاری میداند واشاره میکند: افراد با ایمان بر اثر تقوا و مراقبت و تمرین در اطاعت خدای تعالی و اجتناب و دوری از معاصی به سرمایه ی گران قدر تقوا نائل میشوند و به مقام بلند آن دست مییابند و با رسیدن به این مقام بدون تکلف و زحمت از گناه پرهیز میکنند، نه تنها مرتکب معصیت نمی شوند بلکه فکر معصیت را هم نمی کنند. چنین انسانی تمام وجودش از لباس تقوا پوشیده شده است. درباره ی آنها میتوان گفت: چنین کسانی دارای تقوای قولی، عملی، مالی، اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و... هستند. (خاموشی(طاهایی)، 17/2/84)
هم چنین در جای دیگری اشاره میکند: بهترین ختم و بهترین راه سلوک و عرفان، بندگی خداست و بندگی او در سایه ی تقوا و تقوا در سایه ی اطاعت به دست میآید. اطاعت کنید و سعی نمایید وظایفتان را بشناسید که این بالاترین مرتبه ی انسانیت است. (خاموشی(طاهایی)، 1386، معرفت26، ص41)
بنابراین ملکه شدن تقوا، ممارست بر آن را میطلبد و انسان مؤمن که خواستار کمال است باید در این راه مجاهدت و تلاش نماید.
ه) ایمان و تقوا
همان طور که اشاره کردیم تقوا مراتبی دارد: متقین هم به دنبال آن دارای درجات و کمالات متفاوتی هستند. از این رو برای رسیدن به مرحله ی آخر تقوا مقدماتی لازم است. یکی از این مقدمات ایمان است، در این بحث سعی بر این است که میزان اثرگذاری ایمان در تقوا را در کلام این دو بانوی دانشمند بررسی کنیم:
هر دو بزرگوار در بحثی تقوا و ایمان را با هم ذکر کرده اند و در جای دیگر تقوا را مرتبه ای بالاتر از ایمان برشمرده اند و بر آن تأکید کرده اند.
بانو امین در کتاب روش خوشبختی به خواهران ایمانی توصیه میکند: اگر ایمان و تقوا در دل رسوخ كند و انسان دارای فکر بلند و همت متعالی گردد، در قلب او نور عقل و دانش طلوع می کند که به وسیله ی آن راه و روش زندگانی با شرافت خود را پیدا میکند. (امین، بی تا، 184) ایشان در یک بحث علمی، مرتبه ی تقوا را فوق مرتبه ی ایمان میشمارد و میفرماید: تقوا فضیلتی است وراء ایمان و هر مؤمنی متقی نیست؛ لکن هر شخص متقی با ایمان است. (همان، بی تا، ج5، 169 و 237) یا این که تقوا همان ایمانی است که محقق و استوار گردیده و از کمال ایمان، استحکام ملکه تقوا پدید میگردد. (همان، ج3، 83) و باید دانست تقوا مقام بلندی است که اگر ایمان با او توأم گردد انسان را از حضیض ناسوتی به مقام ملکوتی میرساند و در جایگاه مقربین، از انواع و اقسام نعمتهای روحانی و جسمانی ملتذذ و برخوردار میگردد. (همان، 277)
استاد طاهایی نیز نه تنها تقوا و ایمان را سبب نزول برکات الهی میداند؛ بلکه اشاره میکند: در صورت وجود آن دو، آن چه در اختیار انسان قرار گرفته در مصارف مورد نیاز به کار میگیرد. (خاموشی(طاهایی)، بی تا، ج3: 10) ایشان همچنین با تأکید بر آیه 57 سوره ی مائده و آیه ی 119 سوره ی توبه، تقوا را بالاتر از ایمان برمیشمارد: تقوا، مرحلهای فوق ایمان و ایمان مرحلهای فوق اسلام است. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ» چون ایمان زمینه ساز تقواست، لذا ایمان شما شناسنامهای نباشد، ایمانی که در بین مؤمنین جا بزنید ـ مانند منافقان ـ نباشد بلکه ایمان باطنی داشته باشید. (خاموشی (طاهایی)، 1382، ج2: 203-203 و همان، بی تا، ج1: 1) بنابراین دست یافتن به ملکه ی تقوا زمینه میخواهد و زیربنای آن به وسیله ی ایمان پی ریزی میشود به طوری که هر چه ایمان مستحکم تر باشد رشد تقوا در فرد سریع تر است.
در پايان نيز نيم نگاهي به تمثيلات اين دو فرزانه در زمينه ی تقوا مياندازيم و از وجه اشتراك ديگري پرده بر ميداريم.
بانو امین بیان میدارد: تقوا گنجی است از گنجهای پنهان که اگر موفق گردی و به آن ظفریابی و خواهی بیابی از جواهر نفیس و در گران بهای آن، چیزی که نظیر آن یافت نگردد و نصیب تو خواهد شد مال کثیر و رزق کریم و فائز گردی به فیوضات ربانی و گویا تمامی فضائل انسانی و خیرات دنیا و آخرت در صفت تقوا جمع آمده است. (امین، بی تا، ج1: 85)
هم چنین تقوا مثل آبی است که در دریا و نهر جریان دارد و این طبقات و مراتب مثل درختان است که در اطراف آن نهر روییده شده است و هر یک از درختان به قدر استعداد و جوهر وجودش و لطافت طبعش از آن بهره مند میگردد و همان طور که آب نهر منشاء روییدن درختان است، تقوا هم منشاء اجتناب از معاصی و انجام طاعات است.
از تمثیلات استاد طاهایی میتوان موارد زیر را برشمرد:
تقوا یک حصار است برای مؤمن که او را احاطه میکند و اجازه نمیدهد یک قدم بر خلاف وظیفه بردارد. (خاموشی (طاهایی)، 1381، 30) تقوا، شستشوی جان است، گردگیری آیینه ی دل و غبارگیری صفحه ی روح است. (همان،42)
نتيجه
از اين مقاله اين نتيجه را ميتوان برداشت كرد كه با توجه به چند مرحله اي بودن مفهوم تقوا و مراتب آن به تبع متفاوت بودن درجات متقين و اين كه هر درجهاي از آن زمينهساز درجه ی بعدي است و همچنين ميزان تأثير ايمان در تقوا، ميتوان گفت تقوا، آغازگر حركت به سوي كمال است. به این ترتیب این دو عالم بزرگوار، هر کدام به زبانی (عرفان و اخلاق) پیام تقوا را به طالبان دین و دانش ابلاغ کرده اند. در پايان پيشنهاد مي شود در زندگی و آثار چنین بزرگانی، مطالعه و تفكر شود تا بدين وسيله مسیر اهداف خود را روشنتر نماییم و پا جای قدمهای آنها بگذاریم. روحشان شاد و راهشان پر ره رو باد.
منابع و مآخذ
* قرآن کریم
1- امین، نصرت بیگم، سیر و سلوک در روش اولیاء و طریق سعداء، اصفهان، انتشارات بهار، 1369.
2- ـ ، روش خوشبختی، اصفهان، کتابفروشی ثقفی، چاپ ششم، بی تا.
3- ـ ، مخزن العرفان در علوم قرآن، اصفهان، کتابفروشی ثقفی، ج1 و 2 و 3و 5 و 6 و 7 و 8 ، بی تا.
4- خاموشی (طاهایی)، فاطمه، ایمان زمینه ساز تقوا، جزوه 13 و 3 (سلسله اعتقادی اجتماعی ....).
5- ـ ، سیری در دعای مکارم الاخلاق امام سجاد (ع)، 17/2/84.
6- ـ ، راه رستگاری مؤمن (سلسله درسهای اعتقادی، اجتماعی فرهنگی)، 1358، جزوه28.
7- ـ ، ندای عارفان (شرح زیارت جامعه کبیره)، ج2(دست نوشته)، 1382.
8- ـ ، نگاهی به عوامل اصلاح جامعه از دیدگاه آیات و روایات، معرفت26، مهر 86.
9- ـ ، معیار شناخت شیعه، مشهد، انتشارات پارسیران، 1382، چاپ دوم.
10- علویه همایونی، زینت زندگانی بانوی ایرانی و مقالات برخی شاگردان بانو امین، اصفهان، انتشارات گلهار، چاپ دوم، 1383.
11- هادوی (شهیر اصفهانی)، مصطفی، یادنامه عالمه مجتهد حاجیه خانم امین اصفهان، چاپ خانه بزرگمهر، 1364.
[1] . حاجیه نصرت بیگم معین امین معروف به بانوی ایرانی در سال 1274ه.ش در اصفهان متولد شد، علم و آموزش قرآن را از چهار سالگی شروع نمود و در بیست سالگی به تحصیل زبان عربی وعلوم دینی (فقه و اصول) مبادرت نمود. سپس به تحصیل حکمت و فلسفه و عرفان اهتمام ورزید و در چهل سالگی از طرف آیه ا...شیخ عبدالکریم قمی و آیه ا... آقا سید محمد کاظم شیرازی به اجازه ی اجتهاد و استنباط احکام نائل آمد. وی در بیست و سوم خرداد 1362 وفات یافت، از تالیفات ایشان: مخزن العرفان در تفسیر قرآن، اربعینهاشمیه، مخزن اللئالی، روش خوشبختی، سیر و سلوک، اخلاق و... را میتوان نام برد. (هادوی شهیر، 1364، 12، علویه همایونی، 1383، 152).